بدترین تمایلات در تعطیلات طی ۱۰۰ سال گذشته
در آغاز هر سال، نشریات حوزه سفر جدیدترین تمایلات مردم را در سفر پیشبینی میکنند. در این مقاله میخواهیم به جای آنکه نگاهی رو به جلو داشته باشیم، کار متفاوتی انجام داده و به عقب برگردیم. قصد داریم علاوه بر برگشتن به عقب و بررسی تمایلات گذشته مردم در سفر، بدترین این تمایلات را برای شما شرح دهیم. با کجارو همراه باشید.
در طول ۱۰۰ سال گذشته مردم سراسر جهان تمایلات متفاوتی برای گذراندن تعطیلات خود داشتهاند. تمایلاتی نظیر سفر رفتن با تریلی، گذراندن اوقات خود در مزرعه و یا کمپهای تابستانی، دور هم جمع شدن برای تماشای عکسهای سفر و .... تمایلاتی که نکات مثبت و منفی خاص خود را داشتهاند.
سفرهای جادهای با تریلی
در دهه ۱۹۳۰ که اغلب آمریکاییها اقدام به خرید اتومبیل برای خود کردند، علاقه به سفر با تریلی هم به وفور دیده شد؛ چراکه با وجود تریلی نیازی به اقامت در هتل یا غذا خوردن در رستوران نبود و خانوادهها میتوانستند تقریباً هر آنچه را که نیاز داشتند با خود ببرند. اگرچه اوقات خوشی بود اما برای مادرهای خانواده چندان هم خوب نبود. آنها همچنان وظایف خانهداری و پخت و پز را انجام میدادند و مثل این بود که اصلاً خانه را برای تعطیلات ترک نکردهاند. در واقع هم در تعطیلات بودند و هم نبودند!
در کمال ناباوری، با وجود بحران گاز در اوایل دهه ۱۹۷۰، سبک زندگی با وسیله نقلیه (RV) دوباره محبوبیت یافت و باز هم در حق مادران خانواده جفا شد.
سپری کردن تعطیلات در مزرعه
پس از جنگ جهانی دوم، پدر و مادرها به دنبال تفریحی بودند که مناسب تمام افراد خانواده باشد؛ به دلیل جذابیتهای موجود در طبیعت، آنها گذراندن تعطیلات در مزرعه را برگزیدند. در دهههای ۵۰ و ۶۰ بیش از ۶۰ مزرعه تنها در آریزونای جنوبی وجود داشت. آنها اوقات خود را با ماهی گیری، اسب سواری و خوردن غذاهای خانگی میگذراندند. این نوع تعطیلات چندان هم بد به نظر نمیرسد ولی اندکی بیش از حد احساسی بود.
کمپهای تابستانی خانوادگی
از سال ۱۹۲۰ تا اواخر ۱۹۶۰ خانوادههای اهل نیویورک برای گذراندن تابستان به سمت «کتسکیلز» یورش میبردند. مشکل این شیوه برای گذراندن تعطیلات این بود که مادران به همراه فرزندان در آنجا میماندند اما پدران میبایستی هر هفته حدود ۱۶۰ کیلومتر را طی کنند و به نیویورک برگردند. در نتیجه خانوادهها متحمل هزینههای زیادی میشدند. علاوه بر این فرزندان خانواده از این نوع تعطیلات چندان خوششان نمیآمد و ترجیح میدادند به سفرهای اروپایی بروند.
مهمانی به مناسبت تماشای عکسهای تعطیلات
در دهه ۱۹۶۰ وقتی کسی از تعطیلات بر میگشت، دوستان خود را برای تماشای عکسهای سفر دعوت میکرد. پروژکتوری در اتاق نشیمن قرار میداد و ماجرای خستهکننده تک تک عکسها را با تمام جزئیات برای همه تعریف میکرد. خوشبختانه این روزها این مشکل وجود ندارد و عکسهای سفر دوستانمان را در فضای مجازی تنها با فشردن گزینه «پسندیدم» رد میکنیم، بی آنکه ماجرای آن را از زبان خودشان بشنویم.
استعمال دخانیات در هواپیما
شاید باور آن سخت باشد اما تا سال ۱۹۹۰ قانونی وجود داشت مبنی بر اینکه در بسیاری از پروازهای آمریکا که بیش از ۲ ساعت طول میکشید، استعمال دخانیات مجاز بود. البته در ابتدای دهه ۷۰، خطوط هوایی اقدام به تفکیک مسافران اهل دخانیات از مسافران مخالف استعمال دخانیات کردند. اما از آنجایی که بین این دو گروه تنها پردهای نازک در راهرو وجود داشت، بسیاری از افراد به ویژه خدمه پرواز پس از پیاده شدن از هواپیما مثل یک جاسیگاری بو میدادند.
کوله پشتیهای کم حجم
در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، افرادی که همیشه در سفر کیف دستی حمل میکردند تصمیم گرفتند از کوله پشتیهای کوچک و فشرده برای حمل لوازم شخصی استفاده کنند; چرا که عدم استفاده از دست، روشی منطقیتر و راحتتر بود و اگر این نوع کیف در جلو بسته میشد، شانس جیب برها برای دستبرد کمتر میشد. اما همیشه به خاطر کارایی این کیفها از آنها استفاده نمیشود بلکه این کیفها هم مانند خیلی چیزهای دیگر دست خوش مدگرایی شده و از آنها استفاده سوء میشود.
آواز خواندن گروهی
خواندن سرودهای گروهی در اطراف آتش از جمله کارهایی است که از اوایل دهه ۸۰ در طول تعطیلات مرسوم بوده است و همواره طرفداران زیادی دارد.
عکسهای طنز
یکی از کارهایی که معمولاً در تعطیلات انجام میشود گرفتن عکسهای جالب و طنز است. مثلاً عکس فردی که برج کج پیزا را با دست خود نگه داشتهاست یا بالای برج ایفل را نیشگون گرفتهاست. این عکسها ما را یاد زمانی میاندازد که فیلمهای دوربین عکاسی بسیار گران بود و نمیشد هر عکسی گرفت؛ چراکه فیلمها هدر میرفتند.
برپایی کمپهای پر زرق و برق
این نوع کمپ سبک جدیدی از کمپ زدن است که در آن امکانات زیادی برای افراد فراهم شده و با کمپهای معمولی تفاوت زیادی دارد. گذراندن تعطیلات در این کمپها در قرن ۲۱ محبوبیت زیادی یافت. چرا که هتلها امکانات پر زرق و برقی به گردشگران ارائه میدادند. بنابراین گردشگران مجذوب این امکانات شده و به کمپهای معمولی در طبیعت رضایت نمیدادند.
در واقع در این کمپها، خدمتکاری تخت شما را مرتب میکند، برایتان نوشیدنی و شامی در حد شام هتلهای ۵ ستاره میآورد. با این تفاسیر نمیتوان نام آن را کمپ گذاشت و بهتر است به آن « تعطیلات» بگوییم. تا آنجا که ما میدانیم کمپ زدن واقعی برپاکردن چادر و پختن غذا روی آتش است.
پایههای مخصوص عکس سلفی یا «مونوپادها»
سال ۲۰۱۴ سال پایههای سلفی گرفتن بود. قبل از پیدایش پدیده سلفی گرفتن گردشگران با مهربانی از افراد غریبه درخواست میکردند که از آنها عکس بگیرند. اما امروزه پایهای فلزی را در همه جا با خود میبرند و مدام در حال سلفی گرفتن از خود هستند؛ چرا که معتقدند هر چیزی یک سوژه عکاسی است. برخی از آنها هم سلفیهای خود را بلافاصله در فضای مجازی منتشر میکنند.
فرش
PDX
در سال ۱۹۸۷ برای اولین بار در فرودگاه بین المللی شهر پورتلند که بزرگترین شهر ایالت اورگن در آمریکا است، فرشی طراحی شد که به آن «فرش PDX» گفته میشود. طرح این فرش به صورت اشکال هندسی در زمینهای به رنگ سبز آبی است. این اشکال تقاطع باند شمالی و جنوبی فرودگاه را نشان میدهند که از برج فرودگاه در شب توسط کنترل کننده ترافیک هوایی دیده میشود. برخی افراد عکسی از این فرش را توییت کرده و زیر آن مینویسند: «من در نیویورک هستم.» یا «پاریس، فکر میکنم دوستت دارم». اما در حقیقت این پست واقعیت نداشته و تنها عکسی از فرش PDX است.
تعطیلات و رسانههای اجتماعی
یکی دیگر از تمایلات بدی که در سفر وجود دارد این است که به ندرت میتوان کسی را یافت که بتواند در تعطیلات از سر زدن به فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و ... اجتناب کند. این روزها مردم کمتر از تعطیلات خود استفاده میکنند و وقت خود را صرف رجزخوانی در مورد تعطیلات خود در رسانههای اجتماعی میکنند.
دیدگاه