فیدل کاسترو و گاو مورد علاقه او

محمد میرافشاری | دوشنبه, ۲ فروردین ۹۵ ساعت ۱۰:۰۰

در زندگی افراد سرشناس دنیا همیشه مواردی وجود داشته که اطلاع از آن­ها باعث تعجب بوده است. یکی از این افراد رهبر انقلابی کوبا، «فیدل کاسترو» است. با این مقاله کجارو همراه باشید تا با علاقه شدید کاسترو به یک گاو بسیار ناز پرورده، ولی خاص کوبایی آشنا شویم.

کشور کوبا بیش از هر چیزی با نام رهبر خود، یعنی «فیدل کاسترو» (Fidel Castro)، شناخته می‌شود. کاسترو از شخصیت‌های بحث‌برانگیز جهان معاصر است که جوایز بین‌المللی مختلفی به دست آورده و حامیانش او را قهرمان سوسیالیسم، ضد امپریالیسم، بشردوست و حافظ استقلال کوبا در برابر امپریالیسم آمریکا می‌دانند. در مقابل منتقدانش وی را دیکتاتوری تمامیت‌خواه می‌دانند که دولتش موارد متعددی نقض حقوق بشر و تضعیف اقتصاد کشور را در کارنامه دارد و باعث آوارگی بیش از یک میلیون کوبایی شده است؛ اما فارغ از این حرف‌ها یکی از دلایل تمایز کاسترو از دیگر رهبران انقلابی جهان علاقه زیاد او به گاوی است که شاید نسبت به بسیاری از انسان‌­های جهان در ناز و نعمت بیشتری زندگی کرده باشد.

گاو کوبایی

خارج از دروازه‌های یک مزرعه لبنی کوچک در شهر «نووا گرنا» (Nueva Gerona) مجسمه مرمری سفیدی زیر نور خورشید می‌درخشد و نشان‌دهنده مقدس‌ترین گاو این کشور است. این مجسمه «چه گوارا» یا «فیدل کاسترو» نیست، بلکه قهرمان دیگری از انقلاب است. کارگری خستگی‌ناپذیر که فداکارانه و غیرقابل انتظار به نماد غرور ملی میلیون‌ها کوبایی تبدیل شد و مردم مشتاقانه گزارش‌های مربوط به شکستن رکورد آن را دنبال می‌کردند.

مقاله مرتبط:

هنگامی که در گذشت، مدال افتخار نظامی به او تعلق گرفت و در روزنامه دولتی یک صفحه کامل به درگذشت او تعلق یافت. شعرای کوبا اشعار فراوانی در وصف او سرودند و موسیقیدان‌ها و نوازندگان کشور در مورد زندگی فوق‌العاده او آثاری ساختند. نام او «اوبر بلانکا» (Ubre Blanca) بود که به «سفید پستان» (White Udder) نیز شهرت داشت. این گاو یکی از مشهورترین گاوهایی است که تا به حال در کره زمین وجود داشته است.

کاسترو در آمریکا

چگونه یک گاو به محبوب‌ترین نماد انقلابی کوبا تبدیل شد؟ جای تعجب و شگفتی نیست، زیرا این گاو کارهای فراوانی برای فیدل کاسترو انجام داد. شیرهای خوشمزه آن کاملا مستند شده به گونه‌ای که حتی سازمان سیا سعی کرد با ریختن سم در «میلک شیک» تولید شده از شیر این گاو، فیدل کاسترو را ترور کند. کاسترو بعد از تصاحب قدرت در سال ۱۹۵۹ میلادی (۱۳۳۸ شمسی)، مصمم شد محصولات لبنی را وارد رژیم غذایی کوبایی‌ها کند. به همین خاطر برنامه بسیار بزرگی را برای صنعت لبنی کوبا طرح‌ریزی کرد. او کارخانه‌داران و تولیدکنندگان را به تولید پنیری بهتر از پنیرهای فرانسوی، شکلات‌هایی بهتر از شکلات‌های سوئیسی و بستنی‌هایی خوش‌طعم‌تر از بستنی‌های آمریکایی‌ تشویق کرد. او معتقد بود هر چقدر شیر تولیدی بهتر و باکیفیت‌تر باشد، امکان پر کردن خلیج هاوانا با این محصولات نیز بیشتر می‌شود.

تنها یک مشکل وجود داشت. نژاد گاو بومی کوبا، یعنی «سبو» (Cebu)، برای تولید گوشت پرورش یافته بود و شیرده نبود و هزاران گاو نژاد «هلشتاین» (Holstein) تولیدکننده شیر که با صرف هزینه فراوان وارد کوبا شده بودند هم با آب‌وهوای گرمسیری جزیره سازگار نبودند. راه‌ حل کاسترو استفاده از لقاح مصنوعی برای ایجاد نژاد جدیدی از «گاوهای ویژه» یا «سوپر گاو» بود که در آن نژاد «سبو»، یعنی گاو محلی با گاوی از نژاد «هلشتاین» ترکیب می‌شد. با این کار گاو کوبایی که فقط ۱٫۵ لیتر شیر تولید می‌کرد به گاوی با قابلیت تولید ۸ الی ۱۰ لیتر شیر تبدیل می‌شد. او این موارد را در سخنرانی سال ۱۹۶۶ (۱۳۴۵شمسی) در اعلام برنامه پرورش جدید خود توضیح داد:

این گاوها در سال ۱۹۶۷ (۱۳۴۶ شمسی) گوساله خواهند بود و در سال ۱۹۶۹ (۱۳۴۸ شمسی) برای خدمات‌رسانی آماده می‌شوند. اگر تا سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۹ شمسی) تقریبا ۴۰۰۰۰۰ گاو در اختیار داشته باشیم، در سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰ شمسی) تقریباً این تعداد دو برابر می‌شود.

لبنیات در کوبا

«اوبر بلانکا» در سال ۱۹۷۲ (۱۳۵۱ شمسی) متولد شد. این گاو محصول همان تجربه ژنتیکی و تنها برنامه موفقیت‌آمیز آن و یک استثنا بود. وسواس ایجاد یک گاو ۱۰۰ لیتری، کاسترو را بر آن داشت که چشم‌ها را معطوف برنامه‌های پیشرفتی «اوبر بلانکا» کند. در ماه ژوئن سال ۱۹۸۲ (۱۳۶۱) او به یک قهرمان ملی تبدیل شد، زیرا توانست در یک روز ۱۰۹٫۵ لیتر شیر تولید کند. این رکورد توانست رکورد قبلی گاو آمریکایی، یعنی «آرلین» (Arleen) را بشکند که در سال ۱۹۷۵ (۱۳۵۴ شمسی) به ثبت رسیده بود. این رکورد پیروزی بی‌نظیر و ارزشمند تبلیغاتی در مقابل آمریکای امپریالیست بود. در همان ماه، او (اوبر بلانکا) توانست رکورد دیگری را بشکند. این گاو در یک دوره شیردهی ۳۰۵ روزه توانست بیش از ۲۴۲۶۹ لیتر شیر گاو تولید کند. فیدل کاسترو این گاو را «قهرمان بزرگ ما» نامید. «اوبر» مستحق این نام‌گذاری بود، زیرا چهار برابر یک گاو معمولی شیر می‌داد.

البته مکان زندگی هیچ گاو دیگری همانند اوبر بلانکا نبود. این گاو در یک اصطبل زیبا با تهویه مطبوع در «نووا گرنا» زندگی می‌کرد و تحت مراقبت‌های ویژه‌ گروهی از متخصصان بود. همچنین یک گروه نظامی مسلح از او محافظت می‌کردند. در طول چهار زمان شیردوشی موسیقی آرام و لذت‌بخشی در اصطبل پخش می‌شد. غذای «اوبر» روی حیوانات دیگر آزمایش و اگر مشکلی نداشت به او داده می‌شد.

به خاطر شهرت افسانه‌ای این گاو، کاسترو نمی‌توانست روزنامه‌نگاران و افراد بزرگ را از دیدن آن منع کند. در نهایت افراد بسیاری برای بازدید از این گاو دعوت شدند. متاسفانه همانند بقیه سوپر گاوهای فیدل، هیچ یک از فرزندان بلانکا خلاقیت و بهره‌وری مادرشان را به ارث نبرند و با گذشت زمان و افزایش فشار فیزیکی، بلانکا دچار مشکلات شدیدی شد.

در سال ۱۹۸۵ (۱۳۶۴ شمسی)، بعد از سومین بارداری او که منجر به گسترش نگران‌کننده‌ حجم بافت غده‌ای در بدن او شد، به یک مرکز ملی بهداشت کشاورزی در شهر «مایابکه» (Mayabeque) انتقال یافت تا تخمک­‌های او برای انجام تحقیقات بعدی منجمد شود. اما این کار به‌ طور ناگهانی باعث تشدید توموری شد که در کفل این حیوان در حال تشکیل بود و مدت کوتاهی بعد از این اتفاق، اوبر بلانکا معدوم و بدن او مومیایی شد و برای نمایش عمومی در مرکز ملی بهداشت در نزدیکی هاوانا قرار گرفت.

این اتفاق به قدری کاسترو را آشفته‌خاطر و ناراحت کرد که دستور داد پرتره بزرگی بر سردر کتابخانه ملی آویزان کنند تا بتواند چهره «اوبر» را از محل کارش مشاهده کند. با مرگ اوبر بلانکا، برنامه پرورش سوپر گاوها نیز ناتمام ماند. در این میان کاسترو به دنبال روش‌های جایگزین برای افزایش تولید شیر در زمان بحران اقتصادی و کشاورزی به خاطر فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی بود که این کشور را تحت تأثیر قرار داده بود.

گاو نژاد هلشتاین

او در گردهمایی دانشمندان در سال ۱۹۸۷ (۱۳۶۶ شمسی) سوالاتی مطرح کرد: اگر بتوانیم روش جدیدی کشف کنیم، اوبر بلانکای دیگری خواهیم داشت؟ چه چیزی ما را از اعمال این برنامه گسترده در سراسر کشور باز می‌دارد؟ چرا نمی‌توانیم این برنامه را روی تمامی گاوهای کوبا پیاده کنیم؟

در این میان، شیر کمیاب شد و تنها در دسترس مادران باردار و کودکان زیر ۷ سال قرار گرفت. حتی امروز نیز یک کیلو شیر خشک قیمتی حدود ۷٫۵ دلار (حدود ۲۶۲۵۰ تومان) دارد، در حالی که دستمزد کوبایی‌ها ماهانه ۲۰ الی ۳۰ دلار (۷۰۰۰۰ الی ۱۰۵۰۰۰ تومان) است.

با این حال، مساله دیگری نیز وجود داشت. در سال ۲۰۰۲ (۱۳۸۱ شمسی)، کاسترو که از ایده تخیلی «ژوراسیک پارک» و ایده شبیه­‌سازی واقعی یک گوسفند به نام «دالی» (که اولین گوسفند همانندسازی‌شده جهان و از جنس ماده بود)، الهام گرفت و مرکز هاوانا را به ایجاد مرکز مهندسی ژنتیک و «زیست فناوری» موظف کرد تا بتواند به کمبود مزمن شیر در کوبا پایان دهد. خواسته کاسترو ایجاد مرکزی بود که با شبیه‌سازی کلی از نمونه‌های ژنتیکی «اوبر بلانکا» که قبل از مرگش گرفته شده بود، چنین کمبودی را برای همیشه پایان دهد. دانشمندان این پروژه در ابتدا نسبت به آن خوش‌بین بودند و اعلام کردند به تولید گاو واقعی و زنده از بافت‌های منجمد شده بسیار نزدیک هستند، هر چند ظرفیت و توانایی کافی برای تولید نمونه از بافت‌های منجمد ۱۷ ساله را نداشتند. این دانشمندان هنوز موفق به غلبه بر مشکلات این مساله نشده‌اند. اوبر بلانکا بعد از مرگ نیز همانند دوران زندگی‌اش یک گاو منحصر به‌ فرد است.

مطالب مرتبط:

منبع Atla Sobscura

دیدگاه