بازیگر فیلم هری پاتر از سفرهای خود میگوید
شاید برایتان جالب باشد که بدانید شخصیتهای معروف دنیای سینما در طول مسافرتها چه چیزهایی را تجربه میکنند؟ در ادامه یکی از بازیگران هری پاتر از سفرهای خود میگوید.
مقاله مرتبط:
حتما با «روپرت گرینت» (Rupert Grint) آشنا هستید، بازیگری که در نقش «رون ویزلی» در مجموعه فیلمهای پرطرفدار هری پاتر ایفای نقش کرده است.
این بازیگر جوان در مورد لحظات خاطرهانگیزی که در خلال گشت و گذارهای خود در گوشه و کنار جهان تجربه کرده، صحبت کرده است که شنیدنش خالی از لطف نخواهد بود. تجربیاتی که شاید برای خوانندگان نیز جالبتوجه باشد.
ایسلند دیوانه کننده
این بازیگر میگوید که تابهحال بهقدری خوش شانس بوده که موفق شده چندین مرتبه به تماشای شفق قطبی در ایسلند بنشیند. او همچنین به بسیاری از آبفشانها و دیگر آتشفشانهای این منطقه سر زده است. او تعریف میکند که در مراسم سال نو در ایسلند و در شهر «ریکجاویک» (Reykjavik) حضور داشته است. تجربهای بهشدت دیوانهکننده و مهیج در کنار مردمی که در خیابانها آتشبازی به راه انداخته و سرگرم جشن و پایکوبی بودند.
حضور در نبردی پر سروصدا
آتشبازی اگرچه برای باقی سال ممنوع است، اما تجربه یک شب آن سرگرمکننده است و البته که از نظر این بازیگر آتشبازی که او شاهدش بوده، چیزی فراتر از نمایش صرف جرقههای نورانی بوده است. آتشبازی جدی که از راکتهای کوچک تا فشفههای بزرگ را دربر میگرفته است. سروصدایی آنچنان بلند و گیجکننده که او بهدنبال راهی برای فرار از این موقعیت بوده است.
فرار از استرس
روپرت گرینت میگوید:
برای کسی با ظاهر من (موها و رنگ چهره)، لذت چندانی در گرفتن حمام آفتاب در ساحل متصور نیست. در عوض من حین راه رفتن، یاد گرفتن و دیدن چیزهای تازه به آرامش میرسم.
لذت بردن از گردشگری سیاه
تصور دیدن چیزهایی پنهان در میان سایهها، مهیج و سرگرمکننده است. روپرت میگوید که از کشف رویدادهای تاریخی، بررسی فرهنگها و البته جستجو در نیمه تاریک پنهان در زیر ظاهر جوامع انسانی لذت میبرد.
قلعه دراکولا و حس بودن در خانه
روپرت گرین از قلعهای در ترانسیلوانیا (قلعه برن براشوف) در رومانی دیدن کرده که ظاهرا الهامبخش خلق فانتزی ترسناک دراکولا اثر «برام استوکر» (Bram Stoker) بوده است. قلعهای که از قضا با شخصیت معروف «ولاد به میخ کشنده» (Vlad the Impaler) نیز در ارتباط بوده است. او میگوید که این مکان کاملا تاریک و اسرارآمیز بوده، اما با این حال او واقعا از بودن در این قلعه لذت برده است. همچنین شهر ترانسیلوانیا را نیز بسیار زیبا و دلفریب دیده است.
اعتیاد به آدرنالین
گرینت میگوید:
من نمیتوانم شنا کنم، به همین خاطر ورزشهای آبی همیشه برای من مثل منطقهای خطرناک و ممنوع بودند. با این حال من اسکی روی آب را در اسکاتلند تجربه کردم، حتی با وجود ترسی که خون را در بدنم منجمد کرده بود. یک بار دیگر این کار را در پرتغال نیز انجام دادم.
بیرون پریدن از هواپیما تجربه عجیبی است
گرینت یک مرتبه چتربازی را هم در کرواسی تجربه کرده و از نظر او این تجربه بسیار آرامشبخش بوده است، جایی که همه چیز تقریبا در سکوت فرو رفته بود. او معتقد است که این یکی از بهترین کارهایی بوده که تابهحال انجام داده است.
عشق به کرواسی
او هنگام سفر به کرواسی در یک ویلای کوچک دوستداشتنی در ساحل اقامت داشته است. او میگوید از آنجا آنها میتوانستند جزیرهای کوچک را در دریا ببینند. ظاهرا تنها یک رستوران در این جزیره وجود داشته است و آنها همیشه با قایق به آنجا رفته و از طعم غذاهای لذیذ دریایی لذت میبردند.
اسپانیا کشور زیبایی است
او تا پیش از فیلمبرداری بخش دوم سریال تلویزیونی «ربودن» (Snatch) در مالاگا، فرصتی برای مسافرت و گردش در اسپانیا پیدا نکرده بود. در مدت اقامت آنها به بسیاری از نواحی این کشور سفر کرده و از مناطقی همچون «جبل الطارق» (Gibraltar)، گرانادا، بارسلونا، مادرید و آلمریا دیدن کردند.
اولین تجربه سفر با هواپیما
گرینت تعریف میکند که بعد از اولین فیلم هری پاتر، همه چیز برای او تغییر کرد. یکی از اولین مراسمهایی که در آن حضور داشت در شهر نیویورک برگزار شد، آن هم فقط چند ماه بعد از حادثه تروریستی یازده سپتامبر. در واقع از نظر او زمان عجیبی برای سفر و بازدید از این شهر بود. کل تجربه او در رانندگی در اطراف منهتن در یک لیموزین خلاصه شده که بهطرز مضحکی برای یک پسر یازده ساله هیجانانگیز و فراموشنشدنی بوده است.
افزایش سن و کاهش علاقه به سفرهای هوایی
ظاهرا این بازیگر یک تجربه وحشتناک را در یکی از سفرهای هوایی خود تجربه کرده که باعث شده علاقهی چندانی به مسافرت با هواپیما نداشته باشد. او میگوید حین سفر به «لاپلند» (Lapland)، هواپیما یکی از موتورهای خود را از دست داده و ناگهان ماسکهای اکسیژن آزاد شده است. پروازشان بسیار سخت بوده و او هر آن فکر میکرده که کار تمام است. هرچند خوشبختانه این اتفاق نیفتاده و او به سلامت به مقصد رسیده است.
کیوتو یک تجربه جادویی بود
او در این مورد میگوید:
من هرگز تاکنون جایی شبیه به این نبودم. بودن در این شهر شبیه به حضور در یک بُعد کاملا جدید بود. به همین خاطر همه چیز حس و حالی بیگانه داشت. از آیینها ورود به اتاق تا سنت درآوردن کفش هنگامی که به جایی وارد میشدید. همهجا بسیار ساکت و آرام بود و همه افرادی که با آنها مواجه میشدید بینهایت مؤدب بودند. طعم خوراکیها بینظیر بود.
مخلوقاتی جادویی و اساطیری
گرینت معتقد است که جریانی سرگرمکننده در شهر کیوتو جاری است. تماشای چیزهایی مثل گیشاها حین نواختن آلات موسیقی، بسیار شگفتانگیز و خیالانگیز بوده است، چیزی که پیش از این هرگز ندیده بود. او همچنین موفق به تماشای یک نمایش شگفتانگیز با قدمتی هزار ساله شده که این هم برایش خاطرهانگیز بوده است.
بیگانهترین چشم اندازها
«پارک ملی جاشوا تری» (Joshua Tree National Park) پارکی طبیعی در کالیفرنیا است که بسیار زیبا و تماشایی بوده و روپرت گرینت را مجذوب خود کرده است. او میگوید که حین حضور در آنجا گویی در سیاره دیگری حضور داشته است.
شباهت هالیوود به خانه
او هر زمانی که به لسآنجلس سفر میکند، همیشه در هتل «ارمیتاژ» (Petit Ermitage) اقامت میکند. آنها یک فضای عالی روی پشت بام دارند، همچنین هر بعدازظهر چهارشنبه فال تاروت میگیرند و روپرت همیشه برای صبحانه تخممرغ سبز و بیکن سفارش میدهد.
لندن شهر موردعلاقه
این شاید کمی عجیب باشد. گرینت از «هرتفوردشیر» (Hertfordshire) میآید و تنها برای مدت کوتاهی در لندن زندگی کرده است. با این حال او این شهر را دوست دارد و معتقد است لندن دارای تاریخچهای بسیار غنی است که توجه او را به خود جلب کرده است.
مقصد بعدی برای گشتوگذار
بعد از بازدید از ژاپن و سنگاپور، او اکنون علاقهمند است که اوقات بیشتری را در آسیا سپری کرده و به دیگر کشورهای این قاره همچون تایلند و ویتنام نیز سفر کند.
این هم خلاصهای از تجربههای گشتوگذار به سبک روپرت گرینت. امیدوارم مطالعه آن برای شما هم سرگرمکننده بوده باشد.
دیدگاه