عکس هایی غافلگیرکننده از زندگی واقعی در کازابلانکا
حتی افرادی که طرفدار پروپاقرص سینما نیستند، فیلم معروف کازابلانکا را دیدهاند. اما این فیلم تا چه چهرهی واقعی شهر را نشان میدهد؟
کسانی که به کافه ریک در کازابلانکا سر میزنند، دقیقا میدانند چه چیزی در انتظار آنها است. نور فانوسها روی صورت زوجهایی که مشغول شام خوردن هستند، سایه میاندازد؛ درختان نخل آنقدر بلند هستند که قدشان به سقف میرسد؛ و آن پیانوی بزرگ منتظر است تا سام دوباره بنوازد.
اگرچه کازابلانکا، فیلمی که در سال ۱۳۴۱ با بازی اینگرید برگمن و همفری بوگارت ساخته شد، میان دوستداران سینما بسیار مشهور و محبوب است، اما درواقع محور اصلی آن شهر کازابلانکا نبود. هیچ سکانسی از فیلم در مراکش فیلمبرداری نشد.
کافهی ریک هزاران کیلومتر دورتر از کازابلانکا در استودیویی در هالیوود قرار داشت. به همین دلیل عکاسی محلی به نام «یاسین علوی اسماعیلی» (Yassin Alaoui Ismaili) تصمیم گرفت واقعیت زندگی روزمره در این شهر را با دوربینش ثبت کند، جایی که او خانه مینامدش.
داربست غرفههای فروش گوسفند بهمناسبت عید قربان هنوز جمع نشده بودند که بچهها آن محوطه را به زمین بازی تبدیل کردند.در کازابلانکا از زمین بازی ویژه برای بچهها خبری نیست؛ پس باید خلاق باشند
یاسین میگوید:
این پروژه پاسخی بود به افراد بسیاری که میپرسیدند آیا کازابلانکا مانند همانی است که در فیلم دیده میشود. گردشگران میخواهند کافهی ریک را ببینید، اما بسیاری از افراد محلی حتی از وجود فیلمی بهنام کازابلانکا هم خبر ندارند.
یاسین «یوریاس» (Yoriyas) بعد از اینکه در رشتهی ریاضی فارغالتحصیل شد، به بیش از ۳۰ کشور سفر کرد تا هنر و فرهنگ عرب را معرفی کند. ابتدا عکاسی را بهعنوان ابزار جهتیابی شروع کرد تا راهش را از میان مسیرهای ناآشنا پیدا کند و بتواند خاطرههای سفرش را با مردم کشورش شریک شود.
بعد تمرکز اصلیاش به عکاسی تبدیل شد. او میگوید:
ریاضی به من کمک کرد تا حساب کنم آدمها در چه جهتی میتوانند قرار بگیرند یا کدام زاویه بهترین دید از آنها را ایجاد میکند. ورزش و هنر به من کمک کرد انعطافپذیر باشم و بفهمم عکاس فعالی هستم. من میتوانم سریع حرکت کنم، بپرم و از انعطافم برای عکس گرفتن از روی زمین بهره ببرم.
انعکاس رهگذران بازار در آینه افتاده است
او صحنههایی از حومهی شهر را کنار کوچه پسکوچههای تودرتو در قدیمیترین محلههای کازابلانکا میچیند. ریتم شلوغترین شهر و مرکز مالی مراکش با برج ساعت ۲۰ متری تنظیم میشود که بر فراز شلوغترین ورودی محلهی «شهر قدیم» یا اولد مدینه (old madina) قرار دارد.
در مرکز شهر، بلندترین منارهی دنیا دیده میشود که در مسجد حسن دوم قرار گرفته، بزرگترین مسجد مراکش و تنها عبادتگاهی که گردشگران میتوانند واردش شوند. کمی آنسوتر، در حاشیهی اقیانوس اطلس، بندرگاه کازابلانکا قرار گرفته که در ابتدای قرن بیستم از آن به انگلیس پشم صادر میشد و در عوض چای وارد میکردند. چند کیلومتر دورتر بندرگاه طنجه قرار دارد که اکنون راه ارتباطی کانتینترها و کشتیهای کروز اروپایی است.
بیلبوردهایی که تصویر ساز را نشان میدهند، میان ماشینآلاتی قرار گرفتهاند که کارگران با آنها مشغول کارند
در سال ۱۲۹۱ خورشیدی که مراکش به کشور تحت حمایت فرانسه تبدیل شد، خطآهنهای آن توسعه یافتند و در کازابلانکا بلوارهای وسیع ساختند. معمار و تاریخدان فرانسوی به نام «ژان لویی کوهن» (Jean Louis Cohen) که دستیار نویسنده کتاب «کازابلانکا: افسانههای استعماری و ریسکهای معماری» (Colonia Myths and Architectural Ventures) هم هست، در جمعبندی خود توضیح میدهد که این شهر یکی از خلاقترین شهرها در همهی قلمرو فرانسه است؛ طراحی خیالانگیزی، پارکهای زیبا و معماری برجستهای دارد که در آن نشانههایی از هنر نو و هنر تزیینی تا هنر کاملا مدرن بهچشم میخورد.
پاپانوئل به یکی از میدانهای شهر آمده است.مسیحیت دومین دین در مراکش بهشمار میرود، البته بیشتر مسیحیان خارجی هستند
اکنون این معماری دورهی استعماری رو به زوال است، اما همچنان در کنار بناهای هنر تزیینی یا آرت دکو که محلهی تودرتوی شهر قدیم را احاطه کردهاند، دیده میشود. کافی است قدم از بدل کافهی ریک بیرون بگذاریم تا شهری پر از تضاد را در سری عکسهای غافلگیرکنندهی یوریاس تماشا کنیم. عکسهایی که به گفتهی خودش نامهای از عشق به شهری هستند که در آن بزرگ شده و زندگی کرده است.
دیدگاه