گردشگری وحشت: خانه تسخیر شده سالی

برای بسیاری از مردم، اتفاقات رخ داده در خانه‌های تسخیر شده، در واقع نوعی ناهنجاری علمی است که لازم است از طریق بررسی و تحقیقات علمی به آن رسیدگی شود، این در حالی است که برای بسیاری دیگر، این مسائل به عنوان مسائل ماورایی مطرح بوده و باعث به وحشت افتادن و حتی لذت آنها از ترس‌هایشان می‌شود.

اگرچه در نهایت نمی‌توان به قطعیت در مورد بعد ماورایی و اثیری این مکان‌ها نظر داد، اما هیچ شکی در این مورد وجود ندارد که ریشه‌ی ترس و وحشت مردم و پا گرفتن چنین داستان‌هایی در میان عموم، به حوادث اغلب ترسناکی بازمی‌گردد که روزی به واقع در آنها رخ داده‌اند. در بخش دیگری از گردشگری وحشت با ما و کجارو همراه باشید.

در میان خانه‌های نامی و برجسته‌ای که در گوشه و کنار جهان با عنوان تسخیر شده معرفی شده‌اند، «خانه سالی» (Sallie House) جایگاهی خاص دارد. بسیاری از مردم این منطقه باور دارند که این خانه منزلگاه ارواح شیطانی است و گروهی دیگر نیز این ساکنان اثیری این عمارت را ارواح گمشده‌ای معرفی می‌کنند که در جستجوی دستی برای کمک کردن هستند.

این خانه را به عنوان یکی از تسخیر شده ترین خانه‌های ایالت کانزاس و چه بسا کل کشور آمریکا معرفی می‌کنند. خانه‌ای ترسناک که در اواسط دهه‌ی ۱۸۰۰ و در منطقه‌ی رو به رشد «آچیسون» (Atchison) ساخته شد. در طول این سال‌ها خانواده‌های بسیاری در این عمارت زندگی کردند، از جمله خانواده‌ی دختر کوچک ۶ ساله‌ای به نام سالی که در همین خانه و در جریان یک عمل جراحی آپاندیس نه چندان حساب شده، جان باخت.

بیایید اندکی بیشتر با سرگذشت این خانه معروف آشنا شویم. واقعیت این است که تا مدت‌ها بعد از حادثه تلخ کشته شدن این دخترک معصوم، فضای آرامی بر این خانه و ساکنانش مستولی بود. اما در میانه دهه‌ی ۱۹۹۰ اوضاع رفته رفته تغییر کرد و داستان سالی برای نخستین بار، هم توجه افراد محلی و هم عموم مردم را به خود جلب کرد و این زمانی بود دو مالک خانه، «تونی و دبرا پیکمن» (Tony & Debra Pickman) در آن سکنی داشتند. اما رفته رفته آنها نیز متوجه اتفاقات عجیبی شدند که گاهی در خانه رخ می‌دادند، از جمله حملات توأم با خشونت به تونی، صداهای غیرقابل توضیح و پیدا شدن آثار انگشت مرموز روی شمع‌های روشن.

بعد از بررسی‌های مفصلی که پیرامون این مسئله توسط «گروه امور ماورالطبیعه» کانزاس انجام گرفت، مشخص شد که روح سالی خردسال تنها روح ساکن این خانه نیست و زنی میانه سال نیز در این خانه رفت و آمد داشته و در واقع حضور اوست که پشت بسیاری از حملات ترسناک انجام شده قرار دارد.

بعد از مشخص شدن این مسئله داستان‌های عجیبی در مورد هویت این زن بر سر زبان‌ها افتاد. به عنوان مثال در یکی از قسمت‌های شوی تلویزیونی موسوم به «تسخیر» (A Haunting) سازندگان توجه خود را متوجه خانه سالی کرده و در مورد هویت دو روح ساکن این خانه نظریاتی را مطرح کردند.

در این برنامه گفته شد که مالک اصلی خانه در گذشته دکتری بوده است که ظاهرا با خدمتکار خانه ارتباط داشته و تولد سالی نتیجه‌ی این ارتباط بوده است. اما وقتی دخترک بیمار شده و نیازمند عمل جراحی و اعزام به بیمارستان می‌شود، دکتر برای پرهیز از جلب توجه عموم از این امر صرف‌نظر کرده و سالی کوچولو به جای بیمارستان در منزل عمل می‌شود که نتیجه‌ای ناخوشایند به بار آورده و به مرگ دخترک می‌انجامد.

مادر خشمگین که از مرگ فرزند خود عمیقا آزرده خاطر شده بود، به دکتر حمله کرده و او را مسئول مرگ فرزندش معرفی می‌کند. دکتر این خانه و این منطقه را ترک کرده و این زن و کودکش را در این خانه رها می‌کند تا اینکه در نهایت این مادر و فرزند در نقش ارواح به سراغ ساکنان بعدی خانه آمده و به طرق مختلف با آنها در ارتباط قرار می‌گیرند.

اگرچه گروهی دیگر سالی را روحی کوچک و بازیگوش می‌دانند که بیشتر مایل است با کودکان ساکن خانه که اغلب مدت کوتاهی را در این منزل تسخیرشده زندگی می‌کنند بازی کند، اما در مقابل مادر خشمگینش از هیچ تلاشی برای آزار رساندن به بقیه و نشان دادن آزردگی و عصبانیت خود فروگذار نکرده و به اصطلاح شمشیر را برای ساکنان بعدی خانه از رو بسته است.

از سوی دیگر روح عصبانی این خانه خشم خود را بیشتر معطوف ساکنان مرد کرده است و از این رو گفته می‌شود ممکن است دکتر بعد از مرگ سالی و مشاهده‌ی واکنش‌های عجیب و دردسر ساز مادر دل شکسته، زن بیچاره را کشته و او و فرزندش را در زیرزمین خانه دفن کرده است.

اما در نهایت واقعیت این است که هیچ خانواده‌ای مدت طولانی در این خانه دوام نیاورده و خیلی زود از این خانه‌ی پر هول و هراس اسباب‌کشی می‌کنند و در نتیجه روح سالی کوچولو هرگز یک دوست همیشگی برای خود پیدا نکرده است.

یکی از بازدیدکنندگان این خانه که در زمان اقامت دوستش در این منزل سری به آن زده است می‌گوید که پرده‌های اتاق خوابش ناگهان بدون هیچ دلیلی، شعله‌ور شده‌اند. او در ادامه اضافه می‌کند که اگرچه از لحاظ فیزیکی حادثه‌ی بدی برای آنها رخ نداد، اما عکس‌های گرفته شده در خانه بسیار عجیب از آب درآمدند؛ از جمله یکی از آنها که ظاهرا روح سالی را نیز به نمایش گذاشته است.

در کنار حملاتی که به صورت مستقیم و به گروه مشخصی از افراد می‌شود، اما بسیاری دیگر از افرادی که بازدید از این خانه رفته‌اند از حضور شومی سخن می‌گویند که گویی در میان دیوارهای آن ساکن است. در کنار حملات انجام شده، بازدیدکنندگان و شاهدان عینی از تجسم بدن‌های انسانی، پرواز اشیا، مبلمان تسخیرشده، صداهای حیوانات عجیب، صداهای انسانی و غیب و ظاهر شدن‌های مرموزی می‌دهند که به دفعات رخ داده و توجه افراد را به خود جلب کرده‌اند. 

از سوی دیگر تحقیقات ماورایی پیرامون این خانه همچنان ادامه دارد، مخصوصا  با توجه به حجم بالای صداهای الکترونیکی ضبط شده که به شکلی عجیب تولید شده و ظاهرا متعلق به مردان، زنان و کودکان ناپیدا است و نیز رایحه‌های عجیبی که در گوشه و کنار خانه به مشام می‌رسد.

در نهایت همیشه این پرسش باقی می‌ماند که آیا خانه‌ی‌ سالی واقعا تسخیر شده است یا باز هم تنها پای یک افسانه شهری پر زرق و برق برای جلب توجه عموم در میان است؟