داستان ناگفته بنیان گذاران نقشه گوگل
در این مقاله قصد داریم ببینیم که چگونه چهار همکار، ایدهای را از روی وایتبرد به اینترنت و در نتیجه گوگل مپ منتقل کردند. با کجارو همراه باشید.
نقشههای گوگل در ابتدا بهعنوان حباب فکری و در قالب چندین خط ساده بر روی وایتبرد مطرح شد. طرحهایی که در عکس زیر میبینید، توسط یک مهندس نرمافزار استرالیایی به نام نوئل گوردون در سال ۲۰۰۴ کشیده شد. او یکی از چهار نفری بود که نقشهی دیجیتالی شهر سیدنی (استرالیا) را در شرکت تازهتاسیس "Where 2 Technologies" ساخته بود.
بیشتر بخوانید:
این وایتبرد در دفتر مرکزی شرکت "Where 2 Technologies" آویخته شده بود؛ جایی که در ساعات غیراداری، اتاق خواب گوردون نیز محسوب میشد. این مکان در هانترز هیل، حومهای در سیدنی استرلیا بود.
این یادداشتها یا بهتر بگوییم، طرحها، طی یک دورهی سههفتهای بسیار پرمشغله نوشته و ایجاد شدند؛ دقیقا زمانی که مالکان "Where 2 Technologies" با یکی از بنیانگذاران گوگل، لری پِیج، در حال مذاکره برای فروش نمونهی اولیهی فناوری مسیریابی خود بودند. این نوشتهها، نام رقبای اصلی، واسطهگران و فهرستی از شرکتهایی که قادر به سرمایهگذاری مخاطرهآمیز هستند را نشان میدهد که گوگل بایستی با همهی آنها معامله میکرد. دیگر طرحهای پراکندهی وایتبرد، یادداشتهای فنی و راهبردی بودند که بنیانگذاران "Where 2 Technologies" با آنها سر و کار داشتند.
این یادداشتهای روی وایتبرد توسط نوئل گوردون، یکی از بنیانگذاران Google Maps، نوشته شده است که نشاندهندهی مذاکرات اولیهی او برای فروش نقشههای خود است.
ما نسخهی اینترنتی نقشه را میخواهیم
فناوری مسیریابی شرکت "Where 2 Technologies" در ابتدا بهعنوان یک اپلیکیشن (برنامهی کاربردی) کار خود را شروع کرد. نام این اپلیکیشن "Expedition" (سفر) بود. این برنامه مثل دیگر برنامههای آن دوره، طوری طراحی شده بود که بایستی ابتدا دانلود و سپس نصب میشد. اما لری پیج و گوگل، علاقهای به اپلیکیشن نداشتند.
"ما نسخهی اینترنتی نقشه را میخواهیم." این جملهای بود که گوگل به لارس راسماسن، یکی دیگر از بنیانگذاران شرکت "Where 2 Technologies" و همکار گوردون گفت. لارس راسماسن، ضربالاجلی برای تیم خود تعیین کرد تا نسخهی اینترنتی نقشه را تهیه کنند.
تیم یاد شده، نقشههای تحتوب یا همان اینترنتی را تهیه کردند و در آگوست سال ۲۰۰۴، قراردادی امضا شد که طی آن، شرکت "Where 2 Technologies" با مبلغی نامشخص، به مالکیت گوگل درآمد. مدتی نگذشت که چهار بنیانگذار این شرکت، یعنی گوردون، استفان ما استرالیایی، و برادران دانمارکیالاصل راسماسن و جنز، تبدیل به کارمندان گوگل شدند و کار خود را در شعبهی تازهتاسیس استرالیا شروع کردند.
اوضاع برای این گروه چهار نفره بهتر از این نمیشد. هر چهار تای آنها در نتیجهی ترکیدن حباب دامنهی دات-کام در اواخر قرن بیستم، از کار بیکار شده بودند. (توضیح: حباب دات-کام طی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ میلادی رخ داد که در آن بازار سهام رشد چشمگیری را به خود دید؛ اما از سوی دیگر، موجب بیکاری بسیاری شد که در پی شکست اقتصادی شرکتها در برابر تغییر نام شرکت خود با یک پیشوند اینترنتی "e" و یا پسوند "com." انجام شده بود.)
"ما" قبل از پیوستن به "Where 2 Technologies" در یک جایگاه سوختگیری کار میکرد و گوردون در کارخانهی تولیدی لباس پدرزنش در "نیوتاون" یکی از حومههای سیدنی، مشغول به کار بود. جنز راسماسن نیز قبل از همکاری در این شرکت، در خانهی مادرش در دانمارک، در حال استراحت بود.
یکی از بنیانگذاران Google Maps، نوئل گوردون
اما حالا آنها نه تنها جزو کارمندان یکی از بهترین شرکتهای فناوری بودند، بلکه تبدیل به حقوقبگیران و سهامداران گوگل نیز شده بودند. در همان ماه، آنها تبدیل به نوگلرهای شرکت شدند (نوگلر ناممستعاریست که به تازهکاران گوگل میدهند). گوگل در آن زمان، اولین سهام خود را برای فروش به عموم، به بازار عرضه کرد. سهام گوگل با قیمت هر سهم ۸۵ دلار آمریکا در بازار عرضه شد. کارشناسان، ارزش شرکت گوگل را ۲۳ میلیارد دلار برآورد کردند. امروز، همان سهم ۸۵ دلاری، ۵۸۰ دلار و ارزش کلی شرکت، بالغ بر ۴۰۰ میلیارد دلار است.
چرا نقشه؟
پسر یک کشاورز از "بلینگن" شهری کوچک در استرالیا، تبدیل به یک مدیر شد. گوردون ۵۲ ساله، یکی از کارکنان عجیب گوگل بهشمار میرود؛ اون تنها کسیست که از کارگری به اینجا رسید و در میان حدود ۲۰ تا ۳۰ نفر از نابغههای گوگل در شعبهی سیدنی مشغول به کار است. امروز، گوردون تنها بازمانده از چهار بنیانگذار "Where 2 Technologies" است که کماکان در گوگل کار میکند. "ما" چند سال پیش بازنشسته شد و هر دو برادر راسماسن، شرکت را ترک کردند. لارس راسماسن، بعد از شکست پروژهی Google Wave (موج گوگل)، در سال ۲۰۱۰ به فیسبوک پیوست.
گوردون میگوید:
در سال ۲۰۰۳ باز شدن نقشهها در اینترنت بسیار کند بود. باید روی یک نقشه کلیک میکردید و سپس قهوهای درست میکردید و بازمیگشتید!
تا قبل از ظهور Google Maps (نقشههای گوگل)، مسیریابی آنلاین تحت سلطهی "مپکوئست" شرکتی نوپا و ضعیف که نقشههای آنالوگ (صرفا عکس) را ارائه میداد که بعدها توسط شرکت (AOL (America On Line خریداری شد.
نسخهای اولیه از Google Maps
نقشههای گوگل بر اساس چندین فناوری تحتوب پایهگذاری شده بود که امروزه با نام "AJAX" (ایجکس) شناخته میشود. بنیانگذاران نقشههای گوگل، این نام (ایجکس) را ابداع نکردند اما در زمرهی اولین کسانی بودند که از این فناوری بهره بردند که بعدها مقدمات تولد نسخهی دوم وب "Web 2" در اواخر سال ۲۰۰۴ را فراهم کرد؛ نسخهای جدید از وب قدیمی که تحت فشار انتظارات بالای سال ۲۰۰۰ از بین رفته بود.
کار کردن از ۹ صبح تا ۵ عصر
وقتی لارس در سال ۲۰۰۳ برای زندگی با همسر کوبایی خود که نمیتوانست در آمریکا زندگی کند، به استرالیا رفت، برادران جنز و لارس راسماسن در حال کلنجار رفتن درمورد ساخت تجربهی بهتری از مسیریابی آنلاین بودند. لارس به دنبال گوردون رفت که به یکی از همکاران قبلیاش، استفان، ملحق شده بود. با کمی سرمایه از سوی نوئل، شرکت "Where 2 Technologies" متولد شد.
حتی یک دهه قبل نیز، این شرکت یک استارت-آپ (نوپا) معمولی تلقی نمیشد. نهتنها بنیانگذاران این شرکت، میانسال بودند، بلکه به لطف همسر گوردون، در ساعات اداری کار میکردند. (نکتهی ۱: شرکتهای استارت-آپ معمولا توسط نیروی کاری جوان بهوجود میآیند. نکتهی ۲: موسسان –ورتو- عمدتا از شهرهای کوچک روستامانند به شهر آمده بودند؛ و همسر گوردون بخاطر برگزیدن استرالیا برای زندگی، موجب شد تا آنها به شهر رفته و شغلی اداری برای خود دستوپا کنند). شرایط استفاده از اتاقهای شرکت برای خواب، یکی این بود که کارکنان بایستی تا ساعت ۶ عصر کار خود را تمام میکردند و نیز آخر هفتهها را به مرخصی میرفتند.
یکی از بنیانگذاران Google Maps، لارس راسماسن
گوردون میگوید:
ما تنها استارت-آپ در دنیا بودیم که از ۹ صبح تا ۵ غروب کار میکرد. در همان ابتدا تصمیم بر این بود که لارس به عنوان سخنگوی شرکت برای رسانهها انتخاب شود؛ تصمیمی که بعد از عرضهی Google Maps در فوریهی ۲۰۰۵ نیز پا بر جا ماند. این تصمیم، بعدها، گوردون و ما را در مرکز توجه و موفقیت قرار داد.
از گوردون پرسیدیم که همکاریتان چطور پیش رفت؛ و او پاسخ داد:
همهی ما به یک میزان تلاش کردیم، اما این به این معنی نیست که همهی ما شرکای یکسانی بودیم.
گوردون میگوید او از اینکه لارس رهبری گروه را بر عهده داشت خوشحال بود؛ چرا که ما و جنز هر دو شخصیتهای درونگرایی داشتند و از صحبت کردن در میان جمع و رسانهها احساس راحتی نداشتند. گوردون میگوید، حالا با گذشت زمان، فکر نمیکنم این چیزها، مسئلهی خاصی باشد. اصلا فکر نمیکنم هیچیک از ما شکایتی از اینکه چطور کار پیش رفتند، داشته باشیم!
دیدگاه