معروف ترین شهرهای موزیکال دنیا کدامند؟ (قسمت اول)
موسیقی با فرهنگ و معماری شهری ارتباطی جدایی ناپذیر دارد. در دنیا شهرهایی هستند که موسیقی بیش از هر چیزی در روند شکلگیری آنها شکل داشته است و به مهدی برای ظهور گروهها و خوانندههای معروف تبدیل شدهاند.
از لالاییهای کودکانه گرفته تا آهنگ ویژهی مراسم تدفین، موسیقی در همهی جوانب زندگیمان حضور دارد و باعث یادآوری برخی خاطرات یا باعث برقراری ارتباط ذهنی با موضوعی میشود. موسیقی در ما حس حماسی و مقاومت ایجاد و احساس خوبی منتقل میکند. برخی حتی اعتقاد دارند موسیقی یکی از معدود چیزهایی است که حس انسانیت را در انسان ایجاد میکند.
سادهترین رابطه موسیقی و معماری، که اتفاقا اغلب از آن سخن به میان میآید، شباهتها، فصلهای مشترک و اصطلاحات مشابه موسیقی و معماری است. برای مثال میگویند چون موسیقی دارای ریتم و ضرب آهنگ است و معماری هم از آنها بهره میگیرد، پس از موسیقی بهره برده است. ولی موضوع به این سادگی و پیش پاافتادگی نیست. مسئله خیلی عمیقتر و ریشهای است. درک بصری از اصوات و امواج محیط پیرامون و طبیعت، در آفریدن هر دو نقش دارند. اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم، حتی به این نتیجه میرسیم که بیشتر، موسیقی از معماری بهره برده است.
معماری با اقلیم و اکوسیستم درگیر است و موسیقی با هر دو. برای پی بردن به این راز باید به تاریخ موسیقی نگاهی موشکافانه و دقیق داشت. این که موسیقی فلان منطقه در چه دورهای از تاریخ و چگونه شکل گرفته است؟ آبوهوا، شرایط اقتصادی و اجتماعی، تکنولوژی روز، دین و باورها، سنت و حکومتها، نوع روابط و خیلی از مواردی که نهایتا به ایجاد فرهنگ میرسند، هر کدام جداگانه بر معماری و بالاخره موسیقی تاثیر مستقیم و غیرمستقیم داشتهاند. مسئله جالب اینجا است که اگر یک موسیقی فولکلور را روی کاغذ بیاوریم و توسط خطوطی نُتها را به یکدیگر وصل کنیم، بهصورت اتفاقی و شاید عمدی، برجستگیها و پستیهای این خطوط، با خط آسمان آن منطقه شباهتهایی دارد. احتمالا ابتدا موسیقی از اقلیم و سپس معماری از هر دو تاثیر گرفته است.
برای مثال موسیقی بوداییهایی که در فراز قلههای چین و میان انبوهی از درختان آن را خلق کردهاند و امروز حتی بهعنوان موسیقی آرامشبخش (relaxation) از آنها استفاده میشود، به نوعی به وزش باد یا ابری که میان درهها حرکت میکند، شباهت دارد. چشمان خود را ببندید و تصور کنید در قلهای از کوههایی که با انبوهی از درختان پوشیده شده است، نشستهاید. جلوی چشم خود درههایی میبینید که در هم پیچیده شدهاند. یک مه لطیف و رویایی چندین متر زیر پای شما، در پیچوخم درهها جا خوش کرده است و نسیمی ملایم میوزد. در واقع شما روی ابرها راه میروید! صدای پرندگانی را میشنوید که با صدای باد همنوایی میکنند. ناگهان صدای برخورد قطرات باران را روی برگها را احساس میکنید. این صحنه واقعی است و در موسیقی بودایی از آن استفاده شده است. فلوت چینی صدای همان بلبل یا پرندگان است. باد اصوات کششی زیرصدا، قطرات باران ریتمها و ضرب آهنگها را تشکیل میدهند. وقتی به این موسیقی گوش میدهید، حتی اگر در مترو باشید و چشمان خود را ببندید احساس میکنید در آن فضا هستید.
به گوشه دیگری میرویم، سرتان را بالا بگیرید، تا چشم کار میکند آسمان خراش میبینید. حالا جلوی خود را نگاه کنید، صفی طولانی از ماشینها را میبینید که در ترافیک گیر کردهاند و بوق میزنند. چند نفر پایین برج کنار شما در رفتوآمد هستند. شانه شما بین جمعیت گیر میکند و همه به شما تنه میزنند و بیتفاوت از کنارتان رد میشوند. اینجا جایی مثل شیکاگو یا نیویورک است. شما در این صحنه موسیقی متال در ذهنتان پخش میشود. این سبک از موسیقی اصلا برای اعتراض و بیان همین نابسامانیها و ناامنیها بوجود آمده است. اغلب وارد مسائل فلسفی میشود و از حماسه نیز روایت میکند. میبینید فرهنگ، معماری و اقلیم چگونه روی موسیقی دنیا و حتی موسیقیهای یک کلانشهر تاثیر گذاشته است؟
زمانی که در اروپا فیلسوفانی زیباییشناسی را با معادلات ریاضی بررسی و سلیقه انسانها را با اعداد اندازهگیری میکردند، معماری و موسیقی کلاسیک بسیار زیبا با یکدیگر خلق شدند. حتی امروزه اگر بخواهیم برای یک بنای کلاسیک موسیقی انتخاب کنیم، بیشک قطعات کلاسیک میتوانند شکوه و عظمت آن بنا را بیان و شاید دو چندان کنند. مثلا برای نشان دادن شکوه و عظمت بناها در برنامههای مستند، دیده میشود از آثار کلاسیک استفاده میکنند. برای همین موسیقی تاثیر نامحسوس ولی غیر قابل انکاری روی معماری و بافت شهری دارد. در دنیا شهرهایی وجود دارند که بر اساس موسیقی خود طراحی شدهاند. نظم شهری، رفتوآمد آدمها، ترافیک ماشینها و سایر موارد با طور ناخواسته بر اساس ذات موسیقی مردم آن شهر شکل گرفتهاند. معروفترین شهرهایی که موسیقی تاثیری باور نکردنی در شکل گرفتن آنها داشته است، همچنین به خاطر همین رابطه، موسیقی در این شهرها زنده است و در گوشه و کنار آنها میتوان از نواهای مختلفی لذت برد.
موضوعی که باید به آن توجه کرد، این است که معماری شهری میتواند درک بصری، تخیل، تجسم و فضاسازی از آثار موسیقی باشد. گاهی از معمار خواسته میشود تا برای یک قطعه موسیقی، معماری کند یا دکوری بسازد. این نمونه اغلب در طراحی صحنه استفاده میشود. گاهی یک موسیقی یا یک اثر میتواند الهامبخش ایده یا آغاز یک طراحی باشد.
در سال ۱۹۷۵، شورای بینالمللی یونسکو، اولین روز اکتبر را بهعنوان روز جهانی موسیقی برای جشنهای پایدار و تشویق صلح و دوستی میان ملتها و بهعنوان هدف گردشگری اعلام کرد. بنابراین در حالی که گلچین کردن تنها تعداد معدودی از شهرهای موسیقیایی جهان بهعنوان مقاصد توریستی-موسیقیایی ممکن است کار سختی باشد، اما در اینجا قصد داریم برخی شهرهای مشهور به لحاظ هم اجرای موسیقیهای زنده و هم تأثیری که بر موسیقی در سراسر جهان داشتهاند را معرفی کنیم.
آستین (در آمریکا)
کریس ریچاردز، منتقد موسیقی روزنامه واشنگتن پست درباره آستین در کشور آمریکا مینویسد:
اعتبار آستین بهعنوان یکی از مراکز موسیقیایی، دروغ نیست.
چنانچه «تبسم صیدیقی» (Tabassum Siddiqui) روزنامهنگار حوزهی موسیقی نیز میگوید:
«آستین مرکزی برای موسیقی ملی آمریکایی، موسیقی قومیتی، کانتری، و موسیقی هیپپاپ است و هنر خود را در برگزاری فستیوال «اِس.ایکس.اِس.دبلیو» ( SXSW فستیوال سالانه، موسیقی، فیلم و رسانه) و جشنواره «آستین سیتی لیمیتس» (Austin City Limits) دو غول بزرگ فستیوالهای چندگانه، به رخ میکشد»
هر دوی این فستیوالها نقاط مشترکی دارند که عبارتند از حضور افراد سرشناسی مانند پائول مککارنتی (Paul McCartney) و فروش صدها هزار بلیط.
ریچاردز همچنین به جشنواره سایهها که در حاشیهی مراسم بزرگ این شهر برگزار میشود، اشاره میکند و در این باره میگوید:
قابلیتهای زیست محیطی آستین، باعث ایجاد انواع فعالیتها میشود.
برای استفاده از سایر جاذبههای این شهر، افسانهی اسب سفید را مطالعه کنید و به تئاتر «مودی» (Moody) بروید. از دیگر شهرهای بزرگ موسیقیایی آمریکای شمالی میتوان به این موارد اشاره کرد: نئواورلئان، تورنتو و هاوانا.
دیدگاه