غارهای ال کاستیلو، نقاشی هایی توسط انسانها یا نئاندرتالها؟
بر دیوارههای غار ال کاستیلو نقاشیهایی از گلهی گاوهای وحشی با تصاویری شبیه دست انسان دیده میشود. زمانسنجی رادیومتری احتمال کشیده شدن این تصاویر توسط نئاندرتالها را نشان میدهد.
هنرنمایی عجیب و مرموز بر دیوارههای غارهای ال کاستیلو در اسپانیا و بررسی رادیواکتیو تهنشینهای کلسیم بههمراه زمانسنجی رادیومتری، این موضوع را نشان میدهد که احتمال زیادی وجود دارد که غیر از انسانها، خلاقیت هنری در نئاندرتال نیز وجود داشته است. به هر حال هنر از ابتدا ابزاری برای به تصویر کشیدن احساسات در انسانها یا شاید در گونههای دیگر او نیز بوده است.
مقالههای مرتبط:
«نئاندرتال» (Neanderthals) نوعی از سردهی انسان است که در اروپا و بخشهایی از آسیای مرکزی، غرب آسیا و شمال چین (آلتای) ساکن بودند. اولین آثار از نئاندرتالهای اولیه تقریبا به ۱۳۰٫۰۰۰ تا ۲۳۰٫۰۰۰ سال پیش در اروپا برمیگردد. ۱۳۰ هزار سال پیش، مشخصههای کامل نئاندرتالها ظاهر شدند و نئاندرتالها از پنجاه هزار سال قبل، دیگر در قسمتهای آسیایی دیده نشدند، البته نسل آنها در اروپا تقریبا ۴۰ هزار سال پیش منقرض شد. با توجه به این نکته که انسان امروزی حدود ۵ هزار سال قبل از انقراض نئاندرتالها وارد اروپا شد، احتمال این قضیه نیز وجود دارد که این دو نوع انسانی تماسهایی با هم داشتهاند.
خودتان را در دوران پارینهسنگی یا همان «پالئولیتیک » (Paleolithic) تصور کنید. قطعا زندگی در آن زمان سخت بوده است. احتمالا در پناهگاههایی موقت زندگی میکردید، یا با گلهی حیوانات مهاجرت میکردید یا اینکه در زیستگاههای ثابتتری در فضای باز کمپ میزدید. به هر روشی که زندگی میکردید احتمالا در نهایت به یک غار تاریک و سرد راه پیدا میکردید و با چیزی شگفتانگیز و جادویی مواجه میشدید.
دیوارهای غارها با نقاشیهایی از گلههایی از گاوهای وحشی با نشانههایی از کف دست مشخص شدهاند.
این احتمال وجود دارد که این صحنه بارها و بارها در غارهای سراسر اروپا تکرار شده باشد. جالبتر آن است که «زمان سنجی رادیومتری» (radiometric dating) نشان میدهد که شاید خالق اصلی این تصاویر انسانها نیستند.
هیجاننمایی انتزاعی پالئولیتیک
این غار در ساحل شمالی اسپانیا به نام «ال کاستیلو» (El Castillo) شناخته شده است و یکی از ۱۱ منطقهی زیرزمینی قدیمی شبیه یکدیگر است. یک سری شابلونهای خشن کف دست در این صحنهها به چشم میخورد که در بین نقاشیهای رنگی گلههای حیوانات دیده میشوند.
ترسناکترین آن، دیواری از دایرههای قرمز رنگ است که دارای یک الگوی هندسی عجیب است که به نظر میرسد قصد رساندن مفهوم مرموزی را دارد. مفهومی که هیچوقت هدف واقعی و معنای اصلی آن را نخواهیم دانست. اما تاریخ ثبت این قارهای نقاشی شده، مدارکی را مبتنی بر اینکه خلاقیت شاید صرفا مختص انسان نباشد، به ما نشان میدهد.
برای تخمین قدمت این هنر، محققان پوسیدگی رادیواکتیو تهنشینهای کلسیم را که در طی زمان شکل گرفتند، بررسی کردند. در ال کاستیلو این تهنشینها بهمدت ۴۰,۸۰۰ سال قدمت دارند.
همچنین این سوال پیش میآید که آیا این نقاشیها به دست انسانها یا نئاندرتالها کشیده شدند؟ گرچه اولین «انسانهای خردمند» (homo sapiens) حدود ۴۰,۰۰۰سال پیش در اسپانیا دیده شدند، اما تهنشینهای کلسیم که برای مشخص کردن زمانبندی نقاشیها استفاده شدند، عمر حداقلی این آثار نقاشی را نشان میدهند و این اثر هنری میتواند خیلی قبلتر از تهنشین شدن کلسیمها خلق شده باشد.
به بیان دیگر این احتمال وجود دارد که اولین انسانهایی که وارد اسپانیا شدند، با سرزمینی پر از موزههای هنر باستانی مواجه شده باشند.
نقاشیهای موجود در یک غار، نیازمند چربی برای رنگ کردن است
بیایید تظاهر کنیم که ما همان «نخستینیان پالئولیتیک»ها (Paleolithic hominids) هستیم که این آثار را خلق کردهاند. برای رنگ کردن ابتدا باید ابزاری برای رنگآمیزی خلق کنیم و برای به وجود آوردن اولین رنگدانهها باید چربی حیوان را با کمی زغال آتش یا خاک رس سرخ مخلوط کنیم، که قطعا با گذشت زمانی طولانی پس از پیدایش اولین انسانها، آنها قادر به ابداع رنگ و نقاشی کردن شدند. گرچه اولین انسانها ۴۰,۰۰۰ سال پیش در اسپانیا دیده شدند و این نقاشیها قدمتی بیشتر از ۴۰,۸۰۰ سال دارند، به نظر میرسد که فرآیند پیدایش انسانها و اختراع رنگ توسط آنها بیشتر زمان برده است و قدمت این آثار بیشتر از قدمت اختراع رنگ و یافتن توانایی نقاشی کردن در انسانها بوده است.
با توجه به اینکه این آثار در مناطق زیرزمینی نقاشی شدهاند، به نظر میرسد که احترام زیادی برای این توانایی به نظر جادویی قایل میشدند واین صحنهها را روی دیوار ترسیم میکردند. به همین خاطر به منظور حفظ قداست این صحنهها، آنها را در مکانهایی در عمق زمین و در بین غارها ثبت میکردند. شاید هم هدفشان از ترسیم این اثرهای هنری، قداست بخشیدن به آن مکانها است. بعضی میگویند که انتخاب مکانهایی دور با دسترسی سخت جهت خلق این آثار، دال بر ویژه بودن آنها است که تنها در موقعیتهای خاص چون تشریفات مذهبی مهم به آنجا میرفتند.
از طرف دیگر شاید این نقاشیها که در مکانهایی با دسترسی سخت وجود دارند، آثار باقی مانده از نقاشیهای زیاد دیگری در جاهای مختلف است و در واقع علت باقی ماندنشان، موقعیت مکانی آنها است.
به هر حال تصمیمگیری با خودتان است. واضح است که نیاز به خلق برای طبیعت انسان ضروری و اساسی است. قبل از آن که اجداد ما نقاشی را خلق کنند، آنها خودشان را با خلق مهرههایی با استفاده از استخوانها ابراز میکردند.
قبل از آن چطور؟ کسی چه میداند. شاید آواز میخواندند. یا اینکه اشکالی در گلها میکشیدند.
نکتهی مهم این است که هنر قسمت مهمی از هستی انسان است که اجداد ما وادار به خلق آن شدند.
زمانی که بدون فکر، هنگام صحبت کردن با تلفن تصاویری را میکشیم، در واقع سنتی را تجدید میکنیم که به ۴۰,۰۰۰ سال پیش برمیگردد.
دیدگاه