برنامه سفر خانوادگی به رم دارید؟ هر کاری که میخواهید انجام دهید ولی به کتاب راهنما نگاه نکنید.
مقالههای مرتبط:
دوست دارید به ایتالیا سفر کنید؟ به فکر رزرو تور ایتالیا یا تور رم هستید؟ تورهای ترکیبی رم-فلورانس-ونیز یا رم-میلان- زوریخ و حتی رم- پاریس و رم-پاریس-بارسلون هم پیشنهادات وسوسهانگیزی هستند. اما به این فکر کردهاید که چگونه میشود در سفر به رم به همراه کودکان تجربهی به یاد ماندنی داشت؟ داستان سفر به رم را از زبان مسافری که دو بار پیاپی به بازدید از این شهر رفته است، بخوانید. ۷ سال پیش به همراه برادرم در حال بررسی هتلهای شهر رم بودیم. ما سعی میکنیم سالی یک بار با هم به تعطیلات برویم. در سال ۲۰۱۱ وقتی ۵ ماهه باردار بودم، در مسیر مورد علاقهی رومیان باستان حرکت کردیم و از پمپی (Pompeii) و از کوه وسوویوس (Vesuvius) دیدن کردیم. من انرژی و اشتهای عجیب و غریبی در سه ماهه دوم بارداری داشتم. ساحل آمالفی (Amalfi) مقصد ایدهآلی برای من بود.
اما همانطور که در حال انجام کارهای مربوط به چکین هتل بودیم، متوجه وجود برخی مشکلات شدیم. مسئول پذیرش و دربان هتل بحث و جدلی با هم داشتند و با چهرهای درهم با ما برخورد کردند. آیا در رزرو ما مشکلی پیش آمده بود؟
پذیرش هتل از برادرم پرسید:
چرا تخت جدا از همسرتان درخواست کردید، در حالی که او کودک شما را باردار است.
او با اشاره به شکم من ادامه داد:
این دلیلی برای پایان دادن به عشق نیست.
این ایتالیاییها، از درامهای خانوادگی لذت میبرند. طبیعتا من و برادرم از این برخورد بسیار آزرده شدیم. ماه بعد، من با شوهر و دو فرزندم به رم رفتیم. هیچکدام از آنها قبلا به رم نرفته بودند. فرزندانم علاقهی فراوانی به دنیای باستانی نشان دادند و خود را در دیار گلادیاتورها و خدایان حس میکردند.
پیشبینی کردن شرایط سفر و کارهایی که در سفر انجام خواهیم داد، به نوعی نیمهی سرگرمکننده، هنگام برنامهریزی سفر است؛ در واقع، مطالعات روانشناختی نشان میدهد که این امر لذت بیشتری را نسبت به خود سفر دارد. ما با خوشحالی داستانهای لیدی برد (ladybird) را برای کودکان ۷ تا ۹ سالهمان میخوانیم که تصویری نسبتا دقیق از زندگی ۲۰۰۰ سال پیش را به تصویر میکشد. اما در دنیای واقعی امروزی باید چه کاری انجام دهیم؟ من کتاب راهنمای جدیدم را باز کردم تا به دنبال مقصدهای مختص کودکان برای کشف مکانهای کلاسیک یا راهنماییهایی در مورد مناطق عالی در اطراف شهر باشیم و اشتباه از اینجا شروع شد.
علیرغم شهرت رم به عنوان یک مقصد فرهنگی و گردشگری پرطرفدار، فقط یک صفحه در دفترچه راهنما به گردشگری کودکان اختصاص داده شده بود. در دفترچه نوشته شده بود که رم انتخابهای زیادی برای کودکان ارائه میدهد.
مطمئنا این فرهنگ است که بچهها را جذب میکند؟ ظاهرا نه. در رم به این بزرگی، فقط سه مکان گردشگری در این کتاب برای بچهها توصیه شده بود که یکی موزهی مجسمههای مومی رم است. بنابراین، شما باید چند صد پوند برای پرواز به آنجا پرداخت کنید و صدها پوند دیگر برای هتل و پس از آن، بچهها، نسخههای بسیار خشن پیزس (Piuses I-XII) را تماشا میکنند. نه، متشکرم.
مردم (در اینجا منظورم افراد بزرگسال است) یک مفهوم عجیب و غریب از آنچه بچهها دوست دارند در ذهن خود پرورش دادهاند. در عصر دیجیتالی پرقدرت عجیب، به نظر میرسد که راوی داستان مرده است.
کتاب راهنمای رم فقط اطلاعاتی بیلزومی مانند اینکه کلیسای سیستین (Sistine Chapel) با ۱۱۰ مترمربع، مساحتی برابر با یک زمین بسکتبال دارد. این اطلاعات به درد چه کسی میخورد و برای چه کسی اهمیت دارد؟
ناامید شده بودم، یک درخواست کمک به یکی از دوستانم که اخیرا به همراه فرزندانش از رم بازدید کرده بود، فرستادم. در یک چشم به هم زدن، او من را با پیغام خود به خوبی راهنمایی کرد. از نظر او، رفتن به کولوسئوم (Colosseum) ارزش هزینه کردن را دارد. پارکی نیز در اطراف ویلا جولیا (Villa Giulia)، با گنجینههای اتروسکان (Etruscan) قرار دارد که دارای تعداد زیادی دوچرخه و محیطی سرسبز برای ایتالیاییها و گردشگران است. او به من هشدار داد که از گورها بازدید نکنیم، چون مطمئن بود که دیدن جمجمهها و استخوانها برای کودکان مناسب نیست.
ما از کتاب دست دومی که به همراه خود برده بودیم و نقشههای قدیمی و نمایی کلی از شهر داشت هم استفاده میکردیم و این امر برای کودکان بسیار جذاب بود. البته باید اعتراف کنم که برای اینکه در شهر گم نشویم، از گوگل مپ هم استفاده میکردیم.
من کودکان را مسئول عکس و فیلم و مستندسازی از سفر کرده بودم و برای همین هدف دوربینی ارزان قیمت و کودکانه برای آنها تدارک دیده بودم. این دوربینها برخلاف ظاهر قوی، عکسهای بدون کیفیتی میگرفتند و اصلا منطقی نبود که با دوربینهای قوی گوشیهای همراه خود هم عکس نگیریم.
بعد از همهی این تلاشها برای جلب رضایت کودکان، آنها را برای گذراندن یک شب جمعهی رمی به کافهها بردم. آن شب، پسرم قبل خواب به من گفت:
مامان، دفعهی بعد که به رم آمدیم، یادم باشد که گیتارم را هم با خودم بیاورم.
بعد از این حرف متوجه شدم که مسافرت برای کودکان هم جذاب بوده است.
دیدگاه