پوشاک سنتی اقوام خراسان شمالی؛ از کرمانج ها تا ترکمنان
لباس و پوشاک محلی اقوام ایران نشان دهنده فرهنگ و آداب و رسوم و حتی جغرافیای هر قومی است. خراسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. با کجارو همراه باشید.
لباسهای محلی مردم خراسان شمالی با داشتن تنوع چشمگیر رنگ و طرح، علاوه بر اینکه پوشش اسلامی و کاملی برای زنان و مردان محسوب میشود، بهعلت اینکه غالبا برگرفته از زیباییهای طبیعت و رنگهای شاد فصل بهار هستند، سبب آرامش روحی و روانی استفادهکنندگان نیز میشود.
کرمانجهای شمال خراسان
یکی از این جنبههای تمایز، لباس زنان کرمانج در ایلهای مختلف است که ریشه در سلایق و باورهای آنها دارد. لباس زنان کرد خراسان رنگینکمانی از زیبایی و بهاری بیخزان است.
لباس زنان
البسه زنان و دختران کرمانج این استان غالبا شامل ۵ قسمت «یاشار» یا چارقد، «کراس» (بلوز)، «شیلوار» (دامن)، «جلیقه» و «شلیته» است.
یاشار: یا چارقد که در اصطلاح امروزی روسری گفته میشود، شال حریر مخصوصی است که بهعنوان پوشش سر استفاده میشود و بهگونهای است که سر و حتی چهره زن، بهجز چشمان وی را نیز میپوشاند.
سربند نیز دستمال یزدی است که غالبا ترکیبی از رنگهای قرمز و مشکی بوده و برای محکم کردن یاشار روی آن بسته میشود.
کراس: لباس بالاتنه بوده و به پیراهن بلند سادهای گفته میشود که یقه خاصی ندارد و پایین آن نیز چیندار است.
شیلوار: یکی از بخشهای اصلی لباس زنان کرد خراسان «شیلوار» است. شیلوار یا پارچه، دامن پر چینی است که در پوشش دخترها نارنجی یا زردرنگ بوده و در خانمها نیز به رنگ قرمز و از پارچه مخملی تهیه میشد و حاصل دوخت آن لباسی با چین بسیار زیاد و خوشحالت میشد.
شیلوار با استفاده از نخهای رنگی و سکههای قدیمی (دراو)، دراودوزی و قیطاندوزی میشد و در پایین آن نیز با نوارهایی رنگارنگ که «ماخل» نامیده میشدند، دوردوزیهای زیبایی ایجاد میشد. شیلوار معمولا تا زیر زانو است، ولی در بعضی از ایلها بلند و تا ساق پا میرسد.
شیلوار به نسبت سن و سال نیز دارای تفاوت است و شیلوار دختران با زنان بزرگسال فرق میکند.
شلیته: دامنی بلندی تا محدوده زانو و از جنس مخمل بوده که با رنگهای متنوع حاشیهدوزی میشود.
جلیقه: معمولا از جنس مخمل بوده و سکههای قدیمی که در قدیم بهعنوان پسانداز خانمها به آن دوخته میشد و بهمرور زمان به جزئی از لباس تبدیل شده است، زیبایی خاصی به آن میبخشد و غالبا نیز کراس و جلیقه با شلیته همرنگ انتخاب میشدند.
گار و کله: البته علاوه بر این پوششها باید «گار» یعنی گوشوارهای بلندی که به دو طرف عرقچین متصل و روی آن یاشار و سربند بسته میشد، «کله»، پوششی از جنس پارچه مخمل که روی کراس پوشیده میشد، جوراب را نیز اضافه کرد که به بنا به شرایط و فصول مختلف سال پوشیده میشدند و با یکدیگر پوششی مرکب از رنگها و پیامها را ایجاد میکردند.
علاوه بر اقلام ذکر شده که بهصورت پوشش استفاده میشود بانوان کرد شمال خراسان از تزیینات زیادی روی لباسها و سروگردن و دستهای خود استفاده میکنند از جمله خرمهرهها روی سربند یا لبههای جیب, آویزهای نقره و طلا بر بناگوش, پیشانیبندهای مختلف, دستبندهای متنوع از انواع عقیق و کهربا و نقره سینهریزهای گوناگون و قابهای دعا و سکههای فراوان روی جلیقههای الوان استفاده میکنند.
پوشاک مردان
پوشاک مردانه کرمانج های خراسان شمالی نیز شامل «عرق چین»، «که لاو» و «لچگ» بود که همانند پوشاک بانوان دارای رنگهای شاد و برگرفته از طبیعت بودند.
ترکمنان شمال خراسان
پوشش بانوان و مردان ترکمن خراسان شمالی نیز با استفاده از ابریشم و پشم گوسفندان تهیه میشد و غالبا شامل «چاوک»، «کولته»، «چلپی» و «یلک» میشد.
لباس زنان
چاوک: لباسی شبیه به مانتوهای امروزی بوده که پارچه آن از ابریشم قرمز رنگ بوده و آستر زیر پارچه نیز در حاشیهها و سرآستینها سوزندوزی دارد.
کولته: شبیه کت بوده و این لباس بهصورت آویز روی دوش در مجالس استفاده میشده است.
چلپی: زیباترین لباس سوزندوزی ترکمن و از جنس ابریشم است که با دارا بودن تنوع و ظرافت خاص در مراسم ازدواج به عروس میپوشانند.
یلک: تنها لباسی است که با زیورآلات و سکه تزیین میشود و بر سر میاندازند و جنس آن نیز از ابریشم است.
لباس مردان
دون: یا قرمز دون لباس محلی مردان ترکمن است که جنس آن ابریشم قرمز تیره و با راهراه مشکی بوده و نوع سوزندوزی آن قیطاندوزی است که با عرض دو سانت و به رنگ مشکی و قرمز در کنارهها و سرآستین لباس دوخته میشود.
اچمک: نوعی لباس دارای دو بخش بیرونی و داخلی است که بخش بیرونی آن از پارچههای مشکی که روی آن طرحهایی بهشکل لوزی، به رنگهای متفاوت و از جنس ابریشم تشکیل شده و درون آن از پوست بره مشکی تهیه شده است و آن را معمولا مردان در فصول سرد پاییز و زمستان میپوشند.
پایپوش سنتی غالب مردم خراسان شمالی نیز اعم از کرد و ترک و ترکمن «چاروق» بوده که از چرم طبیعی تهیه میشد و نوک آن نیز اندکی برگشته بود.
این کفش سنتی با نخها و اشکال مختلف تزیین میشد و دارای بندها و تسمههای بلندی بود که بندهای آن را به ساق پا میپیچیدند و برای زیباتر شدن چاروق نیز در نوک برگشته آن از منگولهای تهیه شده از نخهای ابریشم رنگی استفاده میشد.
با توجه به گذر زمان و تغییر سلایق پوشاک مردم، لازم است برای حفظ طرح و نقش لباسهای سنتی خراسان شمالی، این طرح و نقشها در مدلهای جدید بکار گرفته شوند و محصولات جدیدی با استفاده از اندوختههای پوششی زیبای خراسان شمالی تولید شود.
پوشاندن لباسهای محلی به مجسمههای موزه مفخم و چند مجسمه دیگر در استان، بهتنهایی نمیتواند کارایی لازم را برای حفاظت از این میراث گذشتگان خراسان شمالی داشته باشد.
شاید نتوان دختران و پسران امروزی خراسان شمالی را به پوشیدن شلیته و گراس و استفاده از کلاو و لچگ دعوت کرد، اما حداقل میتوان طرح و نقشهای البسه سنتی این استان را در تولیدات جدید پیاده کرد و امیدوار بود که در جامعهای که روزگاری تاروپود جامهاش همه از عشق بافته میشد «خلعت دیبا»ی برگرفته از سنت کهن، پوشش «خلقت زیبا»ی مردمان استان گنجینه فرهنگها باشد.
دیدگاه