اولین زن مسافر تنها در سفر دور استرالیای خود، به انتهای راه رسید
ترا روآم، به انتهای اودیسهی ۲۰٫۰۰۰ کیلومتری خود در استرالیا نزدیک میشود.
در ماه می سال جاری، ترا روآم، پیادهروی طولانی خود به دور استرالیا را به پایان خواهد رساند و به شهر بندری نیوکاسل خواهد رسید. او، این مسیر ۲۰٫۰۰۰ کیلومتری را بدون همسفر و به شکل پیادهروی در بیابانهای وسیع استرالیا پیموده است و اکنون به سوی شهری میرود که در آن متولد شده است.
این پیادهروی از سال ۲۰۱۰ آغاز شد که روآم از بیماری روانی و خودکشی نافرجام خود جان سالم به در برد و تصمیم گرفت تا به تنهایی به بیابانهای دور افتادهی استرالیا سفر کند و از شهرهای کوچک و بزرگ عبور کند. حتی برای مسافر مجرب و ورزیدهای مثل روآم (او به مراکش و هندوستان هم سفرهای بسیاری کرده است)، این سفر، سفری طولانی و چالشبرانگیز بوده است.
روآم میگوید:
چند ماه پیادهروی در بیابانهای استرالیا بدون هیچ همسفری، من را از لحاظ فیزیکی و روانی بیشتر از هر کاری که تا به حال انجام دادهام به چالش کشید. فرق زیادی بین «تنهایی و با خود بودن» و «تنهایی و بیکس بودن» وجود دارد؛ اما تنها زمانی مرز بین این دو محو خواهد شد که شما، خسته باشید و دلتان برای دوستان و خانوادهتان تنگ شده باشد.
تنهایی و بدون حضور یک تیم پشتیبان، موقعیتی چالشبرانگیز برای روآم بود. او که با چرخدستی ساختهی دست خودش سفر میکرد، باید برای زنده ماندن رژیم غذایی و مصرف مایعات خود را مدیریت میکرد. در خارج از محیط شهری که او مجبور است چرخ دستی ۱۱۵ کیلوگرمی خود را هل بدهد که بیشتر سنگینی آن به خاطر آبهایی است که حمل میکند، دیگر جای زیادی برای حمل وسایل لوکس و اضافی باقی نمیماند.
او میگوید:
من هر روز در حین پیادهروی ۱۰ لیتر نوشیدنی به همراه الکترولیت در رطوبت و دمای نزدیک به ۴۰ درجهی سانتیگراد مینوشم. هیچ آب اضافی برای شستشو وجود ندارد، حتی به اندازهای که بتوانم دندانهایم را مسواک بزنم.
با این که او به دقت غذای خود را جیرهبندی میکند، ولی هر محاسبهی اشتباهی میتواند عواقب مرگباری برای او به همراه داشته باشد.
روآم، که تنها ۵۰۰ کیلومتر از راهش باقی مانده است، معتقد است که پیادهروی، دیدگاه متفاوتی نسبت به استرالیا به او بخشیده است:
پیادهروی، تمام تجربههای حسی هر چشماندازی که از آن گذشتهام را به من منتقل کرده است. این کار، آگاهی کاملی از کشورم و درک عمیقتری از افرادی که تصمیم گرفتهاند در یکی از سختترین محیطهای جهان زندگی کنند، به من بخشیده است.
روآم، که از روبین دیویدسون (نویسنده کتاب خاطرات «مسیرها» که با یک شتر به استرالیا سفر کرد) الهام گرفته است، تجربیات خود را در وبلاگ خودش با دیگران به اشتراک میگذارد. او، به جای این که بخواهد سفر خود را در نیوکاسل به پایان برساند، به این فکر میکند تا دور استرالیا گردش کند.
او با خنده میگوید:
این کار را در جهت مخالف مسیر فعلی انجام خواهم داد تا بتوانم هر چیزی را که در دور اول پشت سر گذاشتم ببینم و در بعضی از مکانها، از خط سیر اصلی خودم منحرف شوم و سفرهای کوچک دیگری به نقاط دیگری که توجهم را به خود جلب کردهاند، داشته باشم.
دیدگاه