کشف گنجینه هزار میلیارد دلاری معبد پادماناب هاسو آمی؛ هند
«معبد پادماناب هاسو آمی»، از اسرارآمیزترین معابد هندوستان است. اکنون کشف گنجینهی هزار میلیارد دلاری معبد، شهرت آن را دو چندان کرده است. در ادامه همراه کجارو باشید.
هند، سرزمینی است با تمدنی کهن، رسومی خاص و در بسیاری مواقع عجب و غریب، مردمی با عقاید و آیینهای متعدد که در کنار جاذبههای شگفتانگیز طبیعی و آثار جالب و بعضا اسرارآمیز تاریخی، در بین گردشگران و مسافران سراسر جهان، محبوبیتی شگرف را به دست آورده است.
محبوبیتی که امروزه آن را به یکی از پرترددترین کشورهای جهان برای گردشگری تبدیل ساخته است. در این سرزمین هفتاد رنگ، دیدنیهای مبهوتکنندهای نیز وجود دارد که از بین آنها میتوان به معبد «پادماناب هاسو آمی»، اشاره کرد.
مقالههای مرتبط
این مبعد مشهور، سالهای طولانی وقف «خدای ویشنو» (Lord Vishnu: دومین خدا از خدایان سهگانه هندوکه نوعی نفوذگر و حافظتگر خداوند است)، در «تریاندروم» (تیرووانانتاپورام)، مرکز ایالت «کرالا» در کشور هندوستان بوده است. ایزدی که کشور هندوستان را برای سالهای طولانی مسحور و مجذوب خود کرده است. در سالهای گذشته، پادشاهان و خاندان پادشاهی هندوستان، طلاها و جواهرات بسیاری را به این معبد اهدا کرده است. گاهی اوقات هر شاهزادهای که از نوجوانی به سن بلوغ میرسید، معادل وزن خود، طلا و جواهرات پیشکشی خود را به این معبد اهدا میکرد. درحال حاضر، شایعههایی وجود دارد که از حضور این گنجینهها در داخل غرفههای مخفی و پنهانی که زیر معبد وجود دارد، خبر میدهد. هیچ کس به درستی نمیداند که این معبد اسرارآمیز در چه سالی ساخته شده است و قدمت آن به چه قرنی بازمیگردد. برخی از محققان اظهار کردهاند که معبد در بیش از ۵ هزار سال پیش ساخته شده است. جالب است بدانید که حتی این معبد به دلیل ثرت بسیار زیاد و غیرقابل تصورش در بین مردم ۲۵۰۰ سال پیش نیز مشهور بوده است.
در چند متون هندو نیز که در دورانی بین ۵۰۰ تا ۳۰۰ سال پیش از میلاد، ثبت شده است، مطالبی در مورد معبد پادمانبهاسو آمی، نوشته شده که در آن متون، از معبد به نام «معبد طلایی»، یاد شده است. ادب و هنر تامیل باستان و نیز اشعار آن به معبد و حتی شهر آن نیز اشاره کرده است. معبد و شهری که دیوارها و جدارهای آنها از طلای ناب و خالص است.
گفته میشود که این گنجینهها در بیش از هزاران سال بواسطهی اهدای جواهرات و طلاها توسط سلسلههای مختلف هندوستان و نیز حاکمان و بازرگانان بینالنهرین، اورشلیم، یونان، رم و فراتر از این سرزمینها، اندوخته شده است. همچنین به نظر میرسد که در زمان حمله و تاخت و تاز بیگانگان و دشمنان، معابد کوچکتر که در کارلا و مناطق غربی منطقهی جنوبی هند قرار داشته است، ثروت خود را برای محافظت از دست تجاوزگران به معبد پادماناب هاسو آمی، سپرده و در آن ذخیره میکردند. برای مدت زمان طولانی، معبد و داراییهای آن توسط یکی از خانوادههای سلطنتی هندی که بسیار معتمد و بانفوذ بود، کنترل و محافظت میشد. تا اینکه در سال ۲۰۱۱ میلادی، دیوان عالی کشور هندوستان، این خانوادهی سلطنتی را مجبور کرد تا درب اتاقهای مخفی را بگشاید و ثروت پنهانی معبد را نشان دهد. از شش طاق، پنج طاق آن باز شد. دیوان عالی از آنچه که میدید، کاملا متحیر شد.
در میان اشیا گرانقیمت و ارزشمندی که کشف شد، ۸۰۰ کیلوگرم سکههای طلا، یک زنجیر طلا به طول تقریبی ۵ متر و ۵۰ سانتیمتر و ساخته شده از طلای خالص، زنجیری از طلا به وزن ۵۰۰ کیلوگرم، بیش از ۲ هزار زیورآلات طلا، یک تخت از طلای خالص، چندین بت طلایی، صدها الماس باشکوه و سنگهای قیمتی، چندین کیسه پر از مصنوعات طلایی، گردنبند، نیمتاج (سربند یا پیشانیبند پادشاهان)، یاقوتهای سرخ، یاقوتهای کبود، زمردهای سبز، سنگهای قیمتی و وسایلی ساخته شده از دیگر فلزات ارزشمند و گرانقیمت، وجود داشت. کارشناسان ارزش گنجی را که در معبد یافت شد، بیش از ۲۰ میلیارد دلار تخمین زدهاند.
البته این در حالی است که ارزش تاریخی این اشیا محاسبه نشده است، و اگر بخواهیم از لحاظ تاریخی و قدمت نیز آنها را بررسی کنیم، احتمالا بهای آنها بیش از ده برابر خواهد شد. این تشریحی که توسط «New Yorker»، از اشیا گنجینهی معبد ارائه شده است، بیشتر شبیه به متنی از فیلم «ایندیانا جونز» میماند.
درهای طاقهای A و B، کلیدهای متعددی داشت که آنها به «وارما» (Varma) و رئیس اجرایی معبد «وی کی هری کومار» (V. K. Harikumar)، سپرده شده بود. افراد ناظر از این کلیدها برای باز کردن درب فلزی طاق B استفاده کرده و در پشت این درب، با درب چوبی مستحکمی برخورد کردند. پس از باز کردن این درب چوبی، با درب سومی از آهن که قفل شده بود، روبهرو شدند. تلاش آنها برای گشودن درب آهنی بینتیجه ماند. سرانجام تصمیم گرفتند که به سراغ درب A رفته تا آن را باز کنند. در هنگام باز کردن درب A، مجددا با دو درب که یکی از چوب و دیگری از آهن بود، مواجه شدند. حاضران هر دو درب را گشودند و وارد اتاقی کوچک شدند. در کف اتاق تخته سنگی مستطیل شکل که شبیه به یک سنگ قبر واژگون شده بود، قرار داشت.
پنج مرتبه و بیش از ۳۰ دقیقه طول کشید تا حاضران توانستند تخته سنگ را حرکت دهند. با جابهجا کردن تخته سنگ، یک سرازیری باریک و تاریک کشف شد. این راه باریک به اندازهی عبور یک جوان بالغ ساخته شده بود به گونهای که به راحتی بتواند سراسر آن گام بردارد و بدون سختی حرکت کند. پیش از ورود ناظران به داخل این گذرگاه مخفی، یک تیم از آتشنشانان با تجهیزاتی ویژه مانند کپسول اکسیژن، وارد آن شدند. درست در پایین پلههای این گذرگاه، یک سردابه و طاق دیگری مشاهده شد.
یکی از شاهدان ماجرا اولین نگاه اجمالی و سریعی را که به گنجینه داشته، بیان کرده است. او اینگونه شرح میدهد:
هنگامی که آنها سنگ گرانیت را برداشتند، آن کاملا تاریک بود؛ به جز مقداری کمی نور که از طریق درهایی که در پشت سر ما بود، میآمد. همانطور که به سردابه و طاق تاریک نگاه میکردم، آنچه دیدم، همانند ستارههایی بود در آسمان تاریک شب؛ زمانی که ماه در آسمان نیست. الماس و سنگهای قیمتی درخشان بودند و نور کمی را منعکس میکردند. بخش عمدهای از گنجینه، در اصل درون جعبههایی چوبی ذخیره شده بود، اما با گذشت زمان، جعبههای شکسته و به گرد و غبار تبدیل شده بودند. بنابراین سنگهای قیمتی و طلاها، همانند گرد و غبار بر کف زمین جمع شده بودند و این شگفتانگیز بود.
دیدگاه