تاریخ سفر: از قدم زدن روی ماه تا گشودن پنجرههای دهکده جهانی
سفر به فراسوی کره خاکی و آیندهی سفر و گردشگری را در آخرین قسمت از مقالات تاریخ سفر بررسی میکنیم.
در قسمت قبلی مقاله، با کاشفانی آشنا شدیم که مرزهای سفر دریایی و زمینی را در نوردیدند و به قطبهای زمین پا گذاشتند. علاوه بر سفر به قطب، عدهای از ماجراجویان این دوران، صعود به بلندترین قلههای دنیا را به نام خود ثبت کردند. اولین کسی که به اورست، بلندترین قلهی دنیا صعود کرد، ادموند هیلاری بود. در این قسمت از مقاله با صعودکنندگان به مرتفعترین قلهی دنیا و ماجراجویانی که به عمیقترین نقاط اقیانوس رسیدند، آشنا میشویم. سپس سفر به فراتر از کرهی خاکی را بررسی میکنیم.
سفر بر فراز دنیا، صعود از بلندترین قلهها
شرایط آب و هوایی بر فراز قلهی اورست، بلندترین قلهی دنیا، شبیه آب و هوای یک سیارهی بیگانه است؛ بادهایی با سرعت ۲۰۰ مایل بر ساعت، سرمای شدید و طاقتفرسا، کمبود اکسیژن.
در سال ۱۹۵۳، ادموند هیلاری بههمراه یک شرپای نپالی به نام تنزینگ نورگای (Tenzing Norgay) برای اولین بار به این قله صعود کرد. برخلاف بسیاری از کاشفانی که در طول تاریخ سفر با آنها آشنا شدیم، ادموند هیلاری بهدنبال مسیرهای تجاری، مقاصد زیارتی، جای جدیدی برای زندگی، شهرت، علم یا فتح یک منطقه نبود. او همان طور که خودش عنوان کرده است، به اورست صعود کرد چون اورست آنجا بود و باید از آن بالا میرفت.
کاری که ادموند هیلاری با موفقیت به اتمام رساند، کاری فوقالعاده بود. با وجود اینکه هیچ تضمینی برای موفقیت او وجود نداشت، ادموند هیلاری این کار را با موفقیت به اتمام رساند، تلاشی که هیچ کس، در بزرگی و سختی آن شک ندارد. گرچه هیلاری در زمان خود از تجهیزات کامل و مناسب برای کوهنوردی استفاده کرد اما وسایل و امکانات او نسبت به امکانات این دوره، بسیار محدود بود. حتی امروزه بهازای هر ده نفری که به قلهی اورست صعود میکنند، یک نفر جان خود را از دست میدهد.
آنچه که باعث میشود صعود به این قله سخت و خطرناک باشد، شرایط خود قله نیست. چون این قله از نظر فنی برای کوهنوردان حرفهای نسبتا سرراست و راحت است. شرایط جوی که قله در آن واقع است، صعود را برای کوهنوردان سخت میکند.
بخشی از کوه که ارتفاع بیش از ۸ هزار متر دارد، با عنوان «منطقهی مرگ» شناخته میشود. این نامگذاری به خاطر آب و هوای بسیار طاقت فرسا و کمبود اکسیژن است. این شرایط برای بدن انسان بسیار ناتوانکننده و آسیب زننده است. همین شرایط باعث میشود که طی کردن یک و نیم کیلومتر مانده به قله، حتی برای کوهنوردان باتجربه و با شرایط بدنی عالی، بیش از ۱۲ ساعت طول بکشد. یکی از مناظر ترسناک و وهمانگیزی که در منطقهی مرگ زیاد به چشم میخورد، اجساد یخزدهی کوهنوردانی است که در راه صعود به قله، جان خود را از دست دادهاند.
سفر به اعماق اقیانوس
عمیقترین اقیانوس سیارهی ما، اقیانوس آرام است. عمیقترین نقطهی این اقیانوس هم منطقهای به نام درازگودال ماریانا (Mariana Trench) است. درازگودال ماریانا ژرفترین درازگودال اقیانوسهای جهان و ژرفترین مکان پوستهی کره زمین است. محل آن کف بخش شمال غربی اقیانوس آرام، در شرق و جنوب جزایر ماریانا است. حداکثر عمق آن از سطح دریا ۱۰۹۹۴ متر است.
اولین افرادی که توانستند به عمیقترین نقطهی اقیانوس برسند و تمام عمق بیش از ۱۰ هزار متری آن را طی کردند، ستوان دان والش (Don Walsh) و مهندس ژاک پیکارد (Jacques Piccard) بودند. آنها در ۲۳ ژانویهی ۱۹۶۰ به این موفقیت دست یافتند. پیکارد، مهندس و اقیانوسشناس سوئیسی و دان والش، ستوان نیروی دریایی آمریکا بود.
ستوان دان والش و مهندس ژاک پیکارد در شناور Trieste
توصیف شجاعت این دو نفر، کار هر کسی نیست. عمیقترین نقطه از عمیقترین اقیانوس دنیا، یکی از نامهربانترین نقاط کرهی زمین با بشر است. وزن آبی که در این عمق بر موجودات تحمیل میشود بهراحتی قابل تصور نیست. هر اینچ مربع ۸ تن فشار دارد. اگر شناور زیردریایی آنها که Trieste نام داشت، نمیتوانست در برابر چنین فشاری تاب بیاورد، نتیجهی این عملیات، بسیار فاجعهآمیز بود.
البته این سفر با مشکلاتی هم همراه بود و بهراحتی صورت نپذیرفت. در بین راه، یکی از شیشههای بیرونی یکی از پنجرهها شکست و باعث تکانهای شدیدی شد. این اتفاق به این معنا بود که از آن حادثه به بعد، بین سرنشینان زیردریایی و مرگ در عمیقترین گودال اقیانوس، فقط یک شیشه فاصله بود. سرنشینان، بدون اطلاع از این آسیبی که به زیردریایی رسیده بود، به مسیر خود ادامه دادند.
حدود ۵ ساعت بعد از شروع سفر، پیکارد و دان والش، به اولین لایههای گل و لای که سطح گودال را پوشانده بود رسیدند. در همین زمان آنها متوجه شکستگی شیشهی بیرونی یکی از پنجرهها شدند. آنها بیست دقیقه را انتهای گودال گذراندند، قبل از اینکه دوباره به طرف سطح آب حرکت کنند. پیش از این دستیابی بزرگ، هیچ وسیلهای حتی بدون سرنشین به کف گودال ماریانا نرسیده بود.
گشت و گذاری در کیهان، سفر به فراسوی کرهی خاکی
وقتی به جهان پیرامون خود و فراسوی این کرهی خاکی فکر میکنیم، وقتی شبها به آسمان پرستاره نگاه میکنیم و غرق عظمت و زیبایی آن میشویم، ذهن ما در تقلای درک شکوه جهان هستی، دست و پا میزند. تلاشی که همواره بینتیجه میماند و ما را در بهت و حیرت فرو میبرد.
همه آنچه که در این سیاره تاکنون دیدهایم و شناختهایم در برابر عظمت دنیای پیرامون ما و جهانی که این سیارهی کوچک را فرا گرفته، بسیار محدود و ناچیز است. به همین دلیل است که ذهن ما توانایی درک فراتر از آن را ندارد. زندگی پیرامون ما محدود است. هرچه که در اطراف خود میبینیم، چه جانداران و چه پدیدههای بیجان، همگی محدود هستند. حتی کوهستانهای سربهفلک کشیده که چون موج دریا، بالا و پایین میروند.
زمین محدود است؛ یک روز به وجود آمده و روزی میرسد که دیگر وجود نخواهد داشت.
تیلهی آبی (Blue Marble)، مشهورترین عکس از کرهی زمین که در ۱۶ آذر ۱۳۵۱ (۷ دسامبر ۱۹۷۲) توسط فضانوردان ماموریت آپولو ۱۷ از فاصله ۴۵ هزار کیلومتری زمین و در مسیر کرهی ماه ثبت شده است
همان طور که زمین، محدود است، همه سفرهایی که در زمین صورت میگیرد دارای محدودیت هستند. شکل کروی سیاره، آن را از هر جهت محدود میکند. از هر طرفی که حرکت کنید، هر چقدر دورتر که سفر کنید، در نهایت به نقطهی اول مسیر خود باز خواهید گشت.
البته همین دنیای کوچک ما که چون نقطهای در کهکشان است، برای ما بسیار بزرگ و نامحدود به نظر میرسد. سفر کردن به گوشه و کنار این تودهی سنگی، که روی آن زندگی میکنیم، سالهای زیادی طول میکشد. محدودیتهای عمر و شرایط زندگی ما این امکان را نمیدهد تا بتوانیم به گوشه و کنار آن سر بزنیم و همه محدودیتهای آن را از نزدیک ببینیم. اما این، تنها، شروع تاریخ سفر است.
عصر بعدی کاوش، یعنی عصری که از مدتها قبل آغاز شده، در فضای پیرامون سیارهی ما صورت خواهد گرفت و این عصر درست مثل خود فضا، نامحدود و پایانناپذیر است.
در دهههای اخیر، قدمهای ابتدایی و آزمایشی برای سفر به فضا برداشته شده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید این قدمهای ابتدایی درست مثل ساخت هواپیما، با اهداف مخرب ناشی از جنگ، آغاز شده است. از نظر عملکرد، جنگ جهانی دوم و از نظر ایدئولوژیک، جنگ سرد، عاملی انگیزهبخش برای سفر به فضا بوده است.
در سال ۱۹۴۲، در بحبوحهی جنگ جهانی دوم، آلمان، پرتاب آزمایشی اولین موشک بالیستیک دنیا را با موفقیت پشت سر گذاشت. این موشک، وی ۲ (V-2) نام داشت و علاوه بر قدرت تخریب بالا و ویرانگری، اولین نمونه موشک بالیستیک بود که توسط بشر ساخته شد. موشکهای بالیستیک به موشکهای دوربردی گفته میشود که از جو زمین خارج شده و بقیه مسیر را بدون سوخت و بر اساس قوانین بالیستیکی طی میکنند تا دوباره به جو زمین برگشته و بر سر هدف خود فرود آیند. به این ترتیب وی-۲ اولین شیء ساخته شده به دست انسان بود که از جو زمین خارج میشد.
پرتاب موشک وی ۲
پیشگامان سفر به فضا
ورنر فون براون (Wernher von Braun)
یکی از معماران کلیدی تاثیرگذار در فناوری ساخت موشک وی ۲، فردی به نام ورنر فون براون بود. او در راس برنامهی توسعهی موشکی حزب نازی قرار داشت. پس از جنگ جهانی دوم و بعد از شکست آلمان در سال ۱۹۴۵، آمریکاییها صاحب تعداد زیادی موشک وی-۲ شده بودند که غنیمت جنگی متفقین از کارخانهها و زرادخانههای آلمانی بود. آنها این موشکها را همراه با فون براون و تعدادی از همکارانش پنهانی به آمریکا منتقل کردند و در سال ۱۹۴۶ و پس از اتمام جنگ جهانی دوم، فون براون تبدیل به یک دانشمند موشکی آمریکایی شد و در زمینهی ساخت موشکهای بالیستیک قارهپیما کار کرد. با بنیانگذاری ناسا، فون براون به ناسا رفت و نقش اصلی در تعیین اهداف فضایی آمریکا و موفقیت پروژههای فضایی این کشور داشت.
این دانشمند مجرب و کارآزموده، رهبری گروهی را بر عهده گرفت که ساترن پنج (Saturn V) را توسعه دادند. ساترن ۵ برای بردن فضاپیماهای آپولو به ماه طراحی و ساخته شد. ورنر فون براون مهندس ارشد و سرپرست تیم طراحی خانواده موشکهای فضایی ساترن (از ساترن ۱ تا ساترن ۵) بوده است. این موشک، زمینهساز قدم گذاشتن انسان بر ماه بود.
سرگئی پاولوویچ کارالیوف (Sergei Pavlovich Korolev)
سرگئی پاولوویچ کارالیوف، همتای روسی ورنر فون براون بود. او برنامهی فضایی شوروی را رهبری میکرد و بهعنوان یکی از پیشگامان کیهاننوردی و پدر برنامهی فضایی شوروی شناخته میشود. او ذهنی روشن و استعدادی فوقالعاده داشت. همین استعداد بینظیر او، موفقیتهای فراوانی را در زمینهی فضانوردی برای شوروی بهدنبال آورده بود. او را با نام «طراح ارشد» میشناختند.
نقش محوری و هویت اصلی او تا زمان مرگش پنهان نگه داشته شد. چراکه شوروی میترسید آمریکا در صدد قتل او برآید. تا جایی که در سال ۱۹۶۶، از دنیا رفت.
نمایی از داخل موشک وی ۲
حتی در دورهای که فناوری با سرعتی معادل سرعت نور، در حال پیشرفت و گسترش است، ایدهی کنار زدن ابرهای غبار روی ماه و قدم زدن بر سطح آن، محتمل به نظر نمیرسد. شاید به این دلیل است که تقریبا نیمقرن از آخرین فرود بر سطح ماه گذشته است.
البته شش بار این اتفاق افتاده ولی ما در مورد یکی از آنها شنیدهایم. یا شاید به این دلیل است که این کار، یک موفقیت فوقالعاده برای بشر در طول تاریخ بود.
همان طور که بدون شک همه شما میدانید، نیل آرمسترانگ، اولین انسانی بود که بر سطح ماه قدم گذاشت. او در این لحظهی تاریخی، جملهی معروف زیر را بیان کرد:
این گامی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است.
لایکا، اولین حیوانی که به فضا رفت
در سال ۱۹۵۷، شوروی، ماهوارهی فضایی اسپوتنیک ۱ را به فضا فرستاد. اسپوتنیک اولین ماهوارهای بود که دور مدار زمین دور زد. در همان سال، شوروی اولین حیوان را با فضاپیمای اسپوتنیک ۲ به فضا فرستاد، سگی به نام لایکا.
در سال ۱۹۵۹، شوروی، فضاپیمای لونا ۲ را به فضا فرستاد. لونا ۲ اولین شیء ساخت بشر است که به سطح ماه رسید. در سال ۱۹۶۱، شوروی به موفقیتی بزرگ در زمینهی پرواز انسان به فضا دست یافت. یوری گاگارین، در روز ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ میلادی توسط فضاپیمای وستوک-۱ به فضا رفت و بهمدت ۱۰۸ دقیقه مدار زمین را یک دور بهطور کامل طی کرد و صحیح و سالم به زمین برگشت. عصر سفرهای فضایی انسان با این پرواز آغاز شد. در سال ۱۹۶۳، والنتینا ترشکوا (Valentina Tereshkova) با فضاپیمای وستوک -۶ به فضا رفت و عنوان اولین زن فضانورد دنیا را کسب کرد.
یوری گاگارین
والنتینا ترشکوا
در سال ۱۹۶۵، الکسی لئونوف (Alexey Leonov) در مأموریت واسخود-۲ نخستین راهپیمایی فضایی را انجام داد.
بعد از اینکه آمریکا بشر را به ماه فرستاد، رقابت فضایی سازمان فضایی فدرال روسیه از سوی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ناسا از آمریکا به سرعت کنار گذاشته شد و پیشرفتهای اکتشافی اخیر در زمینهی سفر به فضا از طریق رباتها صورت گرفت.
کاوشگرهای فضایی
در حال حاضر که این مطلب را میخوانید، کاوشگرهای فضایی زیادی در سراسر فضا سفر میکنند اما دورترین آنها، کاوشگر وویجر ۱ (Voyager 1) ناسا است.
راهپیمایی فضایی
اولین کاوشگر وویجر توسط آمریکا در سال ۱۹۷۷ به فضا پرتاب شد. وویجر ۱ همچنان به شبکه فضای دوردست ارتباط دارد. این فضاپیما با فاصله ۱۳۳ واحد فضایی (معادل ۱۹/۹ بیلیون کیلومتر) در پاییز سال ۲۰۱۵ میلادی، دورترین فضاپیما از زمین و تنها فضاپیمایی است که به فضای بین ستارهای راه یافته است. وویجر در سال ۱۹۹۰ از زمین عکس گرفت، در این عکس، زمین یک نقطه آبی کمرنگ بود. به گفتهی دانشمندان، این کاوشگر احتمالا دیگر زمین را نمیبیند، اما همچنان با امواج رادیویی با زمین در تماس است. دانشمندان انتظار دارند این تماس تا سال ۲۰۲۳ ادامه یابد.
برنامهریزی و آمادهسازی وویجر ۱
وویجر، بعد از ۴۰ هزار سال سفر در فضای میان ستارهای، به اولین ستاره یعنی Gliese 445 نزدیک میشود، قبل از اینکه سفر حماسی خود را در کهکشان راه شیری با سرعت حدود ۱۷ کیلومتر بر ثانیه ادامه دهد.
نقطهی آبی کمرنگ، عکسی از زمین است که توسط وویجر ۱ از فاصلهی ۳/۷ میلیارد مایلی گرفته شده است. این کار به درخواست کارل سیگن (Carl Sagan) صورت گرفت. او در مورد این تصویر شگفتانگیز چنین میگوید:
دوباره به آن نقطه نگاه کن. همین جا است. این نقطه، خانهی ما است. آن نقطه ماییم. هر که را که دوست داری، هر که را که میشناسی، هر آن که تابهحال نامش را شنیدهای، هر انسانی که تاکنون وجود داشته است، روی همین نقطه زندگی خود را سپری کردهاند. مجموع تمامی خوشیها و رنجهای ما، هزاران مذهب، ایدئولوژی و دکترین اقتصادی، هر شکارچی و کاوشگری، هر قهرمان و بزدلی، هر خالق و نابودکنندهی تمدن، هر شاه و رعیت، هر زوج جوان عاشق، هر مادر و پدر، هر کودک امیدوار، هر مخترع و کاشف، هر معلم اخلاق، هر سیاستمدار فاسد، هر فوق ستاره و هر رهبر عالیقدر، هر قدیس و هر گنهکاری که تاریخ، به خود دیده است؛ روی این نقطه زندگی کردهاند، روی ذرهای معلق در یک شعاع نور.
کمی نزدیکتر به زمین یعنی در فاصلهی ۳۵۰ میلیون مایلی، مریخنورد کنجکاوی (Curiosity)، سرسختانه به کاوش در سایرهی سرخ مشغول است. مأموریت این کاوشگر یافتن اثر یا آثار حیات در مریخ از طریق تحلیل شیمیایی مواد موجود در خاک و سنگهای مریخ است.
سلفی مریخنورد کنجکاوی
اخیرا سازمان فضایی اروپا (ESA) ماموریت رزتا (Rosetta) را با موفقیت انجام داده است. رزتا یک کاوشگر فضایی رباتیک است که برای مطالعهی دقیق دنبالهدار ۶۷ پی/چوریوموف-گراسیمنکو ساخته و راهاندازی شد. این کاوشگر روباتیک، ماموریت خود را در دوم ماه مارس ۲۰۰۴ آغاز کرد و با راکت آریان ۵ از گویان فرانسه به اطراف مدار سیاره مشتری پرتاب شد؛ در ۶ اوت ۲۰۱۴ بعد از ده سال و پنج ماه و چهار روز پس از پرتاب، سرانجام به مقصد نهایی خود (در آنسوی مدار مشتری) رسید. این نخستین بار در تاریخ بشر است که یک فضاپیما وارد مدار یک دنبالهدار میشود. مأموریت روزتا اطلاعات زیادی را در مورد منشأ منظومه شمسی در اختیار دانشمندان قرار داد.
این ماموریت را از روی سنگ رزتا (Rosetta Stone) نامگذاری کردهاند. سنگ رزتا، کتیبهای از دوران مصر باستان و یکی از مهمترین کشفیات دنیای باستانشناسی است. با کمک این کتیبه، بشر توانست هیروگلیفهای مصری را درک کند و اطلاعات زیادی در مورد گذشته به دست آورد. همان طور که ماموریت رزتا در شناخت منشا منظومهی شمسی بسیار تاثیرگذار بود.
تابهحال، سفر در فضا فقط برای فضانوردان آموزشدیده، امکانپذیر بوده است. در دهههای آتی، روزبهروز افراد بیشتری فرصت سفر به خارج از جو زمین را پیدا میکنند؛ درست مثل سایر سفرهای جدید، مثل کشتی و هواپیما، در ابتدا افراد ثروتمند و بعدها شاید برای همه انسانها چنین سفری قابل انجام باشد.
یکی از شرکتهایی که در این زمینه تلاش میکند، ویرجین گلکتیک (Virgin Galactic) است؛ یک شرکت بریتانیایی و یکی از شرکتهای پیشتاز در صنایع گردشگری فضایی.
آیندهی سفر، گشودن دریچهای رو به دهکدهی جهانی
اگر در حال خواندن این مقاله هستید، یعنی یک صفحه نمایش و یک ارتباط اینترنتی در اختیار دارید. صفحهی نمایشهایی که در اختیار دارید، که احتمالا بیشتر از یکی است، پنجرهای رو به دنیای اطراف ما است و احتمالا شما زمان زیادی از دوران زندگی خود را با نگاه کردن به این صفحه میگذرانید. همان طور که میبینید، این فناوری روزبهروز بهتر و پیشرفتهتر میشود. گرچه گسترش خطوط ریلی و ساخت هواپیما، سفر و آیندهی بشر را تغییر دادهاند اما هیچ چیز بهاندازهی اینترنت نتوانسته انسانها را از سراسر دنیا، اینچنین به هم نزدیک کند. امروزه با وجود ارتباط اینترنتی، دنیا در دسترستر و نزدیکتر به نظر میرسد.
گرچه این صفحهی نمایش، دریچهای رو به دنیای بیرون، در مقابل چشمان ما گشوده است، اما فقط اشارهای کوچک است به آنچه که پیرامون ما وجود دارد. برای لمس دنیای واقعی هنوز باید بار سفر بست و مسیر را پیمود. اینترنت و تکنولوژی باید در جهت بهبود تجربیات ما مورد استفاده قرار بگیرد، نه اینکه جایگزین سفر و کسب تجربیات جدید شود.
تا اینجا راه زیادی را پیمودهایم و فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشتهایم. اشتیاق بشر برای کشف سرزمینهای جدید، برای درنوردیدن مرزهای تازه، برای خو گرفتن با محیطهای جدید و برای پاسخگویی به حس کنجکاوی فوقالعاده، هنوز در وجود انسان زبانه میکشد. همان اشتیاقی که نیاکان ما را میلیونها سال پیش از بالای درختان به زمین جنگل کشاند و راهی سفرهای طولانی کرد.
اشتیاقی که تنها یک راه برای به بار نشستن دارد؛ و آن راه، چیزی نیست جز سفر.
دیدگاه