زبان فارسی در جمهوری آذربایجان

نرگس صالح نژاد | پنجشنبه, ۶ خرداد ۹۵ ساعت ۱۱:۱۵

زبان فارسی جزیی اصلی از هویت و فرهنگ ایرانی است و هیچ‌گاه از آن جدا نبوده است. شاید اقوامی باشند که در پهنه سیاسی ایران زندگی نکنند، ولی هویت ایرانی دارند و خود را جزیی از این مرز پرگوهر می‌دانند. با کجارو همراه باشد و گستره قند پارسی را بشناسید.

زبان فارسی زبان اصلی و مسلط فرهنگی فلات ایران بوده است. در گسترده ایران فرهنگی پیش از ظهور دولت‌هایی که قصد داشتند از طریق فرهنگ به زمین سیاست تسلط یابند، فرهنگ و زبان ایرانی نقش مهمی داشت. بریتانیا در هند زبان انگلیسی را جایگزین فارسی کرد، حکومت بعث بسیاری از آثار و فرهنگ ایرانی را در عراق از بین برد، مردمان فارسی زبان در شهرهای بخارا و سمرقند هم‌اکنون تحت فشارهای فرهنگی حکومت ازبکستان هستند تا زبان فارسی و هویت تاجیکی/ ایرانی خود را انکار کنند، روسیه و بعدها شوروی در قفقاز سعی کرد به روش‌های مختلف روح و فرهنگ ایرانی را بزداید و آن را با زبان روسی جایگزین کند. از سوی دیگر با مهاجرت دادن تاتارها به این ناحیه تاثیر مهمی بر ترکیب جمعیتی آن گذاشتند، اما روح ایرانی، هنوز در قفقاز زنده است.

ایران فرهنگی

تات‌ها چه قومی هستند؟

تات‌های قفقاز یا تات‌های شمالی یکی از اقوام ایرانی و شاخه‌ای از فارس‌ها هستند که در جمهوری آذربایجان، فدراسیون روسیه (بیشتر در داغستان جنوبی) و ارمنستان سکونت دارند. این قوم بسته به منطقه زندگی، خود را «تاتی»، «پارسی»، «داغلی» و «لاهیجان (لُهیجُن)» می‌نامند. تات‌ها، مردمان ایران تبار منطقه‌اند که هنوز به زبان فارسی صحبت می‌کنند. تات‌ها، تالشی ها و کردها در قفقاز جنوبی از مهم‌ترین حاملان فرهنگ ایران زمین هستند.

حکومت‌ آذربایجان تا به امروز سعی در پنهان‌سازی آمار جمعیتی این گروه‌های اقلیت کرده و از سوی دیگر با ممنوعیت صحبت به زبان فارسی (تاتیف تالشی) در سطوح رسمی و عالی محرومیتی مضاعف را به این مردم تحمیل کرده است. در حومه باکو نيز مردمان روستاهای زيادی به زبان تاتی تکلم می‌کرده‌اند که هنوز هم سالمندان این مناطق می‌توانند به گويش تاتی صحبت کنند. اما متاسفانه بر اثر سياست تک قومی و تک زبانی‌سازی جمهوری آذربايجان، گويش تاتی در حال از بين رفتن در اين روستاها است.

تاتها

گوشه‌ای از تاریخچه اقوام تات

نخستین اشاره در منابع موجود از حضور پارسیان در قفقاز جنوبی، به گسترش نظامی هخامنشیان (۵۵۸-۳۳۰ پیش از میلاد) باز می‌شود که این منطقه را به‌عنوان ساتراپ به شاهنشاهی خود افزودند. کشف ویرانه‌های معماری هخامنشی، قطعات جواهرات و سفالینه‌ها در بررسی‌های باستان‌شناسی در اران (جمهوری آذربایجان)، ارمنستان و گرجستان این موضوع را تأیید کرده ‌است. به هر روی، تا زمان هخامنشیان اطلاعاتی از حضور پیوسته و فراوان پارسیان باستان در قفقاز جنوبی وجود ندارد. گمان مؤکد بر این است که نیاکان تات‌های کنونی در زمان ساسانیان در این منطقه ساکن شده باشند. ساسانیان برای استواری موقعیت خود در قفقاز جنوبی شهرها و پادگان‌هایی ساختند. انوشیروان عادل، پادشاه ساسانی (۵۳۱-۵۷۹)، عنوان نمایندگی خود را در شروان (منطقه شرقی قفقاز جنوبی) به یکی از خویشان نزدیکش داد. این فرد، نیای نخستین دودمان شروانشاهان (حدودا ۵۱۰-۱۵۳۸) بود.

تات‌های قفقاز جزو آذربایجانی‌های فارسی‌زبان هستند که زبان آن‌ها در اثر ورود ترک‌ها در قرون میانه اسلامی هنوز تغییر نکرده است، گرچه با روند تسلط زبان ترکی آذری در جمهوری آذربایجان هر روز از جمعیت آنان کاسته می‌شود. مسعودی، مورخ ایرانی، پیش از حمله ترک و مغول به ایران؛ حضور پارسیان و پارسی‌زبانان را در منطقه گواهی می‌دهد. وی می‌گوید:

«مرزهای پارسیان عبارت‌اند از کوه‌های ماد و آذربایجان تا ارمنستان، اران، بیلقان، دربند و ری و تبرستان، مسقط و شابران، جرجان و ابرشهر که نیشابور است و هرات و مرو و دیگر سرزمین‌ها در خراسان و سجستان، کرمان، فارس و اهواز و... همه این سرزمین‌ها روزی یک پادشاهی بود با یک فرمانروا و یک زبان...»

اگرچه گویش‌های متفاوتی در آن زبان وجود داشت. ولی، این گویشها در واقع یک زبان است، به صورتی که حرف‌های آن‌ها به یک صورت نوشته می‌شود و به یک صورت در ترکیب به کار برده می‌شود. بدین ترتیب، گویش‌های مختلفی وجود دارد که عبارت‌اند از: پهلوی، دری، آذری و دیگر زبان‌های ایرانی. ولی روند تسلط زبان فارسی در قفقاز در سده‌های بعد به نفع مردمان آسیای میانه یعنی ترکان زردپوست تغییر کرد؛ به‌طوری که زبان مسلط در جمهوری آذربایجان و آذربایجان ایران، زبان ترکی آذربایجانی شد.

در زمان اشغال باکو توسط روس‌ها در آغاز سده ۱۹، سراسر جمعیت باکو (در حدود ۸۰۰۰ نفر) را تات‌ها تشکیل می‌دادند. این نخستین نتیجه سرشماری جمعیت باکو از سوی مقامات تزاری بود. طبق «سالنامه قفقاز» در سال ۱۸۹۴ میلادی، ۱۲۴٬۶۹۳ نفر تات در قفقاز جنوبی زندگی می‌کردند. ولی زبان تاتی، با گسترش تدریجی ترکی آذری رو به ضعف نهاد. پس از اینکه در زمان شوروی و در پایان دهه ۱۹۳۰ واژه آذربایجانی به‌جای هویت جغرافیایی مردمان اران جا افتاد، خودآگاهی تاتی دستخوش دگرگونی بزرگی شد. به‌گونه‌ای که شمار زیادی از آن‌ها خود را آذربایجانی نامیدند، چنانچه در سال ۱۹۲۶، تنها ۲۸٬۴۴۳ نفر تات شمارش شدند و در ۱۹۸۹ تنها ۱۰٬۲۳۹ نفر خود را با نام «تات» شناساندند. در سال ۲۰۰۵ به‌دنبال بررسی انجام شده در شماری از روستاهای شهرستان‌های قبه، شبران (دوه‌چی)، خیزی، سیاه‌زن ، اسماعیللی و شماخی مشخص شده فقط ۱۵٬۵۵۳ تات در این مناطق زندگی می‌کنند. اما باید توجه داشت هیچ آگاهی روشنی در مورد تعداد واقعی تاتی‌زبانان وجود ندارد، گرچه بی‌گمان نزدیک به چند هزار تاتی‌زبان بومی در روستاهای جمهوری آذربایجان و همچنین چند روستا در جنوب داغستان زندگی می‌کنند.

دولت جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۹ میلادی، جمعیت تات‌های آذربایجان را ۱۰٬۹۲۲ نفر اعلام کرده‌ است، اما تا قرن بیستم تعداد تات‌زبان‌ها بسیار بیشتر بود. برای نمونه آمار ۱۸۸۶، شمار تات‌ها را صد و بیست هزار نفر ذکر کرده‌ است. پس از حکومت شوروی، در سال ۱۹۲۶، تعداد تات‌ها به ۲۸۵۰۰ تقلیل یافت. بنا بر نظر این منبع، تعداد تات‌ها به خاطر سیاست‌های حکومت کاهش یافته است. در آمار سال ۱۹۷۹ شوروی نیز تعداد تات‌ها در کل جمهوری آذربایجان ۸۸۶۷ نفر عنوان شده‌ است

نام «تاتی» از قرون وسطی برای فارسی زبانان قفقاز جنوبی مورد استفاده قرار گرفته ‌است. پس از آن ایرانیان این منطقه، برای شناساندن قومی خود از آن بهره گرفتند. اغلب جمعیت تات جمهوری آذربایجان (اران) و جنوب داغستان خود را «تات» یا «تاتی» می‌نامند. با این حال امروزه، نام‌های دیگری هم برای شناساندن خود به کار می‌برند، نام‌هایی همچون «پارسی»، «داغلی» و «لاهیچ/لاهیج».

  • پارسی: واژه «پارسی» از سوی تات‌های شهرستان آب‌شوران، روستاهای بالاخانی و سوراخانی برای معرفی خود و زبانشان (زوهون پارسی) به‌کار می‌رود. این واژه به واژه «پارسیک» در زبان پارسی میانه برمی‌گردد. همین کلمه معرف خود زبان فارسی میانه بوده ‌است. به گمان بسیار، نام قومی «پارس» پیش از جایگزینی نام ترکی «تات» توسط خود ایرانیان قفقاز جنوبی به‌کار می‌رفته است. درخور توجه است که برخی گروه‌های فارسی‌زبان در افغانستان همراه با پارسیان زرتشتی هند هنوز از «پارسی» برای معرفی خود استفاده می‌کنند.
  • لاهیجان (لُهیجُن): شهروندان تاتی لاهیج در ناحیه اسماعیل‌لی نام خود را به نام روستایشان یعنی لاهیج می‌نامند. لاهیج پرجمعیت‌ترین منطقه روستایی تاتی با جمعیتی در حدود ۱۰ هزار نفر است و تا اندازه‌ای در منطقه‌ای صعب‌العبور قرار دارد. این مسئله برخورد جمعیت بومی را با جهان بیرون گرفته ‌است.
  • داغلی: تات‌های داغلی در ناحیه خیزی و بخشی دیگر از ناحیه‌های ده‌وچی (دِوِچی) و سیاه زن، واژه دیگری از زبان ترکی یعنی «داغلی» (کوهی) را برای نامیدن خود به‌کار می‌برند. آشکارا این واژه خاستگاه پسین دارد و نخست توسط دشت‌نشینان ترک منطقه برای تات‌های باشنده در کوه‌ها به‌کار می‌رفته است. هم‌اکنون تات‌ها تلاش می‌کنند به نام نخستین خود بازگشته و نام «پارسی» را همراه با «زبان پارسی»، بکار ببرند.

همچون سایر ایرانیان، تات‌ها زرتشتی بوده‌اند و پس از رفتن به زیر فرمان خلفای عربی، مسلمان شدند. امروزه تات‌ها بیشتر شیعه هستند و اقلیتی سنی مذهب هم وجود دارد. همچنین اقلیت یهودی قفقاز هنوز زبان رسمی بومیان قفقاز (یعنی فارسی که امروزه تاتی نامیده می‌شود) را میان خود نگاه داشته‌اند.

۱. تات‌های مسلمان، اعم از سنی و شیعه که در آبشوران، خیزین، دوه‌چی و نواحی دیگر زندگی می‌کنند.

۲. تات‌های کلیمی مذهب که خود را «داغ جوودی» یا «جوهوری» یعنی یهودی‌های کوهستانی می‌نامند و اکثرا در داغستان ساکن هستند.

۳. تات‌های مسیحی یا تات‌های ارمنستان که در روستاهای ماتراسه و بخش اسماعیل‌لی و روستای کیلوز و بخش دوه‌چی و ارتاشِن و قبه زندگی می‌کنند. طبق سرشماری سال ۱۹۲۶ عده تات‌های کوهستانی کلیمی، ۲۶ هزار تن بوده‌ است.

گذشته از مسئله تات‌ها در آذربایجان خود این کشور به‌عنوان بخشی از حوزه بزرگ فرهنگ و تمدن ایران زمین، دارای اشتراکات متعددی در مقوله‌های فرهنگی با ایران عزیزمان است. از جمله این موارد موضوع زبان و ادبیات فارسی است که روزگار نابسامانی را پشت سر می‌گذارد. در ادامه می‌خواهیم نگاهی به جایگاه زبان فارسی در این سرزمین بیاندازیم.

زبان فارسی

اهمیت و جایگاه زبان فارسی در جمهوری آذربایجان

هم‌اکنون بیش از ۸۰ درصد از منابع موجود در انیستیتوی نسخ خطی این کشور به زبان فارسی نگاشته شده است و هرآنچه به‌عنوان مفاخر تاریخی و ادبی از آن یاد می‌شود تمامی یا بخش عمده آن به زبان فارسی تالیف شده است. همچنین در دوران نه چندان دور زبان و ادبیات فارسی به‌عنوان زبان علمی و ادبی در بین فرهیختگان و ادیبان آن خطه رایج بوده و این امر حقیقتی انکار ناشدنی است که نشان‌دهنده اهمیت و جایگاه زبان فارسی در حوزه قفقاز و خصوصا جمهوری آذربایجان کنونی است. زبان و ادبیات فارسی در بین اندیشمندان و اهل فرهنگ و ادب این کشور همچنان دارای موقعیت و منزلت است و به‌عنوان عنصری تفکیک ناشدنی از فضای فرهنگی و ادبی آن کشور به شمار می‌آید. از دیگر شواهد این امر استفاده از عبارت‌ها و کلمات بی‌شمار فارسی در زبان آذری و به‌کارگیری اسامی فراوان فارسی در بین جامعه و مردم است که نشان‌دهنده عمق و نفوذ زبان فارسی در جمهوری آذربایجان بوده و حتی می‌توان آن را به‌عنوان زبان دوم آن سامان نام برد.

وضعیت حال حاضر زبان فارسی

زمانی در اکثر مدارس جمهوری آذربایجان (علی‌رغم آثار به‌جای مانده فارس‌ستیزی دوره شوروی) زبان فارسی تدریس و در بیشتر دانشگاه‌ها نیز به‌عنوان درس ثابت به دانشجویان ارائه می‌شد و از طرفی در بین خانواده‌های مذهبی نیز این باور حاکم بود که قبل از یادگیری قرآن کریم یا هم‌زمان با آن باید زبان فارسی را آموخت که این مسئله نکته قابل تاملی است (اکنون نیز تا حدودی این باور وجود دارد). البته شرایط اشاره شده مربوط به باور عمومی و تعلقات فرهنگی است که از دیر باز در بین عموم نسبت به زبان و ادبیات فارسی وجود داشته است. این نکته خالی از لطف نیست که در گذشته جریان مثبتی تحت عنوان «ادبیات حسرت» شکل گرفته بود که شعرا و ادیبان جمهوری آذربایجان در غم جدایی و گسستگی‌های به وجود آمده خود و ادبیات آن خطه از منبع غنی و عظیم ادبیان ایران زمین، شعرها و سروده‌ها و مطالبی بی‌شمار نگاشته‌اند، ولی متاسفانه به دلایلی این جریان مثبت تبدیل به جریان و رویکردی سیاسی شده و به‌صورت مغرضانه شکل پان آذری به خود گرفته است. متاسفانه در حال حاضر به‌دلایل متعدد زبان و ادبیات فارسی جایگاه خود را از دست داده است.

وضعیت زبان فارسی در مدارس جمهوری آذربایجان

هم‌اکنون در کمتر از ۱۰ درصد از مدارس جمهوری آذربایجان، زبان و ادبیات فارسی تدریس می‌شود و متاسفانه این روند رو به کاهش است. این امر دلایلی دارد که به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم می‌شود.

عوامل برونی

۱. فعالیت بسیار گسترده کشورهای غربی و بعضا عربی برای جایگزینی و ایجاد سطوح آموزشی زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و حتی عربی.

۲. اعمال سیاست محدودسازی زبان فارسی از سوی وزارت تحصیلات جمهوری آذربایجان (بنا به‌دلایل خاص خود) در مدارس.

۳. نبود جذابیت لازم برای فراگیری زبان فارسی و از طرفی ایجاد مشوق‌ها و جاذبه‌های فراوان برای فراگیری زبان‌های دیگر.

۴. عدم جایگزینی معلمان زبان و ادبیات فارسی به‌جای معلمان بازنشسته.

۵. عدم وجود منابع به روز برای تدریس زبان فارسی.

عوامل درونی

۱. نبود اطلاعات دقیق از وضعیت حال حاضر زبان فارسی خصوصا در مدارس برای هر نوع برنامه‌ریزی بعدی.

۲. فقدان منابع یکسان و همچنین به روز نبودن منابع موجود.

۳. نبود برنامه‌ای مدون و منظم جهت دانش‌افزایی معلمان.

۵. عدم وجود مشوق‌های لازم برای ایجاد انگیزه در بین معلمان و دانش‌آموزان برای انتخاب و تدریس زبان فارسی.

یکی از مراکز مهم زبان و ادبیات فارسی در جمهوری آذربایجان کرسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی باکو است که در حال حاضر دانشجویان در ۳ مقطع تحصیلی در آن مشغول به فراگیری هستند. در گذشته نه چندان دور اساتید بزرگی همچون مبارز علیزاده در آن مشغول فعالیت بوده و تاثیرات بسیاری نیز داشته‌اند و در حال حاضر نیز اساتید بعضا جوان و با انگیزه‌ای در این کرسی مشغول فعالیت هستند و می‌توان به آینده آن امیدوار بود.

دانشگاه دولتی باکو

بعد از تاسیس انستیتو شرق‌شناسی آکادمی ملی جمهوری آذربایجان، این مرکز در کنار رشته پرطرفدار شرق‌شناسی شعبه ایرانشناسی را تاسیس کرده و تاکنون نیز فعالیت‌های ارزشمندی را به ثمر رسانده است. از اساتید برجسته این مرکز در گذشته می‌توان به پروفسور علیزاده، طاهر محرم اف، ابوافضل رحیم اف،علی عباس اف، علی بالا حاجی زاده و... اشاره کرد که آثار ادبی معروفی همچون خمسه نظامی، شاهنامه فردوسی و غیره را ترجمه و بعضا مورد پژوهش قرار داده‌اند، ولی در حال حاضر متاسفانه پویایی لازم در این بخش مشاهده نمی‌شود که از دلایل متعدد آن می‌توان به بالا بودن سن اکثر اعضا محقق موجود و عدم تزریق نیروی جوان و وجود ریاست انستیتو شرق‌شناسی (خانم گوهر بخشعلی یوا) اشاره کرد که چند سالی است با تغییر رویکرد و عضویت در نهادهای پان‌ترکیسم مانند جمعیت زنان ترک و ایجاد موانع متعدد سعی در محدودسازی گرایش به زبان و ادبیات فارسی کرده است.

سایر مراکز علمی و دانشگاهی 

در گذشته نه چندان دور در اکثر مراکز علمی، زبان و ادبیات فارسی به‌عنوان درس اجباری (برای رشته‌های علوم انسانی) یا اختیاری (سایر رشته‌ها) به دانشجویان ارائه می‌شد که بنا به دلایلی در حال حاضر تنها در تعدادی از دانشگاه‌های جمهوری آذربایجان، زبان و ادبیات فارسی تدریس می‌شود و از بین دانشگاه‌ها، دانشگاه خزر (با داشتن ۳۰۰ دانشجویی که زبان اختیاری را زبان فارسی انتخاب کرده‌اند) و دانشگاه بین‌المللی آذربایجان که از وضعیت نسبتا مطلوبی برخوردار است در سایر دانشگاه‌ها و مراکز علمی متاسفانه تدریس زبان و ادبیات فارسی به‌صورت تعطیل یا نیمه تعطیل درآمده است و بر اساس پیش‌بینی‌های، طی ۵ سال آینده به غیر از ۲ تا ۳ دانشگاه، اثری از آموزش زبان و ادبیات فارسی در مراکز آموزش عالی جمهوری آذربایجان باقی نخواهد ماند که این زنگ خطر به صدا درآمده را باید جدی گرفت.

نکته: این مقاله صرفا به بررسی تاریخچه و وضعیت زبان فارسی و گویش‌های متنوع آن در منطقه آذربایجان بر اساس روش تحقیق می‌پردازد. کجارو برای تمام اقوام ایرانی و غیرایرانی احترام قائل است.

مطالب مرتبط:

دیدگاه