لوکیشن بازی های ویدئویی که از دنیای واقعی الهام گرفته شده‌اند (بخش اول)

محبوبه رستمی
محبوبه رستمی شنبه، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۰
لوکیشن بازی های ویدئویی که از دنیای واقعی الهام گرفته شده‌اند (بخش اول)

اگر علاقه‌مند به بازی‌های ویدئویی مانند فال‌اوت، آخرین ما و فاینال فانتزی و دیگر سری‌های بزرگ این صنعت باشید، احتمالا ساعت‌ها درون دنیایی برخی از این بازی‌ها غرق شده‌اید، بدون اینکه بدانید بسیاری از لوکیشن‌های به نمایش درآمده در آن‌ها، بر اساس مشابهی درون دنیای واقعی ساخته شده‌اند.

از زمانی که یو سوزوکی، خالق سری بازی کمتردیده شده‌ی شنمو (shenmu) ما را در دنیایی ساخته شده بر اساس ژاپن واقعی رها کرد، صنعت بازی‌های کامپیوتری بسیار تغییر کرده است. سوزوکی در این بازی به ما نشان داد که چه اتفاقی می‌افتد، اگر یک بازی ویدئویی درون دنیای واقعی اتفاق بیفتد.

دو سال بعد از شنمو، بازی مشهور GTA ۳  عرضه شد و در آن شهری بسیار مشابه نیویورک امروزی با نام لیبرتی سیتی به نمایش درآمد و تاثیر شگرفی بر بازی‌های بعد از خود گذاشت. از زمان انتشار این بازی تاکنون، تکنولوژی‌های موجود در این صنعت پول‌ساز آنقدری پیشرفت کرده‌اند که روز به روز تصاویری واقع  گرایانه‌تر را رندر کرده و پیش چشم ما به نمایش می‌گذارند.

گشت و گذار در شهر ونیز قطعا امری لذت‌بخش و فراموش‌نشدنی است. اما متاسفانه بسیاری از ما توانایی صرف هزینه‌های گزاف برای سفر به کشورهای دیگر را نداریم. با این وجود، برای کسانی که علاقه‌مند به بازی‌های ویدئویی هستند، اکتشاف در این شهر به‌خصوص اگر در بازی محبوبی مانند اساسینز کرید باشد، احتمالا لذتی دوچندان به‌همراه دارد.

خوشبختانه با پیشرفت توانایی توسعه‌دهندگان، روز به روز به این موضوع توجه بیشتری می‌شود  و ما شاهد نقاط واقعی بیشتری در دنیای ویدئو گیم هستیم. در این مطلب به معرفی ۱۵ مکان واقعی که با تغییراتی در بازی‌های مختلف به نمایش درآمده‌اند، می‌پردازیم.

۱۵. The Last Of Us، سالت‌ لیک سیتی

آخرین ما

اگر از طرفداران کنسول پلی استیشن ۳ بپرسید بهترین بازی این کنسول چیست، بسیاری از آن‌ها احتمالا به The Last Of Us (آخرین ما) اساخته‌ی استودیوی ناتی‌داگ اشاره خواهند کرد.

این بازی اکشن ادونچر ترسناک، در سال ۲۰۱۳ وارد بازار شد. ناتی‌داگ سازنده‌ی مشهور این بازی به‌خوبی توانست یک داستان زیبا با روایتی فوق‌العاده را ارائه دهد. یک گیم پلی درگیرکننده و موسیقی به‌یادماندنی نیز این داستان را همراهی می‌کرد تا در نهایت ما شاهد یکی از بهترین و ماندگارترین بازی‌های تاریخ صنعت بازی‌های ویدئویی باشیم.

ناتی‌داگ، قبل از این اثر با ساخت سری بازی آنچارتد نشان داده بود که تبحر زیادی در به تصویر کشیدن مکان‌هایی نزدیک به واقعیت و در عین حال بسیار زیبا و تاثیرگذار دارد.

داستان بازی آخرین ما طی چهار فصل متفاوت به تصویر کشیده می‌شد. جوئل به‌همراه تا، دو شخصیت دوست داشتنی این بازی هستند که طی سفری دور و دراز از بوستون حرکت کرده و در نهایت، پس از رنج و مشقت‌های فراوان سر از سالت لیک سیتی درمی‌آورند. این شهر پس زمینه‌ای برای اتفاقات دراماتیکی شده که سرانجام منجر به خلق یکی از احساسی‌ترین و لطیف‌ترین سکانس‌های این بازی و تمام بازی‌های ویدئویی می‌شود.

اگرچه به سبب حوادث آخرالزمانی نمی‌توان نشانه‌های چندانی از واقعیت سالت لیک سیتی  را در این بازی پیدا کرد، اما هنوز هم می‌توان نقاطی مانند کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان را به با تغییرات اندک در بازی مشاهده کرد.

۱۴. Far Cry ۴، نپال

فارکرای

فارکرای ۴ یک بازی اکشن ماجراجویی جهان باز است که به‌صورت اول شخص دنبال می‌شود. داستان این بازی بر پایه‌ی جنگ‌های  داخلی نپال روایت می‌شود. این بازی به خاطر پایلوت، شخصیت شرور به‌یادماندنی، عانصر عمیق نقش آفرینی و مهم‌تر از همه محیط و جهان باورنکردنی‌اش ستایش می‌شود.

محیط هیمالیایی کی‌رات، مملو از کوه‌های استوار، دریاچه و رود و همچنین معماری قابل‌توجه روستایی در منطقه‌ی نپال است که به زیبایی هرچه تمام‌تر در این بازی به تصویر کشیده شده است. کاملا قابل درک است که سازندگان بازی برای به تصویر کشیدن این محیط‌ها، جای‌جای منطقه‌ی نپال را کاووش کرده‌اند.

 قبل از این هم به‌همراه نیتن دریک، در آنچارتد ۲ به نپال سفر کرده بودیم که اتفاقا بسیار هم چشم‌نواز بود، اما یک تفاوت عمده که فارکرای ۴ با بازی آنچارتد دارد، اوپن ورلد بودن آن است. برخلاف فضاهای بسته‌ِ‌ی آنچارتد در اینجا می‌توانستیم به گوشه و کنار نپال سرک کشیده و از زیبایی‌های حیرت‌انگیز آن لذت ببریم.  

۱۳. Assassin's Creed: Brotherhood، رم

اساسینز کرید

Assassin's Creed: Brotherhood دومین ماجرجویی اتزیو ادیتوره، شخصیت محبوب این سری از سه‌گانه‌ای بود که برای وی در نظر گرفته شده بود. این بازی یکی از بهترین نسخه‌های این سری محسوب شده و از بسیاری جهات قابل ستایش است.

مانند دیگر نسخه‌های اساسینز کرید، این نسخه هم به‌صورت سوم شخص دنبال می‌شود. داستان عنوان مورد بحث در رم قرن شانزدهم جریان دارد و طی آن ما قادر بودیم آزادانه به هر گوشه‌ای این شهر تاریخی سرک کشیده و از نقاطی مانند کولوسئوم رومی و پانتئون دیدن کرده و جای‌جای آن‌ها را کاوش کنیم.

شاید با اطمینان بتوان گفت هیچ بازی به انداز‌ه‌ی سری اساسینز کرید تا این حد، لوکیشن‌هایش را بر اساس دنیای واقعی زیبا و دوست داشتنی به تصویر نکشیده است.

۱۲. Sleeping Dogs، هنگ کنگ

اسلیپینگ داگز

Sleeping Dogs (سگ‌های خفته) جانشین معنوی سری بازی true crime بود که شما را در نقش یک پلیس مخفی قرار می‌داد. این پلیس درگیر نوعی کشمکش درونی بود و بین انتخاب دوستانی که آلوده‌ی جرائم زیرزمینی بودند و انجام وظیفه‌اش به‌عنوان یک مامور پلیس تردید داشت.

فارغ از سیستم مبارزه‌ی بسیار خوب و هنرهای رزمی سینماتیک، Sleeping Dogs به بازی مشهوری مانند Grand Theft Auto شباهت بسیاری داشت. با این وجود، قرار گرفتن حوادث این بازی در محیط شهری مانند هنگ‌کنگ، آن را متفاوت از سری GTA  می‌کرد که معمولا در محیط‌های آمریکایی اتفاق می‌افتادند.

اگرچه محیط شهری هنگ کنگ در این بازی نسبت به دنیای واقعی دقیق نبود، اما توانست به‌خوبی اتمسفر حاکم بر این کلان‌شهر را به تصویر بکشد. خیابان‌های پرجنب و جوش و تصاویری که هنوز هم عالی هستند، گشت و گذار در این محیط را به دنیای واقعی نزدیک می‌کردند.

۱۱. Infamous: Second Son، سیاتل

اینفیموس

Infamous: Second Son یک بازی  اکشن ابرقهرمانی است که استودیوی ساکرپانچ کار ساخت و توسعه آن را به عهده داشت. در این بازی، بازیکن در نقش  دلسین راو (Delsin rowe) روایت داستانی را پیش می‌برد.

دلسین به‌عنوان یک کوندویت (چیزی مانند میوتانت در سری ایکس من)  شناخته می‌شود که قادر است با لمس کردن دیگر کوندویت‌ها قدرت آن‌ها را جذب کند. قدرت‌هایی که دلسین به‌طور کامل از آن برخوردار بود، به ما این امکان را می‌دادند تا با سرعت به گوشه گوشه‌ی شهر سیاتل سرک کشیده و از گشت و گذار در آن لذت ببریم.

در این بازی حتی می‌توانستیم به بالای ساختمان‌های مرتفع رفته و پرشی دلنشین را تجربه کنیم. هیچ مدیوم دیگری تا این اندازه نمی‌توانست آزادی عمل دراختیارمان بگذارد. پیاده‌سازی جزئیات شهر سیاتل در این بازی کاری بسیار پیچیده بود، اما سازندگان توانستند با مهارت تمام زندگی واقعی در شهر را بررسی و آن را به‌صورت سه بعدی پیاده‌سازی کنند.

Infamous: Second Son زمانی یکی از بازی‌های ویترین پلی استیشن ۴ بود که می‌توانستید با آن به دوستانتان نشان دهید که این کنسول از پس انجام چه کارهایی بر می‌آید.

۱۰. Gray Matter، آکسفورد

گری متر-آکسفورد

Gray Matter یک بازی اشاره کلیک ماجراجویی مشابه سری بازی Broken Sword است که شما را در نقش یک بازیگر خیابانی و شعبده بازی به اسم سامانتا اوِرِت قرار می‌داد که دست به کشف یک سری اتفاقات و رویدادهای اسرارآمیز عجیب و غریب در دانشگاه آکسفورد می‌زند.

اگرچه با توجه به ماهیت و سبک این ژانر، محدودیت‌هایی برای گشت و گذار در محیط اطراف وجود داشت، اما سازندگان موفق شدند که یک فضای افسانه‌ای از آکسفورد، حاوی بسیاری از شاخص‌های دنیای واقعی مانند برج سنت مارتین در کارفاکس را به نمایش بگذارند.

فضای دوست داشتنی این بازی کیفیتی مثال‌زدنی داشت که  اغلب با دست نقاشی شده بودند، به‌طوری که نمونه آن  حتی در کمتر بازی امروزی دیده می‌شود. مانند دنیای واقعی، معماری‌های قرن دوازدهمی این بازی نیز به‌خوبی با جهان مدرن و سبک زندگی شهری در تضاد بود.  

۹. Fallout ۴، بوستون

فال اوت

فال‌اوت ۴ یک بازی پسا آخرالزمانی به سبک اکشن نقش‌آفرینی جهان باز است که شما را در نقش تنها بازمانده‌ی پناهگاه ۱۱۱ قرار می‌دهد. داستان بازی ۲۱۰ سال پس از رویدادی به نام «جنگ بزرگ» رخ می‌دهد که طی آن شخصیت قصه از خواب بیدار می‌شود.

طی جنگ بزرگ، اکثر انسان‌ها و تمدن‌های بشری از بین رفت، در نتیجه بی قیدی و وحشی گری در سراسر شهرهای ایالات متحده و همچنین بوستون فراگیر می‌شود. در این بازی، شهر بوستون و مکان های مشهور آن مانند بانکر هیل با جزئیات بسیار زیاد، به‌صورت مخروبه‌ای پسا آخرالزمانی به نمایش در می‌آیند.

۸. Persona ۵، سانگن جایا، ژاپن

پرسونا

پرسونا یک سری بازی نقش‌آفرینی ژاپنی است که خود اسپین آفی از مجموعه بازی شین مگامی تنسی به شمار می‌رود. سری بازی‌های پرسونا به خاطر داستان و رویکرد بزرگسالانه‌ی خود به زندگی نوجوانان مدرسه‌ای، و ترکیب آن  با عناصر فراطبیعی شهرت دارد.

یکی از محیط‌های بازی پرسونا ۵ منطقه‌ی Yongen-Jaya است که بر اساس منطقه‌ی واقعی Sangen-Jaya ساخته شده است.

اگرچه نمی‌توان این محله را ماکتی دقیق از دنیای واقعی دانست، اما بسیاری از نقاط این بازی با دارا بودن  جزئیاتی مثال زدنی،  دوست داشتنی به نظر می‌رسند. شباهت‌های ایستگاه قطار منطقه‌ی یانگن جایا و همچنین کافه‌های این ناحیه با دنیای واقعی ستودنی است. همه این شباهت‌ها به واقعی‌تر شدن بازی که موضوعی فانتزی دارد، کمک بسیاری می‌کنند.

مطالب مرتبط:

منبع thegamer thegamer

دیدگاه