۱۱ نکته در زندگی روزمره که شما را برای سفر آماده میکند
خیلیها پیش از سفر نگران هستند که چیزی را جا نگذاشته باشد، اما مهمترین چیزی که باید با خود ببریم، ذهنی آماده و روحیهای چالشپذیر است. چطور باید به آنها دست پیدا کرد؟
پیش از سفر، انجام یک سری از کارها، ضروری است. فرقی نمیکند که به سفری یک روزه بروید یا قرار باشد چند هفتهای از خانه دور باشید. باید پیش از سفر برای برخی کارها تدارک لازم را دید. شاید فکر کنید بستن بار سفر مهمترین بخش از آماده شدن برای سفر باشد. کاری که بسیاری زمانبر، پیچیده و گاه سخت و طاقتفرسا است. مرحله بعدی این است که قبل از این که به سفر و ماجراجویی بروید، تمام مشکلاتی را که در سفر با آن مواجه خواهید شد را بررسی کنید؛ بعد برای آنها نیز برنامهریزی کرده و در نهایت آماده سفر شوید. خیلیها برای سفرهای که بیش از ۱۰ روز طول میکشد، یک چمدان بزرگ و سنگین برمیدارند تا همه وسایل مورد نیاز خود را در آن بریزند تا در طول سفر با مشکلی مواجه نشوند.
جمع کردن چمدان برای سفر دو روزه یا حتی چند ماهه کار چندان سختی به نظر نمیرسد؛ اما اغلب افراد جور دیگری فکر میکنند که باعث میشود جمع کردن وسایل تبدیل به کار بسیار سختی شود. حقیقت ماجرا اینطور نیست و باید نگاه متفاوتتری به موضوع سفر داشت. بهطور خلاصه همه این حواشی باعث میشود شما هنگام سفر از چیزهای اصلی غافل شوید. تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که کارهایی برای سفر کردن وجود دارد که حتی تا پیش از این به ذهن شما نرسیدهاند؟ شما قبل از هر سفر باید ذهن و روحیه خود را آماده کنید، وگرنه بستن چمدان و کوله، برنامهریزی کردن و خرید بلیتها چندان کار طاقتفرسایی نیست.
داشتن عشق و علاقهی زیاد به سفر حتما به این معنی نیست که یک فرد میداند چگونه با جهان و اتفاقات یک سفر روبرو شود. آنچه که این افراد به سایر علاقهمندان به سفر میگویند، ممکن است تنها مجموعهای از تجربههای شخصی و موردی باشد که فقط در موارد خاصی اتفاق میافتد. سفر همیشه به معنی رویارویی با شرایط و لحظات تغییر دهنده در زندگی نیست. پس همیشه نباید انتظار داشت که یک سفر بهطور کامل زندگی شما را تغییر دهد. البته این حرف به این معنی هم نیست که در سفر شما اتفاقی خاصی هم رخ ندهد. انسان باید بهطور مداوم و تا جای ممکن در جهان سفر کند تا با شگفتیهای آن آشنا شود. هر فردی که قصد سفر دارد، باید به شگفتیهای اتفاق افتاده در سفرهایش بیشتر توجه کند؛ این طرز فکر، طرز فکر واقعی یک مسافر است. در ادامه ۱۱ راه برای رسیدن به این دیدگاه وجود دارد تا تجربههای بعدی سفرتان بیش از پیش لذتبخش شود.
سعی کنید چیزهایی کمی ترسناک را امتحان کنید
آیا کارهایی انجام میدهید که با علایق شما سازگاری دارد، مثلا خوردن یک تکه کیک که بهطور کامل با مواد تشکیلدهنده آن آشنایی دارید؟ خوب این که آدم در سفر به دنبال تجربهی کارهای مورد علاقش باشد چیز عجیبی نیست، ولی آیا در سفر چیزهایی را که کمی شما را میترساند، امتحان کردهاید؟ قطعا رفتن به کمپینگ برای اولین بار با وجود ترس از عنکبوت و سایر حیوانات و قدم گذاشتن در جاهایی که با اتفاقات جدید روبرور شوید، کمی دل و جرات میخواهد. پس در سفر کمی شجاع باشید.
خیلیها وقتی کودک بودند کلم بروکلی دوست نداشتند و تنها دلیل اینکه آنها بروکلی را دوست نداشتید، این بود که هرگز آن را امتحان نکرده بودند؛ اما وقتی برزگتر شدند و با غلبه بر این ترس برای اولین بار بروکلی را خوردند، خیلی از آنها طرفدار بروکلی شدند. بنابراین شما هم خود را برای تغییر آماده کنید و این کار را با قدم گذاشتن به بیرون از دنیایی که دارید، آغاز کنید. بعد از کسب تجربههای جدید شما ممکن است در مورد چیزهایی جدیدی که دوستش دارید، چیزهایی که در آن خوب هستید و چیزهایی که واقعا از نظر شما دیگر ترسناک نیستند، دچار تغییرات اساسی فکری شوید.
فهرستی از مهارتهای مورد علاقه خود را تهیه کنید
شاید گردشگرهای زیادی را دیده باشید که در لیست سفری خود مواردی مثل این را نوشته باشند: پیاده رفتن تا ماچو پیچو، گم شدن در ونیز، بازدید از تمام نقاط فیلمبرداری سریال بازی تاج و تخت و سایر مکانهای دیدنی مثل آن. شما سعی کنید از وسواس برای دیدن یک مکان خاص و مشهور دوری کنید. هرچند مکانهای مشهور بیدلیل شهرت پیدا نکردند، ولی اگر این مکانها مورد علاقه شما نیستند، خودتان را مجبور به دیدن آنها نکنید. با کمی جستجو و پرسش از افراد محلی به سراغ تجربه و دیدن جاها و چیزهای جذابتر بروید.
فرض کنیم شما ۲۰۰۰ یورو در یک سفر به کشور ایتالیا خرج خواهید کرد، اما آیا شما حتی ۲۰۰ یورو از این پول را خودتان خرج خواهید کرد؟ به درستی به این پاسخ فکر کنید. شما مجبور نیستید همه پول خود را خرج ورودی مکانهای تاریخی و رستورانهای معروف کنید. این کار را با درست کردن یک لیست از مهارتهایتان آغاز کنید. شعبدهبازی دوست دارید؟ درست کردن غذای محلی از کارهای مورد علاقهی شما است؟ پس به دنبال مکانهایی باشید که فرصت تجریه این کارها را به شما بدهند. در کلاسهای آموزشی کوتاه مدت شرکت کنید. در هر سفر به شخصیت جدید و بهبود یافتهای از خودتان توجه بیشتری کنید تا بتوانید به مراحل بالاتری از زندگی قدم بگذارید. تنها در این صورت است که سفر کردن شما را به یک انسان پختهتر تبدیل میکند.
در سراسر دنیا دوستانی پیدا کنید
روبرو شدن با بخشهای جدید جهان نیازمند این است که دنیای آن منطقه از زمین را بشناسیم و هیچ راهی بهتر از شناخت مردم آن منطقه وجود ندارد. در هنگام مواجهه با افراد جدید در آن مناطق سعی کنید هرچه بیشتر از خودتان بگویید. از طریق ارتباط گرفتن برای به اشتراک گذاشتن تجربیات که داشتهاید، میتوانید دوستان جدیدی پیدا کنید و آنها نیز تجربیات دنیای خودشان را به شما خواهند گفت. پس سعی کنید در هر سفر، دوستانی از آن مناطق پیدا کنید. کارکنان هتل و راننده تاکسیها آدمهای خوبی هستند، ولی به خاطر ارتباط زیاد با گردشگرها به ندرت میتوان با آنها دوستی پایدار ایجاد کرد.
با ورود به محلههای شهر، کتابفروشی، مغازهها و رستورانهای کوچک به راحتی میتوانید با افراد بومی از آن شهر ارتباط برقرار کنید و دوستان خوبی برای خودتان در گوشه و کنار دنیا پیدا کنید.
از روزمرگی زندگی رهایی پیدا کنید
سعی کنید کارهای غیر روتین انجام دهید. بهطور مثال ابتدا شستن پا به جای موهای خود در حمام، ۱۵ دقیقه زود بیدار شدن برای خواندن بعضی از روزنامهها، تغییر عادتهای روزمره و شکستن روزمرگیهای قدیمی. همه این موارد موجب میشود که با جریان جهان بسیار سادهتر حرکت کنید. اینطوری شما آماده میشوید که در سفرهای خود با دنیایی از چیزهای غیرهمنتظره روبرو شوید. سفر یعنی خروج از روزمرهگیهای زندگی، پس برای مقابله و تحمل جریانهای غیرعادی سفر باید در زندگی روزانه خود، تمرین کافی داشته باشید. در هر سفر شما خواهید دید که چه راههای زیادی برای زندگی کردن وجود دارد، پس سعی کنید برخی از این راهها را وارد زندگی خود کرده و با آنها سر کنید.
در مورد دنیا اطلاعات جدید کسب کنید
شما همیشه نمیتوانید در ابعاد جسمانی به یک مکان جدید، سفر کنید. در عوض، با سفر ذهنی و مطالعه فرهنگها، جغرافیا، تاریخ و سنتهای مختلف از سراسر جهان، میتوانید یک شهروند جهانی باشید. بهطور مثال دربارهی زبان تایوانی مطالعه کنید، در مورد پایتخت معادن زیرزمینی جهان در استرالیا مطلب بخوانید، یاد بگیرید که چگونه نام برخی از شهرهای جهان را به درستی تلفط کنید. جهان امروزی منبع بیانتهایی از اطلاعات است، بنابراین مطالب زیادی برای یادگرفتن وجود دارد. فراموش نکنید تمام این اطلاعاتی که امروز میخوانید، بعدها در هر سفر به کار شما میآید.
فهرستی از کارهای مورد علاقه خود را تهیه کنید
آدمها و اتفاقات دنیایی اطرافمان، بهطور دائم به ما میگوید که چه کسی و چطور آدمی باید باشیم. ضمیر ناخودآگاه ما هم فکر میکند با پیروی از این تحمیلها، کار درستی را انجام میدهد. بهطور مثلا شبیه دوستانمان لباس بپوشیم، یک عکس سلفی که در آن خوشحال به نظر میرسیم را در اینستاگرام پست کنیم و مواردی تکراری مثل این کارها. اما یک فرمول بسیار ساده و ابتدایی برای برنده شدن در زندگی وجود دارد، ولی عمل کردن به آن بسیار سخت است. ابتدا باید از فرمانهای تحمیل شده در مغزتان که به خاطر تحمیلهای دنیایی اطراف وجود دارند، خلاص شوید.
اگر همه آن صداهای درون مغزی از بین بروند، چه اتفاقی میافتد؟ شما چه کار انجام خواهید داد؟ دیگر سر کار نمیروید؟ به سراغ کار جدیدی خواهید رفت؟ به دور دنیا سفر میکنید؟ یک رستوران ایتالیایی راهاندازی میکنید؟ مطمئن باشید با دور شدن از فشارها و تحمیلهای اجتماعی به راحتی میتوانید فهرستی از چیزهایی که برای شما خوشایند، اما به نظر بقیه غیرمنطقی است را تهیه کنید. این فهرست چیزی است که شما برای زندگی راحت و خوشحال به آن نیاز دارید.
از فهرست بالا یکی را انتخاب کنید و آن را انجام دهید
وقتی فهرستی از کارهای مورد علاقه خود تهیه کنید که برخلاف جریانهای عادی زندگی روزمره هستند، تازه متوجه میشود شما تنها کسی نیستید که دست به این کارهای به اصطلاح دیوانهوار زدهاید. مطمئن باشید هرکاری که به ذهن شما برسد یک نفر دیگر هم در حال انجام آن است. پس اگر توانستید با آنها ارتباط بگیرید و این کارها را با هم انجام دهید، بالاخره برای انجامهای کارهای جدید در زندگیتان به دوستان جدیدی نیاز خواهید داشت.
به خود یاد بدهید هرج و مرج تنها ساخته ذهن و غیر واقعی است
وقتی همه چیز به هم ریخته است یا نوعی از هرجومرج را در خود احساس میکنید، کارهای روتینی مثل تماشای فیلم موردعلاقه یا بیرون رفتن نمیتواند حال شما را خوب کند. سوالی که در این زمان ذهن شما را به خود درگیر میکند، این خواهد بود که چگونه باید یاد گرفت تا بر امواج سختیهای زندگی سوار شد. در پاسخ باید از حرف یکی از معروفترین روانشناسهای دنیا یعنی «شریل سندبرگ» استفاده کرد که معتقد است شما فقط باید «یاد بگیرید». شما باید یاد بگیرید که این هرجومرج، واقعیت ندارد و تنها ساخته ذهن شما است. گام بعدی این است که وجود این هرجومرج در زندگی را بپذیرید؛ در این حالت به راحتی میتوانید با آن کنار بیایید. بعد از آن روایت خود از زندگی را تغییر دهید و ناگهان یک بازی جدید را آغاز کنید، بازی جدیدی مثل سفر کردن، تجربه و یاد گرفتن چیزهای جدید.
در زمانهای لازم گزینشی و سختگیرانه عمل کنید
گوشی خود را در بیاورید و آن را به مدت ۱۵ دقیقه از دید خودتان خارج کنید. اگر توانستید این کار را انجام دهید، به این معنا است که باید بقیه این مقاله را هم بخوانید. زندگی و سفر کردن به این معنا نیست که بهطور کامل از همه چیز زندگی خود دور شوید. شما نباید فراموش کنید که هر زمانی بخواهید، میتوانید به زندگی عادی خود برگردید. هدف اصلی این مقاله تقویت مهارتهایی است که شما را در مقابل شرایط و لحظاتی آماده کند که سازگاری با زندگی عادی و روزمره شما ندارد. اگر اینقدر تمرین کرده باشید که دیگر به خودتان اجازه ندهید که احساس محدودیت زمان یا مکان را داشته باشید، شما سوئیچ احساسات خود را خاموش کردهاید. حالا شما در حالت انعطافپذیری هستید که به خودتان اجازه میدهید در جهانی که در حال حرکت است، به جلو بروید.
اما شما باید مهارت این را هم به دست بیاورید که هر زمانی خواستید به حالت عادی و سکونی که داشتید برگردید. کسانی که «با جریان حرکت میکنند» راحتتر از بقیه دست به انجام کاری میزنند، اما این کار به این معنی نیست که کار درست همیشه این باشد که شما اولین نفر برای انجام دادن آن باشید. پس سعی کنید به تعادلی در زندگی برسید. همان قدری که در زندگی منعطف هستید، در برخی از موارد به شدت گزینشی و سختگیرانه رفتار کنید. این تعادل به شما هم در زندگی عادی و هم در سفر کمک بسیار بزرگی خواهد کرد.
با افراد جدید دیالوگهای کوتاهی برقرار کنید
صبحها در مترو تا رسیدن به محل کار با غریبهها صحبت کنید. با گارسون رستورانی که برای رفع خستگی روزمره به آنجا رفتهاید، وارد مکالمه شوید. در مورد وضعیت آبوهوا در سوپرمارکتها با سایر مشتریهای تبادل نظر کنید. شاید در نگاه اول همه این کارها طنز به نظر برسد، اما مطالعات جدید روانشناسی نشان داده است زمانی که ما با دیگر انسانها (حتی برای لحظات کوتاه و ناچیز) تعامل برقرار کنیم، احساس خوشحالی درونی خواهیم کرد. ما با ایجاد تعامل با جهان احساس زنده بودن بیشتری خواهیم کرد. اگر در این مورد تردید دارید، برای شروع فقط با دیالوگهای کوتاه کار را آغاز کنید. بعد از گرفتن جوابهای دلنشین، لبخندهای سرزنده و سایر مواردی مثل این، مطمئن باشید که احساس سرزنده بودن میکنید. حسی که در دنیایی سفر دوچندان به شما خواهد چسبید.
همیشه منتظر فرا رسیدن ایدهآلترین لحظه ممکن نمانید
در حالی که داشتن یک برنامه قبل از برای انجام هر کاری میتواند مفید باشد، گاهی اوقات ما خود را به مدت طولانی برای رسیدن یک لحظهی ایدهآل منتظر نگه میداریم. همین برنامهریزی قبلی برای سفر بسیار مفید است، اما نباید همه چیز را به این برنامهریزی ربط داد؛ بلکه باید برای اتفاقات غیرمنتظره آماده بود. اینطوری هم میتوانید کارهای را که دوست دارید، انجام دهید و هم میتوانید تجربیات جدیدی که حتی فکرش را هم نکرده بودید به دست بیاورید.
فراموش نکنید که محدودیتهای فکری و کلیشهای مثل «برای انجام این کار خیلی پیر هستم»، «زمان کافی برای آن کار را ندارم»، «قدرت جسمانی من اجازه این کار را نمیدهد» و سایر مواردی مثل این، میتواند بزرگترین مانع برای رسیدن به لذتهای زندگی به ویژه در سفرها باشد. اگر یک پیرمرد ۱۰۶ ساله توانسته است رکورد پیرترین انسان برای پرش با چتر را بشکند، بهانهی شما برای انجام ندادن کارهای مهیج برنامهریزی شده و کارهای غافلگیر کننده برنامهریزی نشده، چه میتواند باشد؟ جهان در انتظار شما است و صدایتان میزند، پس تنها کاری که باید انجام دهید این است که به آن پاسخ مثبت بدهید.
دیدگاه