سرقت های سریالی کاشی های تاریخی در آشفتگی میراث فرهنگی
از قدیم گفتهاند «دزد، بازار آشفته میخواهد» و این روزها در این آشفتگیها دزدها طعمههایی یافتهاند به نام «کاشیهای قدیمی بناهای تاریخی کشور»، طعمههایی که اگر به چنگ آورند، در بازار سیاه، پول چرک گزافی نصیب آنان میکند.
مقاله مرتبط:
سالهاست دزدیده شدن تزیینات وابسته به معماری عمارتها و خانههای قدیمی عادی شده است. از زمانی که سرقت کوبهها و گلمیخ در خانهها شروع شد تا جایی که امروز کمتر خانهای را میتوانید پیدا کنید که درهای چوبی قدیمیاش همچنان به کوبه و گل میخ مزین باشند. حالا بعد از آن نوبت به دزدیدن کاشیها رسیده، وقتی نمیتوان خانه را دزدید، فرصت برای سرقت کوبه، کاشی، پنجره و حتی آیینهکاری و گچبری که هست!
وقتی تقاضا زیاد باشد عرضه نیز افزایش مییابد. فقط کافی است سری به مغازههای عتیقهفروشی خیابان منوچهری بزنید یا به جمعهبازار بروید تا از ارقام نجومی که این کاشیها دارند مطلع شوید. حتی خریدوفروش کاشی و دیگر تزیینات وابسته به معماری در سایتهای آنلاین نیز ماجرایی است که هیچ کس پیگیر آن نیست.
ماجرای دزدیده شدن کاشیهای تاریخی، از اول زمستان سال ۱۳۹۴ پررنگ شد. بیش از ۶ ماه از انتشار نخستین خبر از این واقعه میگذرد اما هیچ اقدام جدی از سوی مسئولان سازمان میراث فرهنگی برای پیگیری و جلوگیری از ادامهی این روند صورت نگرفته است تا جایی که این بیتفاوتی برای خیلی از دوستداران میراث فرهنگی جای پرسش باقی گذاشته است.
بیتفاوتی مسئولان سبب شد کاشی دزدی که در تهران رواج پیدا کرده بود و باقیماندهی طهران قدیم را به یغما میبرد به دیگر شهرها از جمله شیراز نیز سرایت کند.
۹ دی ۱۳۹۴ خبر از دزدیده شدن کاشیهای سردر خانهی «صدیق اعلم ادیب»، نویسنده و سومین رئیس دانشگاه تهران در خیابان برادران شهید قائدی تهران در منطقه ۱۲ شهرداری تهران آمد.
دزدی این کاشیها در حالی صورت گرفت که جداسازی آنها بهدلیل ارتفاع سردر کار بسیار مشکلی بود.
اما با وجود پیگیری رسانهها رئیس و معاون اداره میراث فرهنگی استان تهران، شهردار منطقهی ۱۲ و همچنین یگان حفاظت میراث فرهنگی استان تهران هیچ اقدامی درباره یافتن سارقان و جلوگیری از اتفاقات مشابه بعدی انجام ندادند.
۲۱ دی ۱۳۹۴ سرقت کاشیهای دو مسجد تاریخی در منطقه ۱۲ شهرداری تهران رخ داد.
«مسجد قنبرعلی خان کرد مافی» و «مسجد میرزا ابوالحسن معمارباشی» دو مسجد تاریخی پایتخت بودند که افراد ناشناس کاشیهای قدیمی آن را که حداقل عمر قاجاری داشتند، دزدیدند.
۲۶ دی ۱۳۹۴ موج دزدی به خیابان سی تیر رسید و کاشیهای یکی از خانههای تاریخی این خیابان در منطقهی ۱۲ شهرداری تهران سرقت شد.
با این تفاوت که سارق یا سارقان تنها توانسته بودند هفت قطعه کاشی از سردر را بدزدند و احتمالا بهدلیل سختی در جداکردن کاشیها از خیر دزدی مابقی گذشتند.
۴ بهمن ۱۳۹۴ کتیبهی کاشیکاری شدهی یکی از خانههای محلهی شاپور تهران در منطقهی ۱۲ شهرداری تهران دزدیده شد. اهالی محل مدعی شدند که ماههاست خانههای این محله که کاشی دارند مورد دستبرد قرار میگیرند.
۲۴ اسفند ۱۳۹۴ درست در هفتهی آخر سال کاشیهای روزنامهی ملی طوفان شرق وابسته به جمعیت نگهبانان اسلام و ایران و انجمن سخنسنج فردوسی در کوچهی تنگ و باریک کنار مسجد حاج نایب در خیابان مصطفی خمینی (سرچشمه) در منطقهی ۱۲ شهرداری تهران دزدیده شد.
با اینکه این کاشیها در سال ۱۳۲۱ خورشیدی ساخته شده بودند اما باز هم از دست دزدها در امان نماندند.
همچنین کاشیهای «مسجد آیت الله لواسانی» در خیابان امیرکبیر کوچه جاویدی (میرزا محمود وزیر) در منطقهی ۱۲ شهرداری تهران نیز دزدیده شدند.
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ در یک سایت خریدوفروش آنلاین، شخصی یکی از کاشیهای کاخ نیاوران را به قیمت ۴۲۰ هزار تومان به فروش گذاشته بود. دزدها با سوء استفاده از خواب آرام مسئولان سازمان میراث فرهنگی و پیگیر نشدن دزدی دیگر کاشیها آنقدر جرات پیدا کردند که این بار کاشیهای کاخ نیاوران را برای فروش گذاشتند، اگرچه مسئولان کاخ نیاوران این آگهی را کذب و هرگونه دزدی از این کاخ را تکذیب کردند.
۱۶ خرداد ۱۳۹۵ این بار دزدیدن کاشیها از پایتخت به شیراز رسید. «مسجد نصیرالملک شیراز» که بهدلیل رنگ خاص کاشیهای آن به مسجد صورتی معروف است در تعطیلات خرداد مورد دستبرد سارقان قرار گرفت البته سارق این کاشیها امروز اعلام شد که دستگیر شده است.
۳۱ خرداد ۱۳۹۵ انجمن دوستداران میراث فرهنگی استان فارس خبر از دزدیده شدن کاشیهای مدرسهی خان شیراز دادند در حالی که مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس این دزدی را تکذیب کرد و مدعی شد که این کاشیها خود به خود فرو افتادهاند.
دزدی کاشیها، پنجرهها و کوبهها از خانههای تاریخی همچنان ادامه دارد. تعداد اندکی از آنها بازتاب رسانهای دارند و بسیاری دیگر دزدیده میشوند و کسی هم خبری از آنها نمیگیرد و همچنان میراث فرهنگی نسبت به این اتفاق سریالی بیتفاوت است و نهتنها سارق یا سارقان را دستگیر و معرفی نمیکند بلکه از مالکان نیز پرس و جویی نمیکند. در حالی که بهراحتی میتوان رد این کاشیها را در مغازه و پاتوقهای عتیقهفروشی زد.
دیدگاه