خانه های قدیمی تبریز (قسمت سوم)

مینا رهبری
مینا رهبری جمعه، ۹ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۰۱
خانه های قدیمی تبریز (قسمت سوم)

خانه‌های تاریخی تبریز در قسمت آخر به معرفی خانه‌های مشاهیر، بزرگان و اهل ادب تبریز یا خانه‌هایی که به فراموشی سپرده شده‌اند، می‌پردازد. این خانه‌ها تاریخ مصور شهر هستند و با آشنایی با هرکدام صفحه‌ای از تاریخ را ورق می‌زنید. با کجارو همراه باشید که با خانه‌های کمتر شناخته‌ی تبریز آشنا شوید.

در تبریز خانه‌های تاریخی بسیاری وجود دارد که مجال معرفی همه آن‌ها وجود ندارد؛ نام برخی از آن‌ها در لیست خانه‌های قدیمی شهر وجود دارد اما اطلاعات کافی در مورد آن‌ها موجود نیست. در قسمت آخر مقاله‌های خانه‌های تاریخی تبریز به معرفی چند خانه‌ی تاریخی دیگر این شهر می‌پردازیم که روزگاری مملو از هیاهو و شور زندگی بودند:

خانه ارفع الملک جلیلی

خانه ارفع الملک جلیلی

«حسین قلی خان جلیلی» که به «ارفع الملک» شهرت دارد نهمین شهردار تبریز بود و خدمات ارزنده‌ای برای این شهر انجام داد که مردم هنوز هم از آن‌ها استفاده می‌کنند. او از سال ۱۲۹۷ تا ۱۲۹۹ شمسی شهردار تبریز بود و در این دو سال مهرانه رود را بدون دریافت اعتبار از دولت، دیوارسازی کرد. اولین کشتارگاه مدرن تبریز را احداث کرد، روزهای جمعه را تعطیل رسمی اعلام کرد، دارالمجانین و همچنین صدارت مجمع دالتربیه (محل تعلیم و تربیت اطفال یتیم و بی‌کس) را تاسیس کرد. همچنین فرزند او اولین ایرانی بود که گواهی‌نامه‌ی رانندگی گرفت. وی از نیکوکارترین افراد این شهر و ساکن محله‌ی منصور (شهید بهشتی فعلی) بود. نوادگان او می‌گویند پدربزرگشان سفارش داده بود چند شی نفیس برای شهرداری آن دوره در آلمان بسازند که هم‌اکنون به‌صورت امانی در خانواده‌ی آن‌ها نگهداری می‌شود. 

قدمت خانه‌ی او به دوران پهلوی اول می‌رسد و سردر بسیار زیبای آن در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده، اما خود خانه به حال خود رها شده است! چنین مردی که سال‌ها برای زیبایی و آبادی شهر خود تلاش کرده، امروزه خانه‌اش با بی‌مهری اهالی آن مواجه شده است. گفته می‌شود سنگ‌کاری‌های این خانه در تبریز بی‌نظیر است اما سهم آن از تمام خبرهای داغ گردشگری تنها یک سردر ثبت شده است. اگر گذرتان به خیابان شهید بهشتی تبریز افتاد، می‌توانید این خانه را از بیرون تماشا کنید چون هنوز هم با گذشت چندین سال، صلابت و زیبایی خود را حفظ کرده است. سازمان میراث فرهنگی می‌گوید اگر شهرداری این خانه را خریداری کند، آن را مرمت کرده و به یکی از جاذبه‌های تاریخی تبریز تبدیل خواهیم کرد. خانواده‌ی ارفع الملک، تفنگ قدیمی وی را به موزه‌ی شهرداری اهدا کردند.

سردر خانه‌ی ارفع الملک جلیلی در ۷ مهر ماه ۱۳۸۱ به شماره‌ی ۶۲۱۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

آدرس بنا: تبریز، خیابان شهید بهشتی (منصور سابق) به‌طرف پل منصور

آدرس خانه‌ی ارفع الملک جلیلی روی نقشه

خانه پروین اعتصامی

خانه پروین اعتصامی در تبریز

پروین اعتصامی از شاعران نامی ایران و اهل تبریز است که در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ شمسی در خانه‌ای در محله‌ی ششگلان به دنیا آمد. نام اصلی او «رخشنده» بود و پدرش، «یوسف اعتصام الملک» که نویسنده، ناشر و مترجم و از خانوده‌های اصیل تبریزی بود، در سن ۷ سالگی پروین، زمانی که او شعر زیبایی سرود تخلص «پروین» را برای دخترش برگزید. این خانواده تا ۶ سالگی پروین در این خانه زندگی می‌کردند و بعد از آن به تهران مهاجرت کردند. امروزه سازمان میراث فرهنگی پس از مرمت بنا، آن را تبدیل به «بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان» کرده است. قدمت این خانه مربوط به دوران پهلوی اول است، البته ناگفته نماند که این خانه قبلا از دو بخش تشکیل شده بود که یکی از آن‌ها مربوط به دوران قاجار می‌شد که متاسفانه از بین رفته است. موقعیت بنا شمالی است و ابتدا هنگام ورود، وارد حیاط زیبایی می‌شوید که در وسط، یک حوض کوچک و چهار باغچه اطراف آن دارد. دو ورودی به داخل ساختمان وجود دارد و نمای آن آجری است. ورودی زیرزمین نیز از حیاط و در آن زیر پله‌های ورودی ساختمان است. این خانه که به نام مشهورترین شاعر زن ایرانی مزین شده است، در ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ به شماره‌ی ۱۸۶۸۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

آدرس بنا: تبریز، خیابان عباسی، جنب مسجد میرآقا، کوچه‌ی ساوجبلاغی، پلاک ۶

آدرس خانه‌ی پروین اعتصامی روی نقشه

خانه کلانتر

خانه کلانتر تبریز

خانه‌ی کلانتر در باغی به همین نام قرار گرفته است و متعلق به «میرزا ابراهیم خان باغمیشه‌ای» ملقب به «شرف الدوله» و مشهور به «کلانتر» است. وی نماینده‌ی تبریز در اولین دوره‌ی مجلس شورای ملی و سومین شهردار تبریز است که دو بار به این سمت منسوب شد. پدر او کلانتر تبریز بود و بعدها میرزا ابراهیم خان هم جانشین پدر شد. این خاندان صاحب، ارباب و کدخدای باغمیشه‌ی تبریز بودند و امروزه نیز آثاری هم‌چون مسجد کلانتر از آن‌ها به یادگار مانده است. 

قدمت باغ و خانه‌ی کلانتر به دوران قاجار می‌رسد (۱۳۱۱ هجری قمری). این بنا کوشکی بوده در باغی به مساحت ۶۵۵۰ متر مربع قرار گرفته است. زیربنای ساختمان ۱۰۴۰ متر مربع بوده و در دو طبقه و به‌دست معماری قفقازی به نام «ملهم» که بنا شده است. اصل «قرینه» در این خانه کاملا رعایت شده است، طبقه‌ی همکف ایوانی با ۴ جفت ستون با سرستون‌های گچی دارد و برای ورود باید از یک هشتی بگذرید و به دهلیز برسید. در این طبقه دو اتاق جانبی وجود دارد که به‌عنوان نشیمن مورد استفاده قرار می‌گرفت و پشت آن‌ها دو اتاق وجود دارد که آشپزخانه‌ی ساختمان است. در انتهای دهلیز، پله‌ها شما را به طبقه‌ی اول می برد که شامل یک طنبی، یک دهلیز و چهار اتاق است. در نمای ساختمان گچ‌بری‌های برجسته به‌شکل انگور و برگ دیده می‌شود. داخل باغ نیز دو استخر وجود دارد که استخر قدیمی در مقابل عمارت کوشک و استخر جدید در قسمت جنوب غربی باغ قرار گرفته است.

این باغ و خانه در ۲۷ مرداد سال ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

آدرس بنا: تبریز، خیابان عباسی، کوچه‌ی هاشمی، پلاک ۲۳

آدرس خانه‌ی کلانتر روی نقشه

خانه کلکته‌چی

خانه کلکته چی

خانه‌ی کلکته‌چی از جمله خانه‌های قدیمی تبریز است که گفته می‌شود قدمت آن به دوران حکومت پهلوی اول باز‌می‌گردد. این خانه در مرکز تبریز، محله‌ی راسته کوچه و بن‌بست کلکته‌چی قرار دارد. این خانه متعلق به خانواده‌ی کلکته‌چی بود که از تاجران تبریز بودند و یکی از یادگارهای آن‌ها کتابخانه‌ی کلکته‌چی است که در حیاط مسجد جامع قرار دارد و هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. ستون‌های گچ‌کاری شده و پنجره‌های رنگی بنا، نشان از قدمت و معماری تاریخی عمارت دارد. متاسفانه این خانه در حال تخریب است و و با وجود ارزش تاریخی و گردشگری آن، سازمان میراث فرهنگی هیچ اقدامی نسبت به مرمت و بازسازی آن انجام نمی‌دهد. اگر این بنا مرمت شود، می‌تواند در فهرست آثار ملی ایران به ثبت برسد.

آدرس بنا: تبریز، محله‌ی راسته کوچه، بن‌بست کلکته‌چی

آدرس خانه ی کلکته چی روی نقشه

خانه سلطان القرایی

خانه سلطان القرایی تبریز

این خانه یکی از قدیمی‌ترین خانه‌های تبریز است که در محله‌ی شتربان (دوه‌چی) قرار دارد. مالک این عمارت «حاج میرزا جعفر سلطان القرایی»، یکی از مفاخر ایران است که در شناخت نسخه‌های خطی بسیار متبحر شد و در سفرهای تجاری خود به خارج از کشور، نسخه‌های ارزشمندی را خریداری و به ایران آورده بود که در اواخر عمر وی به کتابخانه‌ی مجلس واگذار شد. خانه‌ی وی عرصه‌ای ۳۰۰ متر مربعی و یک اعیانی ۲۸۰ متر مربعی دارد که در ۲ طبقه و یک زیرزمین ساخته شده است. فضای معماری آن در ضلع شرقی، غربی و شمالی به ۳ ساختمان تفکیک شده است که در طبقه‌ی اول دو اتاق، یک سرسرای ورودی و یک طاق با پنجره‌های ارسی و شیشه‌های رنگارنگ قرار دارد که نشان از قدمت و تعلق آن به دوران قاجار دارد. سقف طبقه‌ی اول از تیرهای چوبی ساخته شده و سقف زیرزمین طاقی شکل است. نمای خانه آجری است و قاب‌بندی‌های زیبای گچی نیز دارد. این خانه توسط سازمان میراث فرهنگی خریداری و مرمت شده است. عمارت سلطان القرایی در سال ۱۳۸۶ با شماره‌ی ۱۹۲۰۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

آدرس بنا: تبریز، خیابان دوه‌چی، خیابان مفتح، بن‌بست کوزه‌گر

آدرس خانه‌ی سلطان القرایی روی نقشه

خانه ساوجبلاغی

خانه ساوجبلاغی

خانه‌ی ساوجبلاغی از خانه‌های قدیمی دوران پهلوی اول است که شکلی عقب نشسته دارد. ورودی خانه از طریق یک هشتی است که بعد از عبور از آن وارد حیاط می‌شوید. فضای معماری خانه در ضلع شمالی و غربی در دو طبقه ساخته شده است. در قسمت شمالی طنبی نسبتا بزرگی قرار دارد که پنجره‌های ارسی آن مشرف به حیاط است. در ایوان این طنبی دو ستون گچ‌بری وجود دارد و بالای ایوان به‌شکل سنتور است و تزيینات آجری و گچی دارد. در مرکز آن یک ساعت با طرح شیر و خورشید قرار دارد. سقف زیرزمین بنا طاقی شکل است و چند سردابه دارد. طبقه‌ی همکف ضلع غربی دارای چند اتاق تو در تو است و زیرزمین آن نیز مانند ضلع شمالی پوشش طاقی دارد. نمای ساختمان آجری است. خانه‌ی ساوجبلاغی در ۲۲ خرداد سال ۱۳۷۹ با شماره‌ی ۲۷۰۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

آدرس بنا: تبریز، خیابان امام خمینی، ضلع شمالی مسجد کبود

آدرس خانه‌ی ساوجبلاغی روی نقشه

خانه دکتر صحتی

خانه دکتر صحتی موزه محرم تبریز

خانه‌ی دکتر صحتی در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی ساخته شده که امروزه سازمان میراث فرهنگی آن را تبدیل به «موزه‌ی محرم» کرده است. مساحت خانه حدود ۴۰۹ متر مربع و زیربنای آن ۸۴۴ متر مربع است که در ۳ طبقه بنا شده و «دکتر ابولقاسم صحتی» در زمان حیات آن را به حسینیه تبدیل کرد و هم‌اکنون آثار و اشیای مربوط به عزاداری امام حسین (ع) در ماه محرم در آن نگهداری می‌شود. نمای ساختمان آجرکاری است و سردری روی در ورودی نصب شده است و پس از ورود به هشتی و عبور از چند پله به حیاط می‌رسید. سقف زیرزمین طاقی شکل است و در بخش مرکزی آن یک حوضخانه و چند اتاق وجود دارد که از آن‌ها به‌عنوان سردابه و انباری استفاده می‌کردند. از طریق راه‌پله‌ی داخلی زیرزمین می‌توان به طبقه‌ی همکف رفت. در طبقه‌ی اول چند اتاق قرار دارد که در گذشته محل زندگی افراد خانواده بودند. اگر بخواهیم وارد طبقه‌ی اول شویم، راه‌پله‌ی بزرگ مرکزی ما را به آنجا هدایت می‌کند. در این طبقه یک تالار بزرگ و دو اتاق دیگر در اطراف آن قرار دارد. امروزه مردم برای بازدید از اشیا و وسایل مربوط به آیین‌های عزاداری امام حسین (ع) در ماه محرم به این خانه‌ی زیبا می‌آیند که خود روزی محل برگزاری عزای سیدالشهدا (ع) بود. خانه‌ی دکتر صحتی در ۸ خرداد ماه ۱۳۷۸ به شماره‌ی ۲۳۳۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

آدرس بنا: تبریز، انتهای خیابان شهید مطهری (راسته کوچه)، کوچه‌ی شهید گوگانی، پلاک ۲۲

آدرس خانه‌ی دکتر صحتی روی نقشه

خانه استاد شهریار

خانه استاد شهریار

استاد محمد حسین بهجت تبریزی فرزند «حاج میرزا آقا خشکنابی» از وکلای دادگستری تبریز بود. در دوران مشروطیت به‌دلیل حوادث و درگیری‌های تبریز، حاج میرزا محمد حسین را به روستای خشکناب می‌فرستد و کودکی شهریار در کنار طبیعت زیبا و کوه‌ حیدربابا شکل می‌گیرد. در جوانی که دانشجوی پزشکی هم بود عاشق دختری می‌شود اما این عشق نافرجام می‌ماند و زندگی او با انصراف از دانشگاه، بیشتر رنگ شعر می‌گیرد. امکان ندارد ایرانی باشی و یکی از شعرهای این شاعر توانمند را از بر نباشی. 

خانه‌ی شهریار در محله‌ی مقصودیه سومین خانه‌ی استاد در تبریز است که ۲۰ سال آخر عمر خود را در این خانه گذراند و متاسفانه دو خانه‌ی قبلی تخریب شده‌اند. قدمت این خانه که با مساحتی حدود ۲۴۱ متر مربع و زیربنای ۲۵۰ متر مربع در ۲ طبقه ساخته شده، مربوط به پهلوی دوم است. در سال ۱۳۶۷ و بعد از درگذشت استاد، شهرداری این خانه را خرید و در سال ۱۳۷۰ آن را تبدیل به موزه‌ی ادبی شهریار کرد. لوازم شخصی و کتاب‌های استاد در این موزه نگهداری می‌شود. خانه حیاط کوچکی با حوض و باغچه دارد و در طبقه‌ی اول کتاب‌ها،  عکس‌ها و لوازم شخصی استاد در معرض دید عموم قرار گرفته است. در این طبقه یک ساعت (چپ‌گرد) هم نصب شده است که عقربه‌های آن به عقب باز‌می‌گردد که طرح و شعر «ایرج نوبهار» به زبان ترکی روی آن نقش بسته است که به حسرت دوباره دیدن روزگار گذشته و ملاقات دوباره‌ی استاد اشاره دارد:

کاش قایدا روزگارین احوالی                                 بو ساعت تک زمان گده بیر دالی

بیزده چاتاق شهریارین یوردونا                              تاج باشیندا ساز اوخودر باخمالی

در قسمت زیرزمین نیز یک اتاق و حوضخانه‌ی کوچک قرار دارد. وقتی روی تخت کنار حوض می‌نشینی و فواره‌ی کوچک آن، آب را روی تن ماهی‌های قرمز حوض می‌پاشد گویی صدای شهریار در فضا طنین می‌افکند و شعر حسرت‌بار «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» را زمزمه می‌کند. خانه‌ی استاد شهریار جایی است که می‌تواند در عصر یک روز دلگیر پاییزی مامنی باشد برای تمام دلتنگی‌ها و خواندن اشعار زیبای او می‌تواند مرهم دل تنگ هر عاشق دل‌شکسته باشد. خانه‌ی شهریار قدمت چندانی ندارد اما خشت خشت آن حس و حال روزگار جوانی، عاشقی آن دوران و شعرهای یار و نگار و حسرت جوانی از دست رفته بدون معشوق را در گوش ما زمزمه می‌کند. 

خانه‌ی استاد شهریار در ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ به شماره‌ی ۲۲۷۲۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

آدرس بنا: تبریز، محله‌ی مقصودیه

آدرس خانه‌ی استاد شهریار روی نقشه

در پایان مقاله‌های خانه‌های تاریخی تبریز باید بگویم که این‌ها تمام گنجینه‌های تاریخی تبریز نیستند؛ تبریز پر از خانه‌های قدیمی است که در پس هرکدام قصه‌ای وجود دارد، اما متاسفانه به‌دلیل بی‌مهری مسئولان یا در حال تخریب هستند یا اطلاعات دقیقی در مورد تاریخ آن‌ها در دست نیست. در پایان با بخشی از شعری از استاد شهریار در وصف تبریز از شما دعوت می‌کنم به شهر تبریز، شهر اولین‌ها سفر کرده و از زیبایی‌های طبیعی و تاریخی آن لذت ببرید، چون پایان تابستان پایان فصل سفر به این شهر نیست و پاییز آن باشکوه‌تر و رنگارنگ‌تر از هر فصل دیگری خودنمایی می‌کند:

شهر تبریز است و جان قربان جانان می‌کند                       سرمه‌ی چشم از غبار کفش مهمان می‌کند

شهر تبریز است کوی دلبران                                            ساربانا بار بگشا زاشتران

شهر تبریز است و مشکین مرز و بوم                                مهد شمس و کعبه‌ی ملای روم

کاروانا خوش فرود آی و درآی                                        ای به تار قلب ما بسته درآی

شهر ما امشب چراغات می‌کند                                        آفتاب چرخ مهمان می‌کند

شب کجا و میهمان آفتاب                                              این به بیداریست یا رب یا به خواب

مطالب مرتبط:

دیدگاه