سفرنامه اردن، گنجینه‌ی ناشناخته (قسمت اول)

حمید حسن‌زاده
حمید حسن‌زاده پنجشنبه، ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۱۵
سفرنامه اردن، گنجینه‌ی ناشناخته (قسمت اول)

ناامنی‌های حال حاضر در کشورهای همسایه اردن بر صنعت گردشگری آن سایه انداخته است، کشوری که یکی از ۷ شگفتی جهان را در خود جای داده است. با کجارو همراه باشید تا این سفرنامه را بخوانید.

این سفرنامه در نوامبر ۲۰۱۶ توسط «آملیا جنتلمن» در گاردین نوشته شده است.

صاحب مغازه هدیه فروشی در حالی که باقی پولم را پس می‌داد گفت: اینجا امن و امان است. به هنگام صبحانه نیز با گارسون دیالوگ مشابهی داشتم: من همیشه به میهمانانم می‌گویم که شما در مکانی امن هستید، ممکن است در گوشه و کنار خطراتی باشد اما اینجا کاملا امن است.

البته تکرار بیش از حد این دیالوگ‌های آرامش‌بخش اثری عکس در مخاطب ایجاد می‌کند. درگیری‌های فعلی در کشور همسایه اردن، سوریه، باعث نزول صنعت گردشگری در اردن شده است.

دلیل این دست گفتگوها بسیار آشکار است. به لطف احساس رایج درباره ناامنی این ناحیه، اردن باوجود امن بودن همچنان خالی از گردشگر است. از سال ۲۰۱۱ به بعد صنعت گردشگری تا ۶۶٪ نزول کرده است.

البته باید افزود که در بازدید کردن از اماکنی مانند پترا در سکوت کامل، رضایتی پنهان وجود دارد.

پس از اینکه با دخترم نیمه-شب به امان رسیدیم و شب را گذراندیم، صبح زود برخاستیم و از میان دشت به‌سمت پترا حرکت کردیم. در دوره‌ی شکوفایی گردشگری، روزانه بیش از ۳۰۰۰ گردشگر از این محل بازدید می‌کردند، اما امروز فقط ۳۰۰ نفر آنجا بودند.

گذرگاه سیغ اردن

این بدین معنا بود که قدم زدن در دره‌ی «سیق» با آرامش کامل انجام می‌گرفت. جماعت مونوپد به دست و لیدرهای تور پر هیاهو حال و هوای محل را مخدوش نمی‌کرد. تجربه‌ی تماشای چشم‌اندازی که به درازای قرون پابرجا مانده خستگی را می‌زدود.

البته محافظان محیط زیست نسبت به هجوم توریست‌ها به پترا و برجای ماندن اثراتی مخرب مانند رطوبت و کوفته شدن هزاران کف پا به زمین آنجا هشدار داده‌اند.

برای تماشای پترا یک روز فرصت داشتیم بنابراین حدود ۲۰ کیلومتر گردش کردیم و از دیدن مقابر و دروازه‌های باشکوه دچار حیرت شدیم. تصاویر کتب راهنما قادر به نمایش شکوه این سایت نیستند، سایتی که یادگاری از استعداد نباتیها است و با گذشت زمان در طول روز و تغییر نور خورشید به رنگ‌های مختلف (از نارنجی تا صورتی و در زمان غروب خاکستری) در می‌آید.

این زیستگاه پهناور حقیقتا خارق‌العاده است. ابتدا حرکت در دره و سپس، بسیار ناگهانی، ظاهر شدن بنای «الخزانه» به شما ثابت می‌کند که دیدن این بنا به‌تنهایی ارزش سفر را دارد.

الخزانه اردن

۷۰۰ پله را شتابان به‌منظور رسیدن به صومعه (معبد یا مقبره‌ای که در قله کوه ساخته شده) طی کردیم و به نوشیدن چای نعنایی و داغ، و تماشای نمای کلی سایت از بالا پرداختیم. صاحب کافه در حالی که از کم بودن توریست‌ها در فکر فرو رفته بود جلو می‌آمد و گفت:

اینجا امن است و خبری از داعش نیست، اما مردم دیگر به اینجا نمی‌آیند.

دفتر امور خارجه بیان می‌کند که «تهدید بالای تروریسم» در اردن وجود دارد. اما جالب اینکه همین هشدار در مورد کشورهایی نظیر مصر، آلمان و فرانسه صادر می‌شود.

به‌دلیل اینکه اردن در میانه کشورهایی مانند سوریه، عراق، فلسطین و اسرائیل قرار گرفته (که باعث دلسردی گردشگران می‌شوند) است، نیروی تدافعی خود را طی ۱۵ سال گذشته توسعه داده است. حوادثی مانند انتفاضه سال ۲۰۰۰، ۱۱ سپتامبر و جنگ عراق به این نگرانی‌ها دامن زده است.

پس از آن در سال ۲۰۰۸ که همه‌چیز رو به بهتر شدن ‌می‌رفت بحران اقتصادی، پیامدهای ناخوشایند بهار عربی و اوج گرفتن درگیری‌ها در سوریه این فرصت را بر باد داد. نکته‌ای مهمی که باید به خاطر داشت این است که وزرات خارجه سفر به هیچ‌ مکانی را (به غیر از مسیر ۴ کیلومتری مرز سوریه) منع نکرده است و همچنین اضافه می‌کند که در سال ۲۰۱۵ حدود ۶۰ هزار نفر بریتانیایی بدون هیچ مشکل خاصی به اردن سفر کرده‌اند.

در رستورانی در مرکز سایت که در آن درختان نقش سایبان را برعهده داشتند ناهار خوردیم. در زمان باقی مانده به انتهای روز، قسمت عقبی سایت را دور زدیم و ۶۷۰ پله‌ی دیگر را بالا رفتیم و از کنار خانه‌های بادیه نشینان و مقبره‌ها عبور کردیم و به قربانگاه رسیدم. قربانگاه بر فلات بی حصار روی کوه قرار گرفته بود و نباتیها در گذشته در این مکان آیین‌های مذهبی خود را اجرا می‌کردند.

قربانگاه پترا اردن

مسیری طولانی و پرپیچ و خم به قله‌ می‌رسید. ما غروب به آنجا رسیدیم و در مسیر تنها از کنار ۴ گردشگر عبور کردیم.

کافه‌ی نزدیک قله تعطیل بود، لیست غذای سال گذشته رنگ و رویش رفته بود و بزی در داخل دکه بود. دسته‌ای شتر به‌دلیل نبود مشتری روی زمین نشسته و پاهای خود را به زیر جمع کرده بودند.

شکنندگی طبیعت بازار توریسم جهانی به راستی طعم تلخی دارد. جواهر فروشی می‌گوید: بمبی در ترکیه فرود می‌آید و مردم با خود می‌اندیشند که نباید به اردن بیایند. مردی که بطری‌های شنی که روی آن طرح‌های از شتر با رنگ‌های مختلف رنگ بسته می‌فروشد می‌گوید که از ۲۰۰۲ به بعد این بدترین سال بوده است و به بطری‌هایش اشاره می‌کند که فروش نرفته‌اند. هتل دوستش به‌تازگی تعطیل شده و تجارتش رونقی ندارد.

به هنگام گرگ و میش شروع به بازگشت کردیم تا قبل از شب و تاریکی به زمین صاف برسیم. کسی در محوطه مقابل الخزانه حضور نداشت و ما با نوری اندک و سکوتی کامل سیق را می‌پیمودیم. سایه‌ها به نرمی روی صخره‌ها می‌خزیند تا اینکه کاملا شب شد.

مطالب مرتبط:

منبع Guardian

دیدگاه