سفر با دوچرخه از هلند تا اندونزی به روایت یک توریست

رضا صادقی مقدم | یکشنبه, ۱۶ آبان ۹۵ ساعت ۱۹:۳۰

کوئن فن‌هوت (Koen Van Huut) جوانی آرام، خوش‌رو، دوست داشتنی، ۳۲ ساله و مجرد اهل شهر لایدن کشور هلند است که تصمیم می‌گیرد با دوچرخه از خانه‌اش به اندونزی برود. با کجارو همراه باشید تا در یک مصاحبه، با او بیشتر آشنا شویم.

کوئن فن هوت، جوان هلندی در آغاز دهه‌ی سوم زندگی تصمیم می‌گیرد از روتین و روزمرگی فرار کرده و به سفری جذاب از هلند تا اندونزی آن‌هم با دوچرخه برود. او که عاشق دوچرخه است ایران را نیز به‌عنوان یکی از کشورهای مسیرش انتخاب می‌کند.

این مصاحبه در طول اقامت کوئن در شهرستان جهرم، استان فارس در زمان میهمانی وی در منزل یکی از نویسنده‌ها‌ی کجارو صورت پذیرفته و تقدیم شما عزیزان می‌شود.

سفر با دوچرخه

سلام کوئن لطفا خودت را معرفی کن:

- سلام (به فارسی سلام می‌کند). من کوئن هستم ۳۲ ساله از کشور هلند. من از شهر خودم سفری را آغاز کردم و با گذشتن از تقریبا نیمی از جهان به اندونزی خواهم رفت.

چه شد به فکر این سفر افتادی؟

- من حدودا ۴۰ ساعت در هفته پشت میز کار می‌کردم. یک بار در عید سال نو با خودم فکر کردم برنامه‌ی سال آینده چیست؟ گفتم خب، کار و تفریح آخر هفته و پرداخت اجاره و کار و تفریح آخر هفته و... . امسال هم مثل سال قبل سپری خواهد شد. برای همین تصمیم به سفر گرفتم.

پس هدف شخصی تو خروج از روتین زندگی بود؟

- بله تقریبا. ما در زندگی روتین با استرس‌ها و نگرانی‌‌ها و البته زندگی روزمره مسموم شده‌ایم. با خودم گفتم باید کار خاصی انجام بدهم و بهترین ایده‌ای که به ذهنم رسید، سفر کردن با دوچرخه بود.

هدف بزرگتری هم داری؟

- بله من برای صندوق جهانی حمایت از حیات وحش یا WWF پول جمع می‌کنم تا آن‌ها بتوانند جلوی انقراض ببر‌های سوماترا را بگیرند.

ببرها‌؟ چرا ببر‌ها؟

 - در زمان برنامه‌ریزی برای سفر در یک مجله آگهی کمک به این ببر‌ها را دیدم. بعد از تحقیق متوجه شدم از این حیوانات خارق‌العاده فقط حدود ۳۵۰ عدد باقی مانده پس با خودم گفتم من از سفرم برای کمک به طبیعت استفاده کنم چون عاشق طبیعتم.

چطور این پول را برای ببرها جمع می‌کنی؟ و تابه‌حال چقدر جمع کردی؟

 - در شهرم لایدن گشتم و از جاهای مختلف برای ببرها کمک دریافت کردم، مثل محل کار سابقم، پیرایشگاهی که همیشه می‌رفتم، مشتری‌های قدیمیم و... . یکی از حامیان مالی من یک اسنک فروشی است که وقتی من وارد یک کشور می‌شوم اسنک آن کشور را درست می‌کند و می‌فروشد و پول فروشش نصیب ببرها می‌شود. در مسیر هم مردم گاهی کمک‌هایی می‌کنند. تا الان حدود ۲۰۰۰ یورو (۸ میلیون تومان) جمع کرده‌ام.

برنامه‌ریزی سفرت چقدر طول کشید؟

- بعد از سه هفته فهمیدم که بهتر است سفرم را با فصل هماهنگ کنم و برای این کار دیر شده بود. پس تا سال آینده صبر کردم که هم فصل بهتر باشد و هم پول بیشتری پس‌انداز کنم.

هزینه‌ی سفرت چقدر هست؟

- تقریبا ۱۰ یورو (۴۰ هزار تومان) در روز. البته گاهی کمتر مثلا وقتی در جاده هستم و فقط غذا می‌خرم و گاهی هم خیلی بیشتر مثلا وقتی در شهر‌های بزرگ هستم.

برای شروع سفر چقدر پول لازم داشتی؟

- با روش سفر من حدودا ۶۰۰۰ یورو (۲۴ میلیون تومان) در سال لازم است. البته می‌شود خیلی کمتر هزینه کرد و البته خیلی بیشتر. بستگی به خود شما، شرایطتان و هدفتان دارد. در مورد تجهیزات سفر داستان متفاوت هست. می‌توانید تجهیزات گران‌قیمت بخرید یا تجهیزات ارزان. برای مثال من برای دوچرخه‌ام حدود ۴۰۰۰ یورو (۱۶ میلیون تومان) هزینه کردم (کوئن یک دوچرخه‌سوار حرفه‌ای است و دوچرخه‌اش از برند سانتوس Santos، در سبک خود بهترین برند محسوب می‌شود). برای چادر حدود ۳۰۰ یورو (۱,۲۰۰,۰۰۰) هزینه کردم. من یک کیسه‌خواب خیلی خوب دارم اما شما یک معمولی‌ترش را با حدود ۵۰ یورو (۲۰۰ هزار تومان) می‌توانید بخرید و البته یک دوچرخه‌ی خیلی ارزان‌تر. پس با هر بودجه‌ای می‌توانید این سفر را شروع کنید.

چرا این مسیر؟

- دو انتخاب داشتم :یکی آفریقا و یکی آسیا. در آفریقا به خاطر مشکلاتی که در کشور‌ها وجود دارد همیشه نمی‌توانستم دوچرخه‌سواری کنم. پس آسیا را انتخاب کردم. از طرف دیگر آسیا را ندیده بودم و دوست داشتم کمی هم از مسیر جاده‌ی ابریشم بگذرم.

درباره‌ی ایران اگر بخواهی صادقانه نظرت را بگویی، چه چیز را بیشتر دوست داشتی و چه چیزی را دوست نداشتی؟

مردم را خیلی دوست داشتم. خیلی خوب و میهمان‌نواز بودند. اما دمای هوا خیلی آزارم داد! وقتی از شمال کشور وارد کشور شدم دما حدود ۴۰ درجه بود که با توجه به دوچرخه‌سوار بودن من، بسیار اذیتم کرد. اما بخش خیلی بد دود کامیون‌ها بود. خیلی آلوده‌کننده بودند و این آلودگی آن‌ها تنفس من را دچار مشکل کرده بود.

سفر با دوچرخه

عکس: کوئن در بزرگ‌ترین غار دست‌ساز جهان، جهرم، فارس

چه تفاوتی بین ایرانی‌ها و سایر مردم در مسیرت دیدی؟

- اوه! ایرانی‌ها خیلی به توریسم علاقه‌ دارند و درباره‌ی توریست‌های خارجی خیلی کنجکاوند. همیشه‌ می‌خواهند با شما صحبت کنند.

چه تفاوتی بین ایران و ترکیه دیدی؟

- در هر دو کشور، مردم میهمان‌نواز و مهربان هستند و تنها تفاوت، تنوع بیشتر طبیعی ایران بود. مخصوصا کویر و شنزار.

کجای ایران را بیشتر دوست داشتی؟

- سوال سختی پرسیدی. همه‌جا جذابیت خودش را داشت. مکان‌های دیدنی خوب و مردم جالب و مهربان. اصفهان و بازار بزرگ، یزد و شهر قدیمش. مردمی که در مکان‌های کوچک شما را به خانه می‌برند و زندگی واقعی ایران را تجربه می‌کنید.

اگر در دولت ایران سمتی داشتی، چه کاری می‌کردی که توریست‌ها و مخصوصا توریست‌های دوچرخه‌سوار راحت‌تر باشند؟

- در کنار راه‌ها، مسیر مخصوص دوچرخه درست می‌کردم که به شهر‌های معروف راحت‌تر بروند. چند محل کمپ کوچک در پارک‌ها درست می‌کردم. الان هم می‌توانید در پارک‌ها بمانید ولی به آن‌ها دوش آب‌ گرم و محل‌های امن برای برپایی چادر و اقامت اضافه می‌کردم.

با توجه به جوان بودن خودت، بین جوان‌های ایرانی و اروپایی چه تفاوت‌هایی دیدی؟

- اینجا جوان‌ها خیلی دوست دارند موقتا یا برای همیشه به خارج بروند و در کشور یا بیرون از آن رویا‌هایشان را دنبال کنند. روح چالش و پیشرفت را در ایرانی‌ها زیاد دیدم. در هلند جوان‌ها بیشتر روتین‌های جامعه را دنبال می‌کنند. به مدرسه می‌روند، سپس کالج، شغل، تشکیل خانواده و... . اما اینجا جوان‌ها بیشتر به‌دنبال شکستن روتین‌ها هستند.

تجربه‌ات از امنیت و ایمنی چیست؟ قبل از ورود به ایران و بعد از آن؟

- قبل از ورود به ایران هیچ مشکلی نداشتم، پس از ورود به ایران هم مشکل خاصی نداشتم فقط یک بار راننده‌ی یک وانت کمی مزاحمت ایجاد کرد که آن هم به خیر گذشت! همیشه به من درباره‌ی امنیت در سفر تذکر داده می‌شد اما تجربه‌ی شخصی من این‌طور می‌گوید که سفر با دوچرخه بسیار امن و ایمن است.

نظر دوستان و خانواده‌ات درباره‌ی سفرت چه بود؟

- دوستانم گفتند موفق باشی. ما تو را یکی دو ماه دیگر می‌بینیم چون امکان ندارد بتوانی این مسیر طولانی را تا آسیا طی کنی. مادرم خیلی از من حمایت کرد و پدرم هم اهل سفر است. البته پدرم کمی نگران امنیتم بود.

قبل از ورودت به ایران دید بدی نسبت به ایران نداشتی؟ اگر بله این دید تغییری نکرد؟

 اصلا دید بدی نداشتم چون بلاگ‌های دیگران را درباره‌ی سفر به ایران خوانده بودم و دقیقا می‌دانستم که ایران چطور جایی است.

چطور پول و اسپانسر برای مخارج خودت پیدا کردی؟

- حدود یک سال پس‌انداز کردم. سپس در شهرم گشتم و تعداد زیادی نامه و ایمیل فرستادم و به جاها و افراد مختلف درباره‌ی سفرم و اهدافش توضیح دادم. قبل از آغاز سفر هم وسایل خانه و ایکس باکسم (می‌خندد) را فروختم.

سخت نبود؟

- نه چون دنبال طلا یا یک میلیون دلار نبودم. فقط کمی تخفیف در خرید وسایلم و کمی کمک دوستانه.

از چه وسایل یا وب‌سایت‌هایی برای سفرت استفاده کردی ؟

- از اپلیکیشن Open street Map استفاده می‌کنم که هم آنلاین و هم آفلاین کار می‌کند. برای عکس‌هایم از اینستاگرام استفاده می‌کنم که عکس‌هایش مستقیما به سایت اینترنتیم می‌رود. گوگل مپ هم برای جاده. از اپلیکیشن Viva Video Pro هم برای ساخت کلیپ‌های کوتاهی که برای خانواده‌ام می‌فرستم استفاده می‌کنم. از وب‌سایت warmshowers.org و cyclist برای یافتن میزبان در طول مسیر بهره می‌برم.

بهترین خاطره‌ای که از ایران با خودت می‌بری چیست؟

مردمی که در طول مسیر ملاقات کردم. مردم خیلی مهربان که من را با خودشان به جاهای مختلف بردند و مکان‌های جدیدی که دیدم.

در طول سفر چه می‌خوری؟

- صبح که بیدار می‌شوم معمولا پاستایی که از دیشب بیشتر از نیاز شام پخته بودم می‌خورم. کمی هم موز. به‌عنوان ناهار هرچیزی که در مسیر پیدا کردم. مثل نان یا میوه یا چیپس. غروب هم یک فروشگاه پیدا می‌کنم تا مواد لازم برای پخت‌وپز را بخرم. معمولا بیشتر از نیاز شام غذا می‌پزم که برای صبحانه هم مشکلی نداشته باشم. در ابتدای سفرم زیاد نوشابه می‌خوردم اما حالا این عادت را ترک کردم چون کافئین زیاد نوشابه بسیار مضر است. چیپس هم به‌خاطر جبران نمک از دست رفته‌ی بدم در اثر عرق کردن می‌خورم.

اگر به عقب بر‌می‌گشتی و دوباره می‌خواستی سفرت را شروع کنی، با توجه به تجربه‌های الان‌ات چه آمادگی‌های متفاوتی را داشتی؟

- من کاملا آماده بودم ولی شاید یک دوربین متفاوت می‌خریدم (کوئن یک دوربین خانگی رده پایین سونی و یک دوربین چاپ سریع پولاروید داشت). شاید وسایل و لباس‌های کمتری برمی‌داشتم تا بارم سبک‌تر باشد.

یک سوال مهم. درباره‌ی آینده‌ات بعد از سفر نگران نیستی؟ آمادگیش را داری؟

- نگران نیستم. باید ببینم در طول مسیر چه پیش می‌آید. اگر به‌طور اتفاقی شغل خوبی در مسیر پیدا کردم کار می‌کنم و اگر نه وقتی که برگشتم دنبال یک شغل جدید می‌گردم. شاید یک نمایشگاه دوچرخه زدم. هر چیزی غیر از پشت میز نشینی.

آیا در طول سفر تغییری در خودت احساس کردی؟

- بله همیشه شب‌ها دیر می‌خوابیدم الان این طور نیست. حالا فقط با زمان و پیش آمدهایش جلو می‌روم و به آرامش رسیده‌ام. ولی در هلند همیشه استرس داشتم. امیدوارم این آرامش را پس از اتمام سفر حفظ کنم. هرچند وقتی وبلاگ دیگران را می‌خوانم می‌بینم که توریست‌های مثل من، دو یا سه ماه پس از بازگشت به خانه به روتین سیستم برمی‌گردند. فقط این‌بار بیشتر توسط ترافیک و چراغ‌های راهنمایی اذیت می‌شوند!

بعد از این سفر دلت برای کسی تنگ می‌شود؟

- بله، خیلی افراد مهربان و خوبی را در طول سفر ملاقات کردم. می‌دانم دیگر ملاقاتشان نخواهم کرد و این کمی غم‌انگیز است.

در طول روز چند کیلومتر مسافت را طی می‌کنی؟

- حدودا ۱۰۰ تا ۱۲۰ کیلومتر در روز. معمولا ۵ روز در هفته دوچرخه‌‌سواری و دو روز برای استراحت توقف می‌کنم. البته این برنامه‌ی قطعی نیست و هرجا که دوست داشتم بیشتر می‌مانم.

تا اینجا چند کیلومتر مسیر را طی کرده‌ای و از چه کشور‌هایی گذشتی؟

- دقیقا ۷,۶۴۲ کیلومتر. تاکنون از کشورهای هلند، آلمان، اتریش، اسلواکی، مجارستان، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، مونته نگرو، آلبانی، مقدونیه، یونان، ترکیه، گرجستان و ارمنستان گذر کرده‌ام و اکنون نیز که در ایرانم. 

چقدر دیگر مانده؟

- حدود ۱۲۰۰۰ کیلومتر دیگر مانده که کل سفر بشود حدود ۲۰,۰۰۰ کیلومتر.

الان چند ماه است که راه افتادی و چقدر زمان مانده است؟

- حدود ۷ ماه است که راه افتادم (۲ ماه در ایران) و حدودا ۱ سال دیگر راه دارم. باید ببینم کجاها بیشتر یا کمتر می‌مانم.

-آیا سفر روی سلامتت اثر گذاشت؟

- بله الان خیلی سالم‌تر هستم. هرروز دوچرخه‌سواری می‌کنم. کمی وزن کم کرده‌ام. البته همیشه بیرون بودن خیلی از همیشه داخل بودن سالم‌تر است!

 هیچ فشار فیزیکی‌ای روی خودت احساس نمی‌کنی؟

- هروقت فشاری باشد استراحت می‌کنم (می‌خندد).

هیچ‌وقت شد تسلیم بشوی و بخواهی سفرت را نیمه‌کاره رها کنی؟

- در ترکیه وقتی دستم را به یک کامیون گرفته بودم، تعادلم را از دست دادم و انگشتم در حفره‌ای در کامیون گیر کرد و کامیون من را با سرعت ۸۰ کیلومتر دنبال خودش کشید طوری که یک بند از انگشتم کاملا قطع شد! من را پشت وانت در مسیر کوهستانی پس از ۱ ساعت به بیمارستان رساندند و ۵ روز در آنجا بستری بودم. در بیمارستان به این فکر می‌کردم که برای ریکاوری به خانه بازگردم. اما پس از تماس با مادرم که پزشک است، او به من دلداری داد و گفت که در سفر و در کنار دوستانت بهتر ریکاوری خواهی کرد. پس به سفرم ادامه دادم.

 و سوال آخر. بهترین چیزی که سفر به تو یاد داد چه بود؟

چیز‌های زیادی در سفر یاد گرفتم اما بهترینش قطعا این بود که مردم در سراسر جهان خوب، مهربان و دوست‌داشتنی هستند و باید مردم را دوست داشت.

سفر با دوچرخه

راهنمای خرید دوچرخه از زبان کوئن

سبک دوچرخه

برای Cycle Tourism یا همان گردشگری به دور دنیا با دوچرخه، نیاز به یک دوچرخه‌ی خوب سبک تورینگ یا یک دوچرخه‌ی اصلاح شده‌ی کوهستان دارید. اگر فقط در اروپا و جاده‌های با کیفیتش حرکت خواهید کرد برخی از دوچرخه‌های Race هم مناسب هستند.

تنه

بهترین جنس تنه فولاد است چون استحکام زیادی دارد و همه‌ جا می‌توانید تعمیرش کنید. تنه‌های آلومینیوم هم به‌خاطر وزن سبکشان عالی هستند. اصلا سراغ تنه‌های فیبر کربن نروید چون اولا مقاومتشان در برابر برخی فشار‌ها و ضربات کم است. دوم اینکه اگر بشکنند کلا تنه‌ی دوچرخه را از دست می‌دهید و سوما هیچ کس نمی‌تواند تعمیرشان کند.

سفر با دوچرخه

نگهدارنده‌ی بار

بهترین برند نگهدارنده‌ی بار و کیف‌ها توبوس Tubus است چون فولادی و مقاومند و اگر شکست به‌راحتی جوش داده‌ می‌شود.

سفر با دوچرخه

کیف‌ها

برای خود کیف‌ها بهتر است از انواع ضد آب استفاده کنید. برند پیشگام در اروپا و جهان اورتلیب Ortlieb است اما از برند‌های دیگر و البته ارزان‌تر هم می‌توانید بدون مشکل استفاده کنید.

سفر با دوچرخه

سفر با دوچرخه

دنده‌ی دوچرخه

انتخاب دنده کاملا بستگی به بودجه‌ی شما دارد. اگر امکان خوب هزینه کردن را دارید می‌توانید از دنده‌ی مشابه چیزی که من روی دوچرخه‌ام دارم استفاده کنید: من از تسمه (به‌جای زنجیر) و سیستم دنده‌ی راهلاف (Rohloff) آلمانی استفاده می‌کنم.

سفر با دوچرخه

این نوع دنده بسیار مفید است چراکه به‌ندرت خراب می‌شود و هیچ نگهداری خاصی در طول سفر نیاز ندارد. همچنین داخلی بودن این نوع دنده باعث می‌شود کثیف و خراب نشود. قیمت این سیستم حدود ۱۰۰۰ یورو (۴ میلیون تومان) است.

اگر محدودیت بودجه دارید دنده‌های شیمانو XL و شیمانو XT انتخاب‌های خوبی هستند چون بسیار قابل اتکا، قوی و مقاومند.

زین

روی این موضوع بهتر است خوب سرمایه‌گذاری کنید. بیشتر سایکل توریست‌ها از زین‌های چرمی مثل برند بروکس Brooks استفاده می‌کنند چون با فرم بدن شما هماهنگ می‌شود.

ابزار سفر کوئن

تلفن هوشمند راگ گیر RugGear مدل RG۷۳۰

سفر با دوچرخه

تلفن هوشمند قبلی کوئن پس از چند بار به زمین افتادن در مسیر، بالاخره در ترکیه می‌شکند. او با تحقیق به این برند می‌رسد. پس از ارسال ایمیل به سازنده و درخواست ارسال این مدل، شرکت این تلفن را به‌صورت رایگان برای کمک به هدف کوئن برایش ارسال می‌کند. بر طبق گفته‌ی کوئن تلفن جدیدش چندین بار به زمین افتاده اما جز چند خش در گوشه‌هایش هیچ مشکل دیگری ندارد.

اجاق بنزینی کوچک و جالب برای گرم کردن غذا

سفر با دوچرخه

از فویل پشت اجاق جهت خنثی کردن اثر باد استفاده می‌شود.

پمپ باد و ابزار مختصر اما مفید

سفر با دوچرخه

سفر با دوچرخه

سیستم موقعیت یاب (GPS) برند اسپات Spot مدل Qen۳

این وسیله‌ی جذاب و کوچک امکانات جالبی داشت. برای مثال می‌توان در صورت مشکل یک پیام از پیش تعیین شده به شماره‌ای خاص فرستاد (در مورد کوئن این شماره متعلق به پدرش بود). دکمه‌ی SOS که برای درخواست کمک از نزدیک‌ترین مرکز امدادی کاربرد دارد. این وسیله به‌صورت زنده مکان دقیق شما را روی وب‌سایت یا وبلاگتان به نمایش در می‌آورد. علاوه بر امکانات جالب دیگر، نکته‌ی جذاب این وسیله شارژدهی یک ماهه‌اش با ۴ باتری نیم‌قلم شارژی بود!

سفر با دوچرخه

دیگر ابزار و وسایل سفری

  • پاوربانک که کاربردی بودنش در سفر بر کسی پوشیده نیست.
  • چاقوی کوچکی که کنار جاده پیدا کرده بود!
  • پول نقد که با ورود به ایران با توجه به عدم پشتیبانی کارت‌های اعتباری، کوئن در مرز ۱۰۰ دلار را به ریال ایران تبدیل کرده بود و با خود حمل می‌کرد.
  • فلش لایت برای نصب به‌عنوان نور دوچرخه در صورت نیاز (کوئن شب‌ها سفر نمی‌کند)
  • هدلایت
  • هدفون یا به‌قول خودش یار همیشگی در سفر که موسیقی یا پادکست های سفر گوش کند و البته از صدای کامیون‌ها در امان باشد.
  • گذرنامه و کیف کوچک مدارک
  • کاتالوگ کوچکی که درباره‌ی خودش و سفرش بود.
  • نقشه‌ای که دوستی در تهران به زور به او هدیه داده بود!
  • محافظ گوش برای خوابی آرام در کنار جاده
  • کرم ضدآفتاب. کوئن از قیمت کرم ضدآفتاب در ایران متعجب بود که البته بعدا معلوم شد به فروشگاه مناسبی مراجعه نکرده بود!
  • لباس مناسب دوچرخه‌سواری
  • انواع کیف مخصوص دوچرخه و....
  • این ببر عروسکی هم مادر کوئن که جراح است با دستان خود می‌بافد و برای کمک به ببر‌ها به قیمت ۱۰ یورو (۴۰ هزار تومان) می‌فروشد:

سفر با دوچرخه

چیز‌های که از کوئن آموختیم

شاید مهم‌ترین و جذاب‌ترین بخش ملاقات با این جوان آرام و جالب، این بود که کوئن فن هوت، مردی از سرزمینی بسیار متفاوت از سرزمین پارس، اما دقیقا یک جوان بود مانند همه ما جوانان ایرانی با داستان‌ها، علایق، روحیه، تجارب، ترس‌ها و آرزوهای معمولی ما.

شاید برای مسئولان، تفکر در این نکته مفید باشد که برای نمایش روزانه‌ی ایران واقعی و میهمان‌نواز به ۱۰،۰۰۰ نفر اروپایی باید میلیون‌ها یورو هزینه کرد اما یک توریست دوچرخه‌سوار بین ۱ تا ۳ ماه است که هرروز تجاربش از ایران را برای چند ‌ده هزار نفر به نمایش می‌گذارد.

نمی‌شد کوئن را دید و پشتکار و قدرت تصمیم وی را در هدفش تحسین نکرد. برای همه جوانانی که با کوئن ملاقات کردند، او تلنگری بود برای جدا شدن از روزمرگی و سپردن خود به دریای تجارب سفر. به‌قول کوئن: مهم‌ترین چیزی که از سفر یاد می‌گیریم این است:

مردم همه دنیا خوب و مهربان هستند. نترسید و دوستشان داشته باشید.

در ادامه چند عکس اختصاصی از کوئن فن هوت، این میهمان آرام و دوست ببر‌ها تقدیم شما کجارویی‌های عزیز می‌شود.

سفر با دوچرخه

سفر با دوچرخه

سفر با دوچرخه

سفر با دوچرخه

سفر با دوچرخه

سفر با دوچرخه

مطالب مرتبط:

منبع کجارو

دیدگاه