موزه نیما یوشیج یا انبار وسایل منزل!

سیامک احدی
سیامک احدی دوشنبه، ۲۴ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۱۵
موزه نیما یوشیج یا انبار وسایل منزل!

خانه پدری نیما یوشیج که از جمله آثار دوران قاجاریه است و چند سال قبل با تلاش فراوان و صرف هزینه‌های هنگفت تبدیل به موزه شده است، این روزها حال و روز خوبی ندارد.

کمتر از یک ماه دیگر (۲۱ آبان ۱۳۹۶) «علی اسفندیاری» معروف به «نیما یوشیج»، شاعر و کسی که با درانداختن طرحی نو در روح و روان شعر فارسی، عنوان بنیانگذار شعر نو فارسی را نصیب برد، یکصد و بیست ساله می‌شود.

نیما یوشیج

خانه پدری نیما در روستای یوش از توابع بخش بلده شهرستان نور در استان مازندران یا به عبارتی در هفت کیلومتری بلده واقع شده است. این خانه به‌لحاظ اینکه پدر شعر نوی ایران در آن می‌زیسته از ارزش فرهنگی بالایی برخوردار است. خانه نیما، دارای پلان معمولی تیپ قاجاریه است. جبهه شمالی این خانه دارای یک ارسی پرارزش با طرح گره‌چینی پرکار است و اتاق‌های طرفین ارسی و دارای ۶ نورگیر مشبک چوبی با طرح‌های جالب است. این بنا دارای ۳ ورودی، شاه‌نشین و اتاق‌های زیادی است. خانه نیما یوشیچ با داشتن آجرکاری و گچ‌کاری‌های زیبا از جاذبه‌های گردشگری استان مازندران به شمار می‌آید. این خانه به شماره ۱۸۰۲ از طرف سازمان میراث فرهنگی به‌عنوان اثر ملی ثبت شده است.

خانه نیما یوشیج

اما این خانه که محل زندگی پدر و نیاکان نیما یوشیج بوده است، اکنون حال و روز خوبی ندارد.

این بنا در سال ۱۳۶۸ توسط سازمان میراث فرهنگی کشور از وارث نیما خریداری شد و پیکر نیما نیز در سال ۱۳۷۲ طبق وصیتش در حیاط خانه پدری به خاک سپرده شد.

موزه نیما با عنوان اصلی موزه پدر شعر نو پارسی از محل مصوبات دور دوم سفر هیئت دولت و در هفته بزرگداشت میراث فرهنگی (اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸) افتتاح شد. محتوای موزه و کاربری آن همان طور از نامش برمی‌آید، در واقع توصیف شرح حال زندگی نیما یوشیج است.

موزه نیما یوشیج

این موزه دارای گالری‌های متنوعی است که معرف زوایای بی‌شمار زندگی نیما و همچنین فضایی است که او در آن بزرگ شده است. خانه‌هایی که ابعاد و مقیاسش گویای سطح اجتماعی و اقتصادی خانواده اوست. عکس‌ها و تصاویر از لحظه لحظه زندگی او و پیوندش با طبیعت پیرامون خود، ابزار و وسایل شخصی نیما مثل عینک و قلم و لباس‌ها و کفش‌ها و چپق و حتی تفنگ‌های شکاری او و همچنین کتاب‌هایش، مجلاتش و یادداشت‌هایش سهمی در بازگویی آرا و عقاید اجتماعی و حتی سیاسی این شاعر دارد.

موزه نیما یوشیج

اما وضعیت نگهداری از بخشی از این خانه تاریخی در حال حاضر چندان مناسب و البته زیبنده بازدیدکنندگان داخلی و خارجی از آن نیست. در تعدادی از اتاق‌های طبقه همکف این خانه-موزه به انبار وسایل منزل شده است.

در این اتاقک‌ها البته بسته است اما از پشت روزنه‌هایشان، وضعیت درون آن‌ها و وسایلی که روی هم تلنبار شده‌اند، مشخص است؛ لوازمی از قبیل جاروبرقی، دوچرخه، سطل رنگ و تعداد زیادی کارتُن که البته معلوم نیست خالی است یا در آن‌ها هم وسایلی قرار داده شده است و البته تعداد زیادی کتاب که روی همدیگر تلنبار شده‌اند و باز هم معلوم نیست این کتاب‌ها متعلق به کتابخانه نیماست یا از آن فردِ دیگری.

در حالی که چند سالی است که خانه پدری نیما با تلاش فراوان سازمان میراث فرهنگی و صرف هزینه‌های هنگفت، تبدیل به موزه شده است اما به نظر می‌رسد برای نگهداشت و حفاظت از آن کماکان نیاز به توجه جدی این سازمان دارد.

یوش

شاید بُعد مسافت تا رسیدن به «یوش» و به‌نوعی بن‌بست بودن این منطقه، آن را اندکی از کانون توجه مسئولان مربوطه دور کرده است.

«دلاور بزرگ‌نیا» مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی مازندران چندی پیش گفته بود:

ما هنوز نتوانسته‌ایم چهره‌هایی همچون نیما یوشیج را به‌عنوان جاذبه در بخش گردشگری استان مطرح کنیم.

قبر نیما یوشیج

نیما، خود زمانی گفته بود:

من بی‌نهایت دلتنگم. روزها می‌گذرد که هیچ‌کس را نمی‌بینم... در خلوت من، حسرت‌ها بیشتر به سراغم می‌آیند. مثل اینکه درخت‌ها در سینه من، گل می‌دهند. در جمجمه سر من است که چلچله‌ها و کاکلی‌ها و گنجشک‌ها می‌خوانند...

مطالب مرتبط:

منبع مهرنیوز

دیدگاه